از نوکری اپوزیسیون خارج نشین برای امریکا تا سر سپردگی به اسرائیل!
اگر دیروز اپوزیسیون شاه ( رضا پهلوی ) نیروهای مسلح ایران را "نوکر" میخواند؛ امروز، بخشی قابلتوجهی از اپوزیسیون نهادی مسلح در ایران را تماماً "تروریست" مینامد!

به گزارش تلنگر؛ رامین پرهام مشاور ثابت رضا پهلوی در مصاحبه ای اختصاصی با محمد حسین واحدی خبرنگار افتخاری این پایگاه خبری، تحلیلی از اپوزیسیون خارج نشین و چرایی تمایلش به اسرائیل و وضعیت فعلی کشور سخن گفته است.
از شما خوانندگان گرامی دعوت می کنیم تا در ادامه این مصاحبه را بخوانید:
چرا اپوزیسیون ایران به سمت اسرائیل گرایش پیدا کردهاند؟
مُدرن بودن یعنی فکر کردن. “من فکر میکنم پس هستم”. فکر یعنی نقد و نه تقلید. آنچه در ایران نهاد داشته و نهادهای بسیار گستردهای هم داشته، چه پیش از انقلاب و چه البته پس از آن، نقد نبوده، تقلید بوده. تقلید از امام یا از اعلیحضرت. نهاد گستردۀ مسجد یا نهاد حکومتی حزب رستاخیر بعنوان نهاد تقلید و نه نهاد نقد و فکر مستقل و نقّاد.
فقدانِ سنّت و فرهنگِ استقلالِ فکری و تشکلسازیِ مدنی، یعنی مستقل از قدرت، بستر بسیاری از کژرویهایِ فکری و سیاسی در کشور بوده و هست. بقول همایون کاتوزیان، جامعۀ ما جامعهای است کلنگی. هم حکومتش کلنگی است هم اپوزیسیونش.
در رابطه با مسئلۀ مهم اعراب و اسرائیل، اپوزیسیونِ ایرانی بطور کلی هرگز رویکردی ملی به این موضوع نداشته. اگر زمان شاه در اردوگاههایِ فلسطینی تعلیم چریکی میدیدند، امروز با پرچم اسرائیل سِلفی میگیرند! دیروز مُقلّد بودند، امروز هم مُقلّدند.
چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، از حاکمان گرفته تا اپوزیسیونها، ما رویکردی معقول و مبتنی بر منافع ملی به این مسئله نداشتهایم. هر بار هم نتیجۀ رویکرد ایدئولوژیکِ ما به این مسئله، شکستِ ملی در این حوزه بوده است: از یورشِ مسلحانۀ چریکها و مجاهدین، با همکاریِ نیروی 17 یاسر عرفات، به پادگانهایِ نیروهای مسلح ایران در 21 و 22 بهمن 57 گرفته، تا سقوط بشار اسد در سال 1403.
اگر دیروز عرفات نخستین شخصیتِ خارجی بود که به ایران آمد تا “پیروزی انقلاب فلسطین” را در تهران جشن بگیرد؛ امروز، درباریان با ستاره داوود سِلفی میگیرند!
اگر دیروز اپوزیسیون شاه ( رضا پهلوی ) نیروهای مسلح ایران را “نوکر” میخواند؛ امروز، بخشی قابلتوجهی از اپوزیسیون نهادی مسلح در ایران را تماماً “تروریست” مینامد!
اگر دیروز بخشی از اپوزیسیونِ شاه در شامات تعلیم چریکی میدید تا در ایران به نیرویهای مسلح کشور حمله کند؛ امروز، بخشی از اپوزیسیون به اسرائیل و آمریکا در فضایِ عمومی و رسانهای عریضه مینویسد که چرا به فلان پادگان و فلان مرکز نظامی و صنعتیِ ایران حمله نمیکنید و چرا فرصت را غنمیت نشمرده و ایران را بمباران نمیکنید!
اگر دیروز اپوزیسیون شاه نیروهای مسلح ایران را “نوکر” میخواند؛ امروز، بخشی قابلتوجهی از اپوزیسیون نهادی مسلح در ایران را تماماً “تروریست” مینامد!
چرا از حمله به ایران نیز حمایت میکنند؟
بخشی از اپوزیسیونِ ایرانیتبارِ مقیمِ خارج، در بحرانهایِ ملی و منطقهای اخیر، همسو با دشمنانی که عملاً خلعسلاح ایران را میخواهند، بطور علنی خواهانِ بمبارانِ زیرساختهایِ نظامی، هستهای و صنعتیِ کشور شدهاند.
این جماعت حتی به این نیز فکر نکردهاند که اولاً نابودیِ توانِ دفاعی و انتظامیِ کشور زمینهساز آشوبهایِ غیرقابلکنترلِ داخلی و سپس تجزیۀ کشور خواهد شد؛ ثانیاً، بمبارانِ مراکز هستهای پیامدهایِ گسترده و ویرانکنندۀ زیستمحیطیِ درازمدت بهمراه خواهد داشت.
این گونه همصدایی با دشمنان نام دیگری جز سرسپردگی ندارد. سرسپردگانِ امروزی یا برای منافع شخصیِ آنی و کوتاهمدت تن به چنین خفّتی دادهاند؛ یا به قول داخلیها نفوذیاند؛ یا فقر فکریشان به حدّی است که باید از حماقت بمعنای کلینیکِ و پزشکیِ کلمه سخن گفت: عدم برخورداری از هوش، فهم، و عقلِ سلیم!
نزدیک به پنجاه سال از انقلاب میگذرد و این جماعتِ بیبضاعت حتی این درس ابتدایی را هم نه از 57، نه از مشروطه و نه از تحولاتِ اجتماعی بطور کلی، چه در ایران چه در دیگر جوامع، نیاموختهاند که تحوّلِ اجتماعی بدونِ همکاریِ لااقل بخشی از نخبگان و اِلیتهایِ مستقر، غیرممکن است.
این جماعتِ بیبضاعت، با توجه به فقر فکری خیرهکنندهشان، چون کمترین بختی برای تعامل با نخبگانِ تحولخواه داخلی را ندارند، سرسپردگیشان به دشمنانِ خارجی بیشتر هم میشود.
جمهوری اسلامی در برابر این اپوزیسیون ایران که طرفدار اسرائیل هستنند چه کار باید کند؟
اگر منظورتان از جمهوری اسلامی همان هسته سخت و تصمیمگیر در نظام دینی حاکم بر کشور است، این اپوزیسیون به نفع جمهوری اسلامی است! این اپوزیسیون آنچنان در جهت منافع حکومتِ دینی در ایران حرکت میکند که میتوان، بدون اغراق، از آن بعنوان واپسین خاکریز نظام سخن گفت. من اگر جای تصمیمسازان و تصمیمگیران نظام بودم نهتنها کوچکترین اقدامی علیه این اپوزیسیون نمیکردم که از تمام راههای موجود به آن یاری هم میرساندم!
انتهای مطلب