کتاب و فرهنگ
همه چیز در مورد فرهاد غیرایی+بیوگرافی
به گزارش تلنگر؛ فرهاد غبرایی در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرده بود. و مدتی نیز در فرانسه اقامت داشته و در آنجا به مطالعه رشته کارگردانی سینما پرداخته است. در بازگشت به ایران شروع به ترجمه از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی میکند. کیفیت ترجمههایش موجب مطرح شدن نام غبرایی در محافل ادبی میشود. حریم نوشته نویسنده آمریکایی ویلیام فاکنر و رمان جزیره اثر روبر مرل و سفر به انتهای شب سلین و ترجمهٔ آثاری از امیل زولا معروف ترین ترجمههایی هستند که توسط فرهاد غبرایی به مخاطبان فارسی معرفی شدهاند.
فرهاد در جوانی به فرانسه میرود و در دانشگاه پاریس هشت به تحصیل و مطالعهٔ سینما میپردازد اما پس از سه سال آن را رها میکند و به ایران باز میگردد. بعدها در مصاحبه با ناصر حریری گفت، «نتیجه گرفتم بهتر است به ادبیات بازگردم، چون سینما با همهٔ جذابیتش با روحیه تکرو و گوشه گیرانه من سازگار نیست.»
بورس وزارت فرهنگ فرانسه
در پاییز سال ۱۳۷۱ در حالی که فرهاد غبرایی مشغول نوشتن رمان خود «ایختیاندر» بود، خبر یافت که یکی از بیست مترجمی در جهان است که بخاطر ترجمهٔ رمان سفر به انتهای شب اثر لویی فردینان سلین، موفق به دریافت بورس وزارت فرهنگ فرانسه شده است. این بورس که به صورت سفری سه ماهه بود، در سال ۱۳۷۲ به مرحلهٔ عمل در آمد و فرهاد در نشست بینالمللی مترجمان فرانسوی زبان، که همه ساله در کالج بینالمللی مترجمان ادبی در آرل فرانسه برگزار میشود شرکت کرد.
زندگینامه
فرهاد غبرایی در بهمن ماه سال ۱۳۲۸ در شهر لنگرود متولد شد. دورهٔ دبیرستان را با اخذ دیپلم طبیعی در کرمانشاه به پایان رساند. در دانشگاه شیراز به تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت و در سال ۱۳۵۲ در مقطع لیسانس فارغ التحصیل شد. در سال ۱۳۵۵ به فرانسه سفر کرد و در آنجا به مطالعهٔ رشته سینما پرداخت. در سال ۱۳۵۸ به ایران بازگشت و به ترجمه آثار ادبی مشغول گشت. در سال ۱۳۵۹ ترجمهاش از کتاب شهر شیطان زرد نوشته ماکسیم گورکی منتشر شد. غبرایی از سه زبان فرانسوی، انگلیسی و ایتالیایی ترجمه میکرد. در سال ۱۳۶۰ با نوشین آزاد ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. سال ۱۳۷۲ غبرایی به دلیل ترجمه آثاری از زبان فرانسه به خصوص ترجمه سفر به انتهای شب اثر لویی فردینان سلین موفق به دریافت بورس از جانب وزارت فرهنگ فرانسه شد. و برای شرکت در نشست بینالمللی مترجمان ادبی به فرانسه رفت.
از آثار وی می توان
شهر شیطان زرد، ماکسیم گورکی، (۱۳۵۹)
شکست، امیل زولا، (۱۳۶۰)
آخرین نفر، الکساندر فادایف، (۱۳۶۱)
آسوموار، امیل زولا، (۱۳۶۱)
معجزه در باد و باران، شواتزبار، (۱۳۶۱)
جزیره، روبر مرل، (۱۳۶۲)
کولابرونیون، رومن رولان، (۱۳۶۳)
چهار مجموعه، پابلو نرودا، (۱۳۶۳)
سفر به انتهای شب، لویی فردینان سلین، (۱۳۶۴)
پایان جهان، پابلو نرودا، (۱۳۶۵)
آندره وایدا، (۱۳۶۶)
حریم، ویلیام فاکنر (۱۳۶۷)
زندگی بتهوون، رومن رولان (۱۳۶۷)
جشن بیکران، ارنست همینگوی (۱۳۶۸)
کودک سیاه، کامارالی (۱۳۶۹)
خانواده واسکا دوآرته، کامیلا خوسهسلا(۱۳۶۹) گرایش های نوین در هنرهای بصری، (۱۳۶۹)
یاداشتهای مالته و ریدزبریگه، راینر ماریا ریکله، (۱۳۷۱) (ناتمام)
فلینی از نگاه فلینی، (۱۳۷۱)
پیامبران نور، نهال تجدد، (۱۳۷۲) ( ناتمام)
غبرایی از سال ۱۳۶۹ تهران را ترک کرد و در شمال اقامت داشت. در یازدهم اردیبهشت ۱۳۷۳ بر اثر تصادف اتوموبیل در جاده تنکابن به چالوس درگذشت.
انتهای مطلب