از این نوع سیاستمداران در خاورمیانه بسیار است. خاورمیانهای که در آن دموکراسی جز لقلقه زبان نیست! چهرهایی که با زد و بند و فساد سازمانیافته و پوشش کثیف داخلی و خارجی از دموکراسی به قدرت میرسند و تنها دغدغه آنها منافع شخصی و قبیله و حزبشان است.
اینها با این تفکرات کثیف؛ شعارهای انقلابی و وطنپرستانه میدهند! اینها خود عامل فساد و تباهی هستند! درس بزرگ فرار اشرف غنی این است که هرگز به شعارهای انقلابی و ادعاهای اقتدار حاکمان و حاکمیت فاسد توجه نکنیم. آنها به شکل باورنکردنی فرار میکنند و مردم و هواداران بدبختشان را در چنگ دشمنان رها میکنند.
ما این تجربه را در زمان رضاخان داریم! وقتی یک رهبر تسلیم شود؛ ارتش و مردم نیز خود را بیهویت میبینند! آنها نیز شعارهای وطنپرستان و پرمدعا میدادند!
حالا افغانستان به مرکزی برای تجمع انواعی از جریانات تندرو اسلامی از طالبان تا داعش و جبهه النصره و ... تبدیل میشود. همانهایی که جگر سرباز سوری را به دندان کشیدند!
برایم عجیب است که چرا به طالبان چنین فرصتی داده شد که بیخ گوشمان خیمهای با سلاحهای پیشرفته آمریکایی برپا کند تا خطرناکترین دشمنان شیعه و ایران آنجا گرد همآیند!
مایی که در زمان حاج قاسم عمق استراتژیک خود را تا دم گوش اسرائیل کشیده بودیم؛ چگونه بیخ گوشمان مخربترین انسانها لانه کردند؟
امریکا در بهترین خانه مهرهای خطرناک گذاشت که چه مسئولین بپذیرند، چه نپذیرند؛ بزرگترین چالش پیش روی ما خواهد بود! تهدیدی که هم چین و روسیه و هم ایران درگیر آن خواهند شد تا امریکا با یک تیر سه نشان بزند!
امروز هم نان خوران عربستان در کشور پایگاه پیدا کردند؛ هم ایغورهای چین وهم غولهای خفته چچنی! ما طبق معمول بازی خوردیم!
انتهای یادداشت//