علت ایجاد انقلاب فرهنگی و تنش های موجود در دانشگاه های ایران
انقلاب فرهنگی، در ایران جنبشی بزرگ بود که به دنبال آن تغییرات بزرگی در بین دانشجویان اتفاق افتاد. در این مقاله به توضیح کامل این انقلاب می پردازیم.
به گزارش تلنگر؛ امام در تبریز شروع به ایجاد انقلاب فرهنگی کرد. که در پی این انقلاب تحولات بزرگی در ستاد دانشگاهی رخ داد. و قوانین مربوط به نهادهای دانشگاه ایران تغییر کرد.
چه زمانی انقلاب فرهنگی رخ داد؟
شورای انقلاب به دنبال ملاقات با امام در بیانیه 2۹ / ۱ / 5۹ خود مقرر کرد که دانشگاه باید از حالت ستاد عملیاتی گروه های گوناگون خارج شود.
در این بیانیه، سه روز مهلت برای برچیده شدن دفا تر و تشکیلات گروه ها در دانشگاه ها تعیین و افزوده شده بود که امتحانات دانشگاهی باید تا ۱۴ خرداد به پایان برسد و از ۱۵ خرداد دانشگاه ها تعطیل و هرگونه اقدام استخدامی و مانند آن در دانشگاه متوقف گشته و نظام آموزشی کشور بر اساس موازین انقلابی و اسلامی طرح ریزی شود.
پس از تعطیل رسمی دانشگاه ها، امام خمینی در 23 / ۳ / 59 فرمانی مبنی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی صادر کرد. امام خمینی در روز اول اردیبهشت ماه در جمع اقشار مختلف مردم، دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه ها و سازمان های دانشجویی مسلمان سراسر کشور طی سخنانی مهم روند انقلاب فرهنگی را شتاب بخشید.
شکست منافقین در دانشگاه
در 29فروردین1359 منافقین و گروهک ها با حمله به دانشگاه تربیت معلم و ضرب و شتم دانشجویان مسلمان، کنترل دانشگاه را در دست گرفتند. شورای انقلاب 3 روز به آنها مهلت داد تا اتاق ها و ستادهای عملیاتی خود را از دانشگاه ها خارج کنند.
مردم به منظور مقابله با گروهک ها به راهپیمایی پرداختند و در روز 1359/2/2 در حالی که منافقین به سلاح گرم و سرد مسلح بودند، مردم موفق به شکست آنها شدند و دانشگاهها را تصرف کردند و به این ترتیب تا 1361/9/27 دانشگاهها تعطیل بود.
در این مدت ستاد انقلاب فرهنگی وظیفه بررسی و تحقیق و برنامه ریزی جهت تغییر محتوا و عملکرد نظام آموزشی کشور را بر عهده داشت.
تاکید امام بر انقلاب فرهنگی
حضرت امام(ره) در پیام نوروزی خویش در اول فروردین1359 به جدّ به این امر پرداخته و سپس در اول اردیبهشت همان سال در دیدار با اقشار مختلف مردم و اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاهها به تشریح چگونگی اسلامی شدن دانشگاهها پرداختند که زمینهساز انقلاب فرهنگی و به تبع آن تعطیلی دانشگاهها از 15خرداد59 تا 27آذر1361 به منظور انجام اصلاحات لازم گردید و به میزان زیادی به سالمسازی محیط دانشگاهها کمک کرد.
استقلال دانشگاه و دانشجویان در برابر شرق و غرب
دانشگاهها باید تغییر بنیانی کند و باید از نو ساخته بشود که جوانان ما را تربیت کنند به تربیتهای اسلامی. اگر تحصیل علم می کنند، در کنار آن تربیت اسلامی باشد، نه آنکه اینها را تربیت کنند به تربیتهای غربی.
نه آنکه یک دسته به طرف غرب بکشانند جوانهای ما را و یک دسته به طرف شرق و یک دسته با اشخاصی که با ما جنگ دارند، بالفعل اشخاصی که ما را می خواهند در انحصار اقتصادی قرار بدهند، یا برای ما ادعا می کنند که ما شما را، حصار اقتصادی می کشیم دور شما، و دست و پا می کنند در این موارد، یک دسته از دانشگاهیهای ما، از جوانهای ما کمک به آنها نکنند.
ما می خواهیم که چنانچه ملت ایران در مقابل غرب ایستاد، جوانهای دانشگاهی ما هم همه در مقابلش بایستند. ما می خواهیم که اگر ملت ما در مقابل کمونیست ایستاد، تمام دانشگاهیهای ما هم در مقابل کمونیست بایستند.
نه اینکه وقتی این جوانهایی که به واسطه ساده لوحی خودشان، تربیتهای باطل بعضی از معلمین را قبول کردند و حالا که ما می خواهیم یک دانشگاه مستقل درست کنیم و تغییر بنیادی بدهیم که مستقل بشود، وابسته به غرب نباشد، وابسته به کمونیسم نباشد، وابسته به مارکسیسم نباشد، چنانچه ما بخواهیم این طور کنیم، جبهه بندی می کنند. همین دلیل بر این است که ما دانشگاه اسلامی و دانشگاهی که تربیت کرده باشد جوانان ما را نداشتیم و نداریم. همین شاهد است بر اینکه جوانهای ما تربیت صحیح نشدند، و از آن طرف دنبال تحصیل نیستند.
تمام عمرشان را صرف شعار می کنند و صرف تبلیغ سوء باطل. طرفداری از امریکا، طرفداری از شوروی. ما می خواهیم که جوانان ما، جوانان مستقل باشند و خودشان را ببینند. احتیاجات خودشان را ببینند. شرقی نباشند. غربی نباشند. اینهایی که راه افتادند در خیابانها یا در خود دانشگاهها و درگیری ایجاد می کنند. و زحمت برای دولت و ملت ایجاد می کنند، اینها اشخاصی هستند که طرفدار غرب یا شرقند. و به عقیده من طرفدار غربند. طرفدار امریکایند.
ما که امروز با امریکا در قبال هم ایستادیم، در قبال این ابرقدرت ایستادیم و احتیاج به این داریم که جوانهای ما هم در قبال آنها بایستند، جوانهای ما در مقابل خودشان می ایستند و برای امریکا کار می کنند. ما می خواهیم دانشگاهها را طوری کنیم که جوانهای ما برای خودشان و برای ملتشان کار کنند.
این آقایانی که اشکال می کنند در این معانی و کنار نشسته و اشکال می کنند، اینها گمان می کنند که اعضای شورای انقلاب نمی فهمند به اینکه معنی اسلامی کردن این نیست که در همه علوم دو قسم ما داریم. یک قسم هندسه اسلامی داریم. یک قسم هندسه غیر اسلامی. اشکال می کنند.
نمی دانند که اعضای شورای ما که بعضی از آنها دکتر هستند، و بعضی از آنها مجتهد هستند، نمی فهمند اینها که علوم اسلامی جایی دارد. در مدارس قدیمه هست. و اینجا جای علوم دیگر است. لکن باید دانشگاه اسلامی بشود تا علومی که در دانشگاه تحصیل می شود در راه ملت و در راه تقویت ملت و با احتیاج ملت همراه باشد.
ما می گوییم که برنامه هایی که در دانشگاهها هست، منتهی می کند جوانان ما را به اینکه طرف کمونیسم کشیده بشوند یا طرف غرب و نباید این طور باشد. ما می گوییم که جوانان ما را این معلمینی که یا اساتیدی که در دانشگاه بودند و بعضی از آنها که هستند، نمی گذارند تحصیل حسابی بکنند، آنها را متوقف می کنند. مانع از پیشرفت آنها هست.
در خدمت غرب هستند و می خواهند ما در همه چیز محتاج به غرب باشیم. معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ مستقل داشته باشیم. عزیزان من، ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم. ما از دخالت نظامی نمی ترسیم.
آن چیزی که ما را می ترساند وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری می ترسیم. ما از دانشگاهی می ترسیم که جوانهای ما را آن طور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند. ما از دانشگاهی می ترسیم که آن طور جوانهای ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند. ما می خواهیم که دانشگاه ما مثل اشخاصی که- بعضی از این اشخاصی که- اشکال به این مسأله کردند، نباشند.
اینها نمی فهمند معنای استقلال و معنای اسلامیت دانشگاه را. من آن چیزی را که شورای انقلاب و رئیس جمهور گفته اند راجع به تصفیه دانشگاه و راجع به اینکه باید دانشگاه از این جهاتی که در آن هست بیرون برود تا مستقل بشود، تا بتوانیم ما استقلالش را حفظ کنیم، پشتیبانی می کنم.
و من از تمام جوانها، از تمام جوانها خواستارم که کارشکنی نکنند و مقاومت نکنند و نگذارند که اگر مقاومت کردند، ما تکلیف آخر را برای ملت معین کنیم. از خداوند تعالی سعادت ملت اسلام را و سعادت جوانها را خواستارم. و امیدوارم که همان طوری که پیشنهاد شده است، دانشگاهها را از همه عناصر تخلیه کنند و از همه وابستگیها تخلیه کنند، تا اینکه ان شاء اللَّه یک دانشگاه صحیح(با) اخلاقی اسلامی(و) فرهنگ اسلامی تحقق پیدا بکند.
اهداف شورای انقلاب فرهنگی
ستاد انقلاب فرهنگی طبق فرمان امام (رحمهاللهعلیه) ملزم بود که در برخورد با مسایل دانشگاهی فعالیتهای خود را بر چند محور متمرکز کند:
۱- تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاهها،
۲- گزینش دانشجو،
۳- اسلامی کردن جو دانشگاهها و تغییر برنامههای آموزشی دانشگاهها، به صورتی که محصول کار آنها در خدمت مردم قرار گیرد.
بر این اساس، ستاد از صاحبنظران مختلف دعوت به همکاری کرد و در اولین گام گروههای برنامهریزی در رشتههای پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، کشاورزی، علوم انسانی و هنر تشکیل شد.
از آنجایی که مدیریت دانشگاهها در گذشته هماهنگ با فرهنگ اسلامی جامعه نبود، باید تغییراتی در مدیریت دانشگاهها به عمل میآمد، سازمان دانشگاهها باید دگرگون میشد و مهمتر از همه، محیط دانشگاهها اسلامی میشد. برای این منظور، کمیتهای در ستاد با عنوان کمیته اسلامی کردن دانشگاهها، تشکیل شد.
انقلاب فرهنگی در دانشگاه
دانشگاه دارای سه نظام فرهنگی، پژوهشی و آموزشی یکپارچه و هماهنگ در تولید علم است. لذا تحول و تعالی دانشگاه را باید در این سه نظام پیگیری نمود.
نظام فرهنگی
اصلیترین نظام دانشگاه، نظام فرهنگی آن است که از آن به عنوان جوهر هویت دانشگاه نیز میتوان یاد کرد. براساس نوع و ماهیت نظام فرهنگی است که نظام پژوهشی و آموزشی دانشگاه شکل میگیرند. پژوهش و اصولاً آموزش، غایت و هدف اساسی خود را در فرهنگ جستوجو میکنند.
بطور کلی سیاستهای آموزشی در هر جامعه نمیتواند جدای از فرهنگ آن جامعه و در نتیجه بیرون از آرمانها و ارزشها و اصول تربیتی و حیاتی برخاسته از آن باشد. لذا نظام فرهنگی نامطلوب در دانشگاه نظام پژوهشی و آموزشی را نیز به مخاطره میاندازد. حال آنکه مروری بر وضعیت گذشته نظام آموزش عالی، عدم تطابق و هماهنگی آن را با نظام فرهنگی و ارزشی جامعه نشان میدهد.
بدین ترتیب اصلیترین وجه انقلاب فرهنگی در دانشگاه انقلاب و تحول در نظام فرهنگی آن است و به عبارت دیگر تحول در هدایت دانشگاه به گونهای که هویت آن، تئوریپرداز نظام و تمدن اسلامی شود.
نظام پژوهشی
پژوهش اصلیترین کارکرد دانشگاه در نظام اجتماعی است. برای یک دانشگاه تئوریپرداز جامعه، نظام پژوهشی اصلیترین محتوای آن محسوب میگردد. ارتباط جامعه و دانشگاه، بهصورت ارائه نیازهای جامعه به دانشگاه و ارائه راهحلهای علمی برای آن نیازها توسط دانشگاه است.
اگر این داد و ستد کند یا مختل گردد، دانشگاه از کارکردش ساقط میشود. لذا نظام پژوهشی براساس مسائل اجتماعی سامان مییابد. بدین گونه که نیازهای اجتماعی به مسائل پژوهشی تبدیل میشوند و پژوهشگران در آن موضوعات به تحقیق میپردازند.
یکی از نقایص دانشگاههای ایران عدم وجود ارتباط تنگاتنگ آن با جامعه و نداشتن مسائل بومی است. دانشگاههای ایران از نظام پژوهشی منظم و برنامهمندی که مسائل ایرانی در رأس آنها قرار گیرد، برخوردار نیستند.
از دیگر نقایص این نظام، پژوهش براساس مبانی و روشهای غیردینی غیربومی آن است. مبانی تحقیق غربی، دانشگاه را از پاسخگویی به مسائل اسلامی ایرانی جامعه ما عاجز میکند. بنابراین نظام پژوهشی بهدلیل تقلیدی بودن مبنا، روش و مدیریت پژوهش آن، ناکارآمد گشته و نیازمند تحول در روند انقلاب فرهنگی است.
نظام آموزشی
بعد آخر نظامهای دانشگاه وظیفه تربیت سرمایه انسانی مورد نیاز پژوهش را بر عهده دارد. نظام آموزشی باید براساس نیازمندیهای نظام پژوهشی و نیز بستر فرهنگی جامعه سامان یابد. این نظام نیز همانند نظامهای قبلی، تقلیدی از غرب بوده و نامتناسب با فرهنگ و نیازهای تربیتی و آموزشی ما میباشد. لذا نیازمند تغییر و تحول در فرایند انقلاب فرهنگی در دانشگاه است.
انتهی مطلب/آ.ع