دین و اندیشه
زندگینامه شیخ شهید فضل الله نوری
خدای تعالی راضی مباد از کسی که دربارهٔ مجلس شورای ملی غیر از تصحیح، تکمیل و تنقیح، خیالی داشته باشد؛ و بر سخط و غضب الهی گرفتار باشند کسانی که مطلب مرا بر خلاف واقع انتشار میدهند و با تدلیس مسلمانان، آنان را به اشتباه میاندازند و راه رفع شبهه را از هر جهت مسدود میسازند تا سخن ما به گوش مسلمانان نرسد و به خرج مردم بدهند که فلانی و سایر مهاجرین منکر اصل مجلس شورای ملی شدهاند.
به گزارش تلنگر؛ شیخ فضلالله نوری زاده ۳ دی ۱۲۲۲، لاشک است وی ۹ مرداد ۱۲۸۸رد تهران به دیار باقی شتافت. او روحانی و از مجتهدان شیعه بود.
زندگینامه
فضلالله نوری، فضلالله کجوری طبرسی مازندرانی از خاندان رستمدار (یا اسم امروزی نوری) میباشد.
او فرزند عباس کجوری نوری پیشنماز شیخ عباس لاشکی کجوری طبرسی مازندرانی از طایفه رستمدار و آسیه مجتهد نوری طبرسی مازندرانی (خواهر ارشد حسین محدث نوری) از طایفه رویان فرزند میرزا محمدتقی نوری مازندرانی بود.
تحصیلات
فضلالله نوری تحصیلات ابتدایی را در بلده (دهکدهای کوهستانی در شهرستان نور مازندران) آغاز کرد. پس از آن به تهران مهاجرت کرد و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آنجا ادامه داد.
در مدرسه علمیه مروی (تهران) شاگرد میرزا ابوالقاسم کلانتری (۱۲۳۶–۱۲۹۲ ق) فرزند میرزا محمدعلی نوری فرزند میرزا هادی نوری مازندرانی بود.
او به همراه دایی خود علامه حسین محدث نوری به نجف رفت و نزد میرزا حبیبالله رشتی و محمدتقی رازی به تحصیل پرداخت و بعد از مدتی در درس میرزای شیرازی شرکت کرد. با هجرت میرزای شیرازی به سامرا شیخ فضلالله نوری نیز با او راهی سامرا شد.
بازگشت به تهران
فضلالله نوری الگوهایی ارائه داد که به مشروطه مشروعه مشهور شد. او نوشتن هرگونه قانون و واداشتن شهروندان به پیروی از قانونی که در شرع آورده نشدهاست را نادرست میدانست.
از جمله نظریات شیخ فضلالله نوری حضور هیئتی از مجتهدین واجد شرایط برای مراقبت بر مجلس شورا بود. این چند نفر هیئت مستقل از مجلس و موازی نهاد مجلس بود.
در نهضت تنباکو
شیخ فضلالله در نهضت تنباکو که نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود، نقش فعّالی داشت. او نخستین عالمی بود که به حمایت از میرزاحسن آشتیانی برخاست. وی به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجه مردم و روحانیان بود. بهطوریکه پس از لغو قرارداد تا وقتی که میرزای شیرازی به وسیله شیخ فضلالله از لغو قرارداد اطمینان حاصل نکرد، حکم حرمت استعمال توتون و تنباکو را لغو نکرد.
واقعه میدان توپخانه
از روز شنبه ۸ و یکشنبه ۹ ذی القعده ۱۳۲۵ (۲۲ آذر ۱۲۸۶) گروههایی از اراذل و اوباش به سرکردگی صنیع و مقتدر نظام و به اشاره دربار بطرف مجلس و مسجد سپهسالار در میدان بهارستان هجوم بردند و اقدام به عربده کشی و تظاهرات علیه مشروطه و مجلسیان نمودند. اینان که حدود دو هفته مجلس را در محاصره خود داشتند از دو گروه تشکیل شده بودند:
جمعی اراذل و اوباش سنگلج به سرکردگی مقتدر نظام و لوطیهای چاله میدان به سرکردگی صنیع .
فراشان و غلامان کشیکخانه و سربازان فوج و استرداران وشتر داران امیر بهادر جنگ.
جلسه ویژه تطبیق قانون اساسی مشروطه با شرع
بحث تطبیق قانون اساسی با شرع از همان ابتدا مطرح بود و به خصوص در چند ماده از قانون این مسئله صورت جدیتری به خود گرفت و لذا یک جلسهٔ فوقالعاده تشکیل شد که در آن عدهای از علما هم شرکت کردند. شیخ فضلالله نوری از علمای مدعو به این جلسهاست. او بعدها دربارهٔ آن مینویسد:
تا آنکه آن قانون اساسی است نوشته شد و خواهش تطبیق آن با قواعد اسلامیه نمودند. داعی با یأسی که از فلاح این ترتیبات داشتم مماشاتاً مساعدت نمودم و وقتی را صرف این کار با جمعی از علما کردم و به قدر میسور تطبیق به شرع یک درجه شد.
ترور ناموفق
کسروی از واقعه ترور شیخ فضلالله نوری یاد میکند که در روز ۱۹ دیماه ۱۲۸۷ اتفاق افتاد: «جمعهشب بود و شیخ از دیدن کسی برمیگشت که هنگام پیاده شدن از درشکه توسط شخصی به وسیله ششلولی هدف قرار گرفت. گلولهها به همراهان شیخ اصابت کرد و شیخ مجروح شد ولی جان سالم به در برد. کریم که خود را گرفتار اطرافیان دید، زیر گلوی خود گلولهای شلیک کرد که از گونهاش بیرون پرید. مجروحان را به خانه شیخ بردند و به مداوایشان پرداختند. کریم نیز مانند بقیه مجروحان بهبود یافت و به جرم این اقدام به زندان افتاد».
دادگاه
روز ۱۲ رجب جمعی از اراذل به خانهٔ وی رفتند و هتک حرمت وی نمودند و به وسیله درشکه به میدان توپخانه آوردند و در یکی از اتاقهای طبقه فوقانی محبوسش نمودند.
شیخ فضلالله نوری بر چوبه دار
اعضای دادگاهی که محاکمه شیخ را انجام داد، عبارت بودند از ۱۳ نفر: منتصرالدوله پیشکار سپهدار، نظام سلطان، حمیدالملک شیبانی، جعفرقلی خان استانبولی، سالار فاتح، یمین نظام، میرزا علی محمدخان، میرزا علی محمدخان عمیدالسلطان، میرزا محمد مدیر روزنامه نجات، اعتلاء الملک، سید محمد ملقب به امامزاده، جعفرقلی خان بختیاری، شیخ ابراهیم زنجانی عضو لژ بیداری.
اعدام
پس از فتح تهران و به دلیل دروغ پردازی بعضی، شیخ فضلالله نوری بازداشت شد و به حکم شیخ ابراهیم زنجانی در ۹ مرداد ۱۲۸۸ برابر با۱۳ رجب ۱۳۲۷ قمری در میدان توپخانه حدود یک ساعتونیم مانده به غروب به دار آویخته شد. خانواده اش جسد او را در منزلش دفن کردند و بعد از ۶ ماه نبش قبر و جسدش به قم منتقل و دفن شد.
وسائل اعدام از چند روز پیش فراهم شده بود و داری را که صنیع و آجودانباشی با آن به دار آویختهشده بودند در میدان توپخانه سرپا بود.
به گفتهٔ مهدی بامداد، به دستور هیئت مدیرهای که پس از انحلال مجلس عالی تشکیل شد، شیخ فضلالله نوری به دار آویخته شد.
تجلیل پس از مرگ او
تمبری که برای تجلیل از شیخ فضلالله در زمان انقلاب اسلامی منتشر شد
جلال آلاحمد در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران مینویسد: «از آن روز بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
امام خمینی در سخنرانیهای بسیاری از شیخ فضلالله نام برده و از او به عنوان سمبل مبارزه علیه استعمار یاد کردهاست. امام خمینی در جمع مردم قم گفت: «لکن راجع به همین مشروطه و این که شیخ فضلالله رحمه الله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود. مخالفین و خارجیهایی که قدرتی را در روحانیت میدیدند کاری کردند که برای شیخ فضلالله مجاهد مجتهد و دارای مقامات عالیه یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما، او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه، شیخ فضلالله را در حضور جمعیت به دار کشیدند.» و در جای دیگر میگوید: «جرم شیخ فضلالله بیچاره چه بود؟ جرم شیخ فضلالله این بود که قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضلالله این بود که احکام قصاص غیرانسانی نیست. انسانی است او را دار زدند و از بین بردند و شما حالا به او بدگویی میکنید.»
محمود طالقانی گفتهاست: «کشته شدن آقا شیخ فضلالله نوری بدون محاکمه، لکّه ننگی در تاریخ مشروطیت نهاد.» پس از پیروزی انقلاب در ایران، از وی به عنوان «شهید شیخ فضلالله نوری» یاد میکند و بزرگراهی در شهر تهران را نیز به نام وی نامگذاری شد.
افتتاح ساختمان آیت الله شیخ فضل الله نوری در محل مجلس شورای اسلامی
مراسم افتتاحیه ساختمان شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری ساختمان اداری و کمیسیون های مجلس شورای اسلامی با حضور و سخنرانی علی لاریجانی و علی فدوی و جمعی کثیری از نمایندگان برگزار شد.
خانه شیخ فضلالله نوری
خانه شیخ فضلالله نوری در محله سنگلج قدیم تهران و در خیابان بهشت، خیابان شیخ فضلالله نوری، بنبست جوان قرار دارد.
این خانه به مدت ۱۸ ماه پس از اعدام شیخ فضلالله نوری، محل دفن وی بود و در حال حاضر به علت عدم رسیدگی در حال تخریب میباشد.
عقاید
نوری از رهبران قیام تنباکو در تهران و از مخالفان جنبش مشروطه انگلیسی بود و از مدافعان «مشروطه مشروعه» و معتقد به انحراف فرهنگی مشروطه بود.
عبدالعلی حائری از محققین تاریخ مشروطه در علت جدایی شیخ فضلالله از مجلس و مشروطیت مینویسد که پس از تصویب قانون اساسی (در سال ۱۲۸۵ شمسی/۱۹۰۷ میلادی)، شیخ فضلالله که متوجه شد مشروطه با اسلام سازگاری ندارد، از دیگر رهبران روحانی انقلاب جدا شده و به مخالفت با تصویب قوانین برگرفته از قوانین غربی پرداخت. این مخالف ریشه در مسائل ایدئولوژیکی و نظری داشت، شیخ فضلالله اعلام داشت که برای مطابقت این قوانین با قوانین اسلامی باید از پنج نفر از مجتهدین طراز اول تهران به انتخاب علماء، امور مجلس را تحت نظارت خود قرار دهند تا از تصویب قوانین مخالف شرع مقدس اسلام جلوگیری نمایند.
مخالفت با قانون اساسی
شیخ فضل الله در زمان تحصن خود این پونه بیان داشته بود: مجلس شورای ملی و اجتماع وکلا و مبعوثین در آن، و مقصد رفع ظلم و نشر عدالت و اصلاح مملکت، بدون نظامنامه [قانون اساسی] که عموم اهالی و حکام و کارگزاران ممالک به آن رویه حرکت نمایند، چگونه تصور میشود. تدبیر منزلی، که اول مرحلهٔ حکمت عملی است، بدون دستور نمیشود، تدبیر مملکتی، چگونه بدون قانون ممکن خواهد بود.
مخالفت با مجلس قانونگذاری
وی در خصوص قوانین مشروطه انگبسی میگوید: پس این دارالشورا که مردم خواستند منعقدش نمایند و از روی موافقت (با) طباع اکثریت آرا تعیین قانون کنند، اگر مقصودشان جعل قانون جدید بود، چنانکه این هیئت را مقننه میخوانند، بیاشکال تصدیق به صحت آن منافات با اقرار به نبوت و خاتمیت و کمال دین داشت. اگر مقصود، جعل ترتیب قانون موافق شرع بود، اولاً: آنکه ابداً ربطی به آن جماعت نداشت و بالکلیه از وظیفهٔ آن هیئت خارج بود و ثانیاً آنکه عمل به استحسان عقلی است و حرام
شیخ فضلالله در لوایح عبدالعظیم چنین مینویسد: «خدای تعالی راضی مباد از کسی که دربارهٔ مجلس شورای ملی غیر از تصحیح، تکمیل و تنقیح، خیالی داشته باشد؛ و بر سخط و غضب الهی گرفتار باشند کسانی که مطلب مرا بر خلاف واقع انتشار میدهند و با تدلیس مسلمانان، آنان را به اشتباه میاندازند و راه رفع شبهه را از هر جهت مسدود میسازند تا سخن ما به گوش مسلمانان نرسد و به خرج مردم بدهند که فلانی و سایر مهاجرین منکر اصل مجلس شورای ملی شدهاند»
عدالتخانه
شیخ اصلاح امور را با تأسیس مجلسی با عنوان عدالتخانه میسر میدانست. در واقع شیخ به دنبال تأسیس نهادی بود که از این طریق جلوی بیعدالتیها را بگیرد.
اسامی برخی از شاگردان
عبدالکریم حائری یزدی بنیانگذار حوزهٔ علمیهٔ قم، سید حسین طباطبایی قمی میرزا مهدی آشتیانی، محمدحسن شریعت سنگلجی تهرانی فرزند شیخ حسن شریعت، محمدمهدی امامی مازندرانی (شیخ مهدی امامی امیری بابلی مازندرانی)، سید موسی زرآبادی
کتابشناسی
بخشی از تألیفات وی:
رساله سؤال و پاسخ، حاوی ۲۳۶ پرسش از میرزای شیرازی، که در سال ۱۳۰۵در تهران منتشر شد؛
رساله سؤال و پاسخ، حاوی ۶۰ پرسش از میرزای شیرازی، که در سال ۱۳۰۶ در تهران منتشر شد.
رساله منظوم فقهی الدرر التنظیم (به زبان عربی)؛
رساله فقهی فی قاعده ضمان الید که در ضمن کتاب «إشاره السبق إلی معرفه الحق» توسط دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در تاریخ ۱۴۱۴ هجری قمری در قم چاپ شدهاست؛
رساله فی المشتق که تقریرات درس میرزای شیرازی است در و تهران به تاریخ ۱۳۰۵ منتشر شد؛
رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مکه معظمه؛
صحیفه قائمیه (صحیفه مهدویه) حاوی مجموعه ادعیه مهدی میباشد؛
ضمایمی بر کتاب تحفه الزائر از محمدباقر مجلسی (در پایان کتاب)؛
شرح و توضیحات شیخ شهید بر اقبال سید بن طاووس؛
بیاض (کتاب دعا)؛
حاشیه بر کتاب شواهد الربوبیه ملاصدرا؛
حاشیه بر کتاب فرائد الاصول شیخ مرتضی انصاری؛
روزنامه شیخ (لوایح آقا شیخ فضلالله)؛
حرمت مشروطه که علت موافقت اولیه و مخالفت ثانویه ایشان با مشروطیت را بیان میکند و در تاریخ ۱۳۲۶ ق در تهران انتشار یافت.
آثار و تألیفات دربارهٔ شیخ فضلالله نوری در سالهای اخیر
دربارهٔ افکار و اقدامات سیاسی مذهبی این مجتهد سیاسی آثار و تألیفات زیادی منتشر شدهاست که برخی از مهمترین این آثار در سالهای اخیر عبارتند از:
نامه علامه قزوینی به شیخ فضلالله نوری، پژوهشگر: علی ابوالحسنی (مُنذِر), مرکز اسناد انقلاب اسلامی ۱۹ مرداد ۱۳۸۵
حکایت پای دار، روایت زندگی شهید شیخ فضلالله نوری/ محسن مؤمنی شریف/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان / ۱۳۸۱
اندیشه سبز، زندگی سرخ، زمان و زندگی شیخ فضلالله نوری/ علی ابوالحسنی/ عبرت / ۱۳۸۱
کارنامه شیخ فضلالله نوری، پرسشها و پاسخ ها/ ناصر ابوالحسنی/ عبرت / ۱۳۸۱
آخرین آواز قو!؛ بازکاوی شخصیت و عملکرد شیخ فضلالله نوری بر اساس، آخرین برگ، زندگی او/ علی ابوالحسنی/ عبرت / ۱۳۸۱
ستارهای بر دار، نگاهی به زندگی شهید شیخ فضلالله نوری/ عباس آقایی/ مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ ۱۳۸۳
شیخ فضلالله نوری و مکتب تاریخنگاری مشروطه/ علی ابوالحسنی/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران / ۱۳۸۵
کارنامه شیخ فضلالله نوری / علی ابوالحسنی/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران / ۱۳۸۵
در محضر شیخ فضلالله نوری؛ اسناد حقوقی عهد ناصری/ منصوره (نظام مافی) اتحادیه، سعید روحی، سیدعلی آل داود (مقدمه)/ تاریخ ایران / ۱۳۸۵
دیدهبان، بیدار!؛ دیدگاهها و مواضع سیاسی و فرهنگی شیخ فضلالله نوری/ علی ابوالحسنی/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ ۱۳۸۵
اندیشه سبز، زندگی سرخ؛ زمان و زندگی شیخ فضلالله نوری/ علی ابوالحسنی/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ ۱۳۸۵
نگاه دوم؛ روایتی دیگر از زندگی و اندیشههای شیخ فضلالله نوری/ شمس الدین تندرکیا، مجتبی شکوری (به اهتمام)/ عقل سرخ / ۱۳۸۵
کالبدشکافی چند شایعه دربارهٔ شیخ فضلالله نوری؛ فروش مدرسه چال به بانک استقراضی، رشوهگیری از شاه و امین السلطان و… / علی ابوالحسنی/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ ۱۳۸۵
خانه، بر دامنه آتشفشان؛ شهادتنامه شیخ فضلالله نوری/ علی ابوالحسنی/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران / ۱۳۸۵
شیخ فضلالله نوری و مکتب تاریخنگاری مشروطه/ علی ابوالحسنی/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ ۱۳۸۵
بازخوانی روزنامه شیخ فضلالله نوری/ ستار شهوازی بختیاری (به اهتمام)/ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ ۱۳۸۶
مشروطه شرعی و مشروعه شرطی؛ بازخوانی نظریات میرزای نائینی و شیخ فضلالله نوری/ طرح فردا / ۱۳۸۷
سر دار؛ گزارشی تحلیلی از بر دار رفتن شیخ فضلالله نوری در نهضت مشروطه/ تندر کیا/ کتاب صبح / ۱۳۸۷
مشروطه شرعی و مشروعه شرطی؛ بازخوانی نظریات میرزای نائینی و شیخ فضلالله نوری/ طرح فردا / ۱۳۸۷
تاریخ مشروطه ایران/ احمد کسروی/ نگاه / ۱۳۸۷
تاریخ هیجده ساله آذربایجان (بازمانده تاریخ مشروطه ایران)/ احمد کسروی/ نگاه / ۱۳۸۷
تاریخ بیداری ایرانیان (تلخیص و بازنویسی تاریخ بیداری ایرانیان)/ محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، منیژه ربیعی (به اهتمام)/ میراثبان