سخنان عجیب آقایان علم الهدی و مصباحی مقدم نشان از عمق فاصله مسئولان و مردم دارد!
امامان جمعه باید بازتاب جامعه برای حاکمیت باشند و مشکلات جامعه را برای حاکمیت بازگو کنند. همچنین باید گزارشی از عملکرد نظام به مردم دهند. اما این جایگاه مهم تبدیل شده است به تریبونی برای بیان نظرات شخصی و جناحی!
به گزارش تلنگر؛ وقتی به سخنان آقای علم الهدی امام جمعه مشهد توجه کنیم به نکات عجیبی پی می بریم: «متاسفانه در برخی خانوادهها این رویه نادرست وجود دارد که به محض افزایش حقوق یا افزایش درآمد، سطح هزینهها بلافاصله افزایش مییابد. این بزرگترین عاملی است که معیشت یک خانواده را خراب میکند. این مسئله مصرف و هزینه یکی از عناصر مهمی است که خانوادهها باید به آن توجه کنند.»
نمونه دیگر سخنان آقای مصباحی مقدم است که ایران و چین را با هم مقایسه کرده و عقب ماندگی ایران را توجیه میکند: این جمعیت (جمعیت چین) قانع است، جمعیتی که به دو یا یک وعده غذا در روز قناعت میکنند. این یک فرهنگ کاملاً متفاوت است. ”
در گذشته خیلی پیش میآمد که اگر یک نفر در مورد دین و فقه حرفی میزد که به مذاق بعضیها خوشایند نبود، بلافاصله میگفتند در حیطه تخصصی شما نیست، حتماً به حوزه علمیه رفته اید. آنان صرف نظر از بطلان این ادعا، به تدریج حوزه صلاحیت خود را گسترش دادند تا جایی که برای علم پزشکی زحمت کشیدند و طب اسلامی را آغاز کردند. صلاحیت مشارکت آنها در زمینههای روانشناسی، سیاسی، تاریخ، جامعه شناسی، اقتصاد و غیره اینجا جای بحث نیست؛ در این میان جالبترین دخالتها و توصیههایشان در حوزه اقتصاد است، اما به این نکته توجه نمیکنند که اینجا دیگر جایی نیست که بتوان همه چیز را گفت و مردم آن را نادیده گرفت، مانند آن کامنت عجیبی که زلزله به برهنگی زن ها مربوط است.در واقع اقتصاد مربوط به جیب مردم است که بیشتر از رگ گردن برای زندگی آنها قابل لمس است.
روحانیت که روزگاری مرهم دردهای مردم بود، امروز تا آنجا پیش رفته است که از منبر نمازجمعه سعی در توجیه نادرست و انحرافی گرفتار شدن مردم به مشکلات دارد. این مورد تا اینجا قابل چشم پوشی است، اما وقتی آن توجیه به شکل نمک مالیدن بر زخم باشد، قابل تحمل نیست. مشکل اینجاست که نه تنها افزایش دستمزدها وجود ندارد، بلکه شاهد کاهش آن هستیم. در شرایط تورم، این کاهش دستمزد است که به صورت غیرقانونی با افزایش نقدینگی از جیب مردم خارج می شود.
تورم در سال ۱۴۰۱ حدود ۴۸ درصد است، یعنی اگر افزایش دستمزد در سال ۱۴۰۲ برابر با ۴۸ درصد باشد، مردم میتوانند مانند سال ۱۴۰۱ زندگی کنند. البته به یاد داشته باشید که تورم سالانه برای طبقات پایین و کارگران مزدبگیر به ۵۵ تا ۶۰ درصد میرسد. پارسال مردم بدبخت بودند، امسال باید حداقل ۵۵ درصد به دستمزدشان اضافه شود تا مثل پارسال زندگی کنند اما زندگیشان بهتر نیست و در بهترین حالت ۲۷ درصد یعنی نصف این رقم باید به دستمزدشان اضافه شود.
به طور دقیق تر، باید بگوییم که امسال بیش از سال ۱۴۰۱ حقوق و دستمزد کارگر و کارمند کاهش یافته است و باید به این میزان از سطح زندگی خود بکاهند. آیا درک چنین سؤال سادهای آنقدر دشوار است که جملاتی در تضاد با واقعیت داشته باشید؟ بعید است که ندانید.
در خصوص وضعیت مردم چین هم گویا آقای مصباحی مقدم نمیدانند که بهبود وضعیت چین محصول اصلاح سیاستهای خارجی و اقتصادی است و ربطی به ادعای دو وعده غذا خوردن ندارد؟ گزارش پانل شورا در مورد امکان سنجی چین را منتشر کنید، چینیها چه گفتند؟ همچنین خود آقایانی که این توصیهها را میکنند چند وعده غذا میخورند؟
این اظهارات و مواضع به چه معناست؟ که پشت صحنه جیب مردم را خالی می کنند و چیزی برای بیان و بازنمایی ندارد. این یک قاعده کلی است که هر نیروی سیاسی، صرف نظر از جهت گیری هایش، اگر نتواند ادعای منطقی و قابل فهمی ارائه کند، محکوم به شکست مطلق است. گویی مهمتر از این سخنان سکوت ساختار سیاسی در برابر این اظهارات و ناتوانی در تغییر است. شاید همه بدانند که کفگیر به ته دیگ خورده است. هرگز به زخم مردم نمک نمالید. اگر نمیتوانید باری را از روی دوش مردم بردارید، لااقل بار بیشتری به بار آنها اضافه نکنید.
انتهای مطلب