ستارههایی که هیچگاه دیده نشدند!
به گزارش تلنگر؛ این بیانصافی است، زیرا برخی بازیکنان این لیست فوتبال را تغییر دادند و حتی سبکهای جدید بازی را نیز اختراع کردند، اما در طول تاریخ کسی در موردشان صحبت نکرده است. برخی از این بازیکنان قبل از طلوع جعبه جادویی و در روزهایی که تعداد کمی از کشورها در سراسر جهان به فوتبال علاقهمند بودند، رشد کردند.
جعبه جادویی پدیدهای که سال ۱۹۶۶ رخ داد و از آن به بعد بازیها مستقیم پخش میشد. به این ترتیب، دستاوردهای بازیکنان قبل از آن زمان تا حدی فراموش شده است. بازیکنانی هستند که به عنوان قهرمان در کشورهایشان یا حتی کشوری که در لیگ آن بازی کردهاند، ستایش میشوند، اما به یک دلیل یا دلایل دیگر هرگز در یک مسابقه مهم بازی نکردهاند و به همین ترتیب توسط سایر نقاط جهان فراموش شدهاند. شاید نام تعدادی از بازیکنان این لیست را شنیده باشید.
شاید بازیکنان حرفهای فوتبال حتی نام همه این بازیکنان را هم شنیده باشند، اما اکثریت قریب به اتفاق مردم نام تعدادی از بازیکنان بزرگ این لیست را نشنیدهاند. بازیکنانی که باید گفت همه آنها شایسته این هستند که داستانها و دستاوردهایشان به همه شناسانده شود.
ژوزف بیکان
هر قدر مهاجمان امروز تلاش کنند باز هم خیلی از ژوزف بیکان پرکاربردتر نیستند. ژوزف بیکان بیش از هر بازیکن فوتبال در تاریخ گلزنی کرده است. برای او بیش از ۸۰۰ گل در مسابقات رسمی به ثبت رسیده است. فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS)، بیکان را به عنوان بزرگترین گلزن قرن بیستم انتخاب کرد.
ژوزف در دهه ۳۰ میلادی عضو تیم اتریشی «Wunderteam» بود و در طول دوران حرفهای خود برای هشت تیم بازی کرد. اگرچه اوج بازیهای درخشان بیکان در اسلاویاپراگ رقم خورد؛ جایی که او توانست ۳۹۵ گل را در ۲۱۷ بازی به ثمر برساند. بیکان به واسطه سرعت باورنکردنی خود مشهور بود. او میتوانست ۱۰۰ متر را در ۱۰.۸ ثانیه طی کند، با همان سرعتی که برخی دوندههای المپیک در آن زمان میدویدند.
فرناندو پیروتئو
شما میتوانید هر چیزی را با فکتها ثابت کنید و مطمئنا میتوانید ثابت کنید که فرناندو پیروتئو مردی بود که میدانست چگونه میتواند تور دروازه را بدون دقت باز کند! ۳۳۱ گل در ۱۹۷ بازی، پیروتئو را به یکی از کلاسیکترین مهاجمان تاریخ فوتبال اروپا تبدیل کرده است.
او کل ۱۲ سال فعالیت خود را در اسپورتینگ لیسبون گذراند، جایی که یازده عنوان رسمی کسب کرد و در شش فصل مختلف به عنوان برترین گلزن لیگ شناخته شد. پیروتئو همچنین قبل از اینکه سرمربی تیم ملی پرتغال و اوزه بیو بزرگ شود، ۱۴ گل در ۲۰ بازی برای پرتغال به ثمر رساند.
زیکی ریزا اسپورل
زیکی ریزا مرد دیگری با یک آمار فوقالعاده و رکورد در گلزنی است. اسپورل در امپراتوری عثمانی متولد شد، اما با فروپاشی امپراتوری او بازیکن تیم ملی ترکیه شناخته میشد و در اولین بازی خود برای این تیم توانست دو گل مقابل رومانی به ثمر برساند و در نهایت آن بازی با دو- دو به پایان رسید.
اسپورل در تیم ملی تازه تاسیس ترکیه در ۱۶ بازی ۱۵ گل به ثمر رساند، اما چیزی که رکورد گلزنی او را به رخ همگان میکشید، آمار فوقالعاده او در باشگاه فنرباغچه بود. اسپورل تمام طول دوران حرفهای خود را در این باشگاه استانبولی گذراند و در ۳۵۲ بازی موفق به زدن ۴۷۰ گل شد!
لی وای تانگ
تقریبا به اتفاق آرا به عنوان بزرگترین بازیکن تاریخ فوتبال چین شناخته میشد. لی وای تانگ که بعضا با نام لی هوتانگ نیز از او یاد میشود، در دهههای ۱۹۲۰، ۳۰ و ۴۰ مهاجمی فوقالعاده موفق بود. او که در هنگکنگ متولد شد، تقریبا تمام دوران زندگی خود را در AA South China گذراند و در آنجا در تاسیس موفقترین باشگاه کشور کمک کرد. در سال ۱۹۷۶ یک مجله آلمانی در لیستی از بزرگترین بازیکنان همه دورانها، ۵ نفر برتر را انتخاب کرد.
پله، پوشکاش، دی استفانو، استنلی ماتز و لی وای تانگ! او در بازیهای المپیک ۱۹۳۰ برلین بازی کرد و به اندازه کافی چشمگیر بود تا توجه آرسنال و ستاره سرخ بلگراد را به خود جلب کند، اما هیچ یک از این دو باشگاه نتوانستند با تانگ قرارداد امضا کنند. او در طول دوران حرفهای خود ۱۲۶۰ گل به ثمر رسانده است!
جیجی مرونی
جیجی مرونی پاسخ ایتالیاییها به جورج بست در نظر گرفته شد، زیرا او نام خود را در سری آ با جنوا و تورینو سر زبانها انداخت. او مدتی بعد به میلان پیوست. مرونی گلهای معمولی را به ثمر نرساند. میتوان گفت هیچ نمونهای بهتر از گل زیبای او در سن سیرو مقابل اینترمیلان در سال ۱۹۶۷ وجود نداشت.
مرونی با شروع دلا مدونینا، با یکی از شوتهای پر پیچ و خم مشهور خود، توپ را به گوشه بالای دروازه نراتزوری زد. اینتر سه سال قبل از ظهور مرونی، هیچ بازی خانگی را از دست نداده بود. او در همان سال پس از تصادف با ماشین در حالی که تنها ۲۴ سال داشت، درگذشت.
ماتیاس سندلار
ماتیاس سندلار مردی است که داستان آن باید شنیده شود، حتی توسط کسانی که هیچ علاقهای به فوتبال ندارند. سندلار که احتمالا بزرگترین بازیکن پیش از جنگ است، فوتبال را در عصری انجام داد که تصور میشد قدرت فیزیکی میتواند تنها دلیل موفقیت باشد. با این حال سندلار به خاطر جثه نحیف به «مرد کاغذی» معروف شد. او برتری فنی و هوش فوتبالی بسیار خوبی داشت. او پست فوروارد رو به عقب را اختراع کرد تا اینکه در دهه ۵۰ هیدگ کاتی آن را تکمیل کرد.
گفته میشود که مردم نه تنها بازیهای تیم باشگاهی اسنریاوین را برای تماشا انتخاب میکردند، بلکه به تماشای سندلار نیز میپرداختند و یاد میگرفتند که چگونه این بازی باید انجام شود. او در ادامه ستاره تیم اتریشی «Wunderteam» شد و همچنین در تیم ملی در مقابل بزرگترین تیمهای ملی روزگار خود از جمله مجارستان، ایتالیا و انگلیس گلزنی کرد.
ساندرو کوچیس
کوچیس احتمالا بزرگترین فوتبالیست مجارستانی همه دورانهاست. فرانس پوشکاش یکی از بهترین نامهای شناختهشده در تاریخ فوتبال و مطمئنا در دوران زندگیاش است، اما به نظر نمیرسد که اسم ساندرو کوچیس را بیشتر از پوشکاش شنیده باشید! البته این بیانصافی است، چراکه رکورد گلزنی کوچیس برای مجارستان حتی بهتر از پوشکاش اسطورهای است.
رکوردی که شامل هفت هتریک باورنکردنی بود. البته شناخته نشدن کوچیس شاید به این دلیل باشد که این بازیکن بیشتر دوران حرفهای خود را در مجارستان گذراند و تنها در ۲۹ سالگی با پیوستن به بارسلونا و انجام تنها ۷۵ بازی نام خود را مطرح کرد.
نیل فرانکلین
احتمالا بزرگترین مدافع انگلیس در تمام دوران باشد و تنها میشود او را با سر بابی مور مقایسه کرد. نیل فرانکلین مانند همه یک فوتبالیست عادی نبود. در روزهایی که چمنها پاره و پراکنده نشده بودند، فرانکلین نوآوری جدیدی از خود نشان میداد. او یک مدافع پا به توپ بود! داشتن توپ تنها او را راضی نمیکرد.
فرانکلین به دنبال این بود که توپ را از خط دفاعی بیرون بیاورد و یک پاس دقیق ارسال کند. او به احتمال زیاد دومین بازیکن برتر انگلیس زیر نظر استنلی ماتیوس در دهه ۱۹۵۰ بود. بعد از حذف انگلستان از جام جهانی فوتبال او نیز نابود شد.
گئورجی اسپاروف
وقتی صحبت از فوتبالیستهای بلغاری است، معمولا یک مرد است که به ذهنتان خطور میکند. برای اکثر هواداران فوتبال، هریستو استویچکوف به عنوان سمبل بلغاریها و بهترین بازیکن این کشور شناخته میشود. با این حال، هنگامی که از بلغاریها خواسته شد تا بزرگترین بازیکن تاریخ فوتبال خود را معرفی کنند، آنها به گئورجی آسپاروف رای دادند؛ به یک مهاجم عالی.
عدم شناخت کافی از آسپاروف به دلیل این است که مدت زیادی را در لیگ بلغارستان توپ میزد. او اولین بازیکنی بود که تا آن زمان دو بار به بنفیکا در جام باشگاههای اروپا ۱۹۶۵ گل زد. سالی که بنفیکا سعی در امضا با او داشت و او برای توپ طلا معرفی شده بود که در ۲۸ سالگی بر اثر سانحه رانندگی درگذشت! بیش از ۵۵۰ هزار نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند.
ایمره شلوسر
بیشتر کشورها میتوانند به خاطر نداشتن بازیکنان واقعی کلاس جهانی در طول تاریخ خود نسبت به مجارستان حسودی کنند. این روزها مجارستان فوتبال شناخته شدهای ندارد، اما مجارستان در طول سالهای دور تعداد بازیکنان بزرگی داشته است، چیزی بیشتر از دوران طلایی جادوگران جادویی دهه ۵۰ میلادی!
شلوسر اولین بازی رسمی خود برای کشورش را در ۱۶ سالگی انجام داد و بیش از بیست سال برای تیم ملی مجارستان بازی کرد. او یک مهاجم با استعداد و شوتزن بود، چنانکه در رده باشگاهی در ۳۲۰ بازی ۴۱۷ گل به ثبت رساند. او هفت بار بهترین گلزن مجارها شد و نام او در بین چهار گلزن برتر اروپا دیده میشود.
ماریو دهکاسترو
ماریو دهکاسترو از بهترین گلزنان در تاریخ فوتبال است، زیرا تعداد گلهایش به نسبت بازیهای رسمی او بسیار بیشتر است. او در ۱۰۰ بازی در مجموع ۱۹۵ گل به ثمر رساند و به نسبت در هر بازی ۱.۹۵ گل زد. کاسترو در هر تیمی که بازی کرده آن تیم به عنوان داشتن مرگبارترین خط حمله در تاریخ یاد شده است. کاسترو، ساید و جیرو سه بازیکن خط حمله اتلتیکو مینیرو بین سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۱ را تشکیل دادند. کاسترو در سن ۲۶ سالگی پس از اینکه رییس باشگاه با مخالفت و اعتراض هواداران رو به رو شد، بازنشسته شد.
لاخدار بلومی
لاخدار بلومی، با نام مستعار «جادوگر مغرب» یکی از بزرگترین فوتبالیستهای آفریقا است. او پاس کور را اختراع کرده است و در موارد متعددی بهعنوان بزرگترین فوتبالیست الجزایر نامگذاری شده است. تنها به دلیل بازی در الجزایر و دوبی، دستاوردهای بلومی در سطح باشگاه تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. بیشتر کسانی که او را میشناسند فقط به خاطر درخشش او در جام جهانی ۱۹۸۲ است.
زمانی که یک گل و پاس گل بلومی منجر به پیروزی ۲ بر یک تاریخی برای مینوشهای الجزایر بر تیم پرطرفدار آلمان غربی شد. هر دو باشگاه بارسلونا و یوونتوس سعی کردند با بلومی قرارداد امضا کنند، اما مصدومیت مانع از انتقال او به یوونتوس شد. بلومی اخیرا بهعنوان چهارمین فوتبالیست برتر آفریقا در تمام دوران انتخاب شده است.
آرتور فردنرئیچ
مطمئنا او اولین ستاره واقعی امریکایجنوبی و مطمئنا اولین سیاهپوست آنهاست. با این حال، برای کسی که تنها در زمان خود بسیار موردتوجه قرار گرفته بود، احتمالا هوادار مدرن فوتبال شناخت اندکی از او دارد. نیمی از آرتو برزیلی و نیم دیگرش آلمانی است که در سائوپائولو رشد یافته است. در آن دوران فوتبالیستهای سیاهپوست اندکی فرصت بازی داشتند، اما پیشینه چند رگهای آرتور به این معنا بود که فرصت بازی در اختیار او قرار میگیرد. هنگامی که این برزیلی در سال ۱۹۲۵ به اروپا رفت از او به عنوان «پادشاه فوتبال» یاد شد.
ماگیکو گونزالس
او بیشتر با نام ماگو شناخته میشد تا وقتی که به اسپانیا رفت و او را ماگیکو صدا زدند. گونزالس بزرگترین فوتبالیست تاریخ السالوادور، توجه باشگاه اسپانیایی اتلتیکومادرید و کادیز ویلست که در کشور خودش یعنی السالوادور نیز بازی میکرد را جلب کرد و گونزالس دومین السالوادوری بود که به اسپانیا رفت.
او به تیم کمک کرد تا پیشرفت کند و بهدلیل مهارت و گلهای باور نکردنی خود به محبوب هواداران تبدیل شد. او بیشتر به خاطر گل باور نکردنی خود مقابل بارسلونا شناخته شده است که در آن بازی او توپ را با تمام وجود از نیمه زمین خودی حمل میکند و همه را دریبل میزند تا قبل از اینکه دروازهبان گل بهخودی بزند.
رابین فرایدی
رابین یک مهاجم بااستعداد و فوقالعاده انگلیسی بود که به دلیل سیگار کشیدن، مصرف الکل و موادمخدر، فوتبال خود را در ۲۵ سالگی به پایان رساند. فرایدی بخش اعظم فوتبال خود را در ریدینگ گذراند؛ جایی که او به عنوان بزرگترین بازیکن باشگاه در تمام تاریخ نامگذاری شده است. بهترین ویژگی فرایدی توانایی او در حمل توپ و هوش فوتبالیاش بود.
او در ۱۲۱ بازی برای ریدینگ ۴۶ گل به ثمر رسانده است. او بعد از اعتیاد به موادمخدر به کاردیف فروخته شد. رابین در ۲۵ سالگی بازنشست شد و در ۳۸ سالگی بر اثر حمله قلبی درگذشت.
کاسیمیرز دینا
او نامی آشنا برای هواداران منچسترسیتی است، زیرا او یک فصل را در آنجا گذراند. دینا یک پلیمیکر فوقالعاده در کلاس جهانی بود که در خلق موقعیت عالی کار میکرد. او با تیم لژیا ورشو بهترین فوتبال خود را بازی کرد و تیمهایی مانند رئالمادرید، آثمیلان، اینترمیلان، موناکو و بایرنمونیخ همه سعی در به دست آوردن او داشتند، اما توسط رژیم کمونیستی لهستان محروم شدند. او در نظرسنجی فوتبالیست سال اروپا در سال ۱۹۷۴ بعد یوهان کرویف و فرانتس بکن باوئر بزرگ، سوم شد. او در سن ۳۹ سالگی بر اثر سانحه رانندگی درگذشت.
چا بوم کان
«Tscha Bum» نامی بود که توسط آلمانیها به او داده شد. چا یک فوتبالیست اهل کرهجنوبی بود که قادر به بازی به عنوان مهاجم یا وینگر بود. او در کرهجنوبی و همچنین در همراهی با تیم ملی کشورش به دنیا شناسانده شد. بوم کان مشتاق بازی در بوندسلیگا بود و به آرزوی خود در سال ۱۹۷۸ هنگامی که به «SV Darmstadt» ملحق شد، رسید. او بعدا برای اینتراخت فرانکفورت و بایرلورکوزن بازی کرد و به یک بازیکن محبوب نزد هواداران تبدیل شد و با هر دو تیم در جام یوفا قهرمان شد. او همچنین بهترین گلزن لیگ برتر کرهجنوبی است.
انتهای مطلب