امیر محمدی در یادداشتی برای پایگاه خبری تلنگر نوشت: دلایل باخت ایران به انگلیس از نقطه نظرات مختلفی قابل بررسی است؛ تلاش میکنم در این مطلب مواردی را برای شما خوانندگان گرامی یک به یک بازگو کنم.
در حدود دو ماه است که کشور در ناآرامی به سر میبرد؛ فارغ از علل و نوع رفتار حکومت و مردم؛ حال کسی خوب نیست؛ مدیریت ضعیف نیروهای امنیتی و انتظامی باعث شد که اعتراضاتی معمولی و پیش پا افتاده به بحرانی غیر قابل انکار تبدیل گردد؛ بحرانی که به ورزش کشیده شد و شاهد انواع و اقسام اعتراضات به روندهای موجود حاکمیتی در کشور توسط ورزشکاران بودیم.
در این شرایط تیم ملی کشورمان با آرزوی صعود از گروه به جام جهانی رفت؛ در حالی که تا چند روز قبل از آن رسانههای معاند و دشمنان خاک ایران و عدهای از مردم خشمگین که به دلیل خشمشان با آنها همراه شدند تیم ملی را نه نماد ایران که نماد حکومت میدانستند و تلاش داشتند که ما در این رقابتها به هر نحو ممکن حضور پیدا نکنیم.
این دسته موفق نشدند؛ اما ماجرا را رها نکردند و تلاش کردند تا آرامش تیم ملی کشورمان را به هم بزنند؛ به صفحات شخصی بازیکنان تیم ملی حمله کردند و آنها را بیغیرت خواندند و آرزوی باخت تیم ملی در سه بازی را کردند.
در شرایطی که کشور با مشکلات عدیده روبرو است، در ناآرامی به سر میبرد و مردم دل خوشی از شرایط حاکم بر کشور ندارند یکی از بزرگترین اشتباهات فدراسیون فوتبال و البته دولت آن برنامه ساختگی بود؛ برنامهای که کاملا میشد در ان دید که کسی دوست ندارد در آن حضور پیدا کند و جنبه فرمالیته دارد؛ میتوانستیم تیم ملی را بدون برگزار کردن برنامه رونمایی از پیراهن تیم ملی و بدرقه رئیس جمهور به قطر بفرستیم. البته که این دیدار در ادوار گذشته نیز با رئیس جمهور قبل برگزار شده بود اما این مورد به شکل واضحی باعث حاشیه سازی برای تیم ملی شد.
زمان برای اعتراض وجود دارد؛ زمان برای دخالت و جلوگیری از اغتشاش هم وجود دارد؛ مردم عادی عموما اعتراض دارند و به دنبال اغتشاش نیستند؛ میشد با یک مدیریت راهبردی پیچیده و سخت اما کار گشا در روز بازی با انگلیس برخوردی با معترضان در مناطق مختلف کشور صورت نگیرد و اجازه داد مردم در آن لحظات خشم درونی خود را خالی کنند تا اولویت تیم ملی باشد و نگاهها به سمت رفتارهای عجیب و اتفاقات عجیبتر نرود.
این راهبرد هنوز هم قابلیت اجرا دارد و معترضان و عوامل حاکمیتی میتوانند یک روز به احترام تلاشهای بازیکنان و کادر فنی تیم ملی کشورمان که نه نام حکومت که نام ایران را یدک میکشد و افتخاراتش در تاریخ با نام کشور جاودانه میشود آرام بگیرند.
قبل از بازی تیم ملی کشورمان و حتی در حین بازی خبرهای خوبی از مناطق کردنشین مخابره نمیشد؛ این اتفاقات باعث شد تا مردم واکنشهای منفی بیشتری نسبت به بازیکنان تیم ملی نشان دهند؛ این همزمانی مناسب نبود و در جامعه اطلاعاتی مخابره میشد که برخورد مناسبی با معترضان در این مناطق صورت نگرفته است؛ هرچند که منابع رسمی نیست و نمیشود به آن استناد کرد اما به دوقطبی جامعه دامن زد؛ موضوعی که به نظر بنده کج سلیقگی مدیران و فرماندههان امنیتی کشور بود.
درست است که صدا و سیما تلاش زیادی کرد تا شرایط تیم را خوب نشان دهد؛ اما بازیکنان ناراحت بودند؛ آنها کلافه بودند و خبرنگاران انگلیسی که به خوبی از این موضوع آگاه بودند همگام با رسانههای انگلیس نشین دائما از بازیکنان و کادر فنی تیم ملی سوالات غیر فوتبالی و سیاسی میپرسیدند موضوعی که باعث ناراحتی و ایجاد بههم ریختگی در درون بازیکنان میشد و در نهایت به سلسله اتفاقات قبل از بازی ختم شد.
در روز بازی نیز باید به کادر فنی و بازیکنان توضیح داده میشد که با چه چیزی روبرو هستند و احتمال دارد که مورد اهانت و هتاکی قرار بگیرند؛ هیچ یک از این اتفاقات یا نیفتاده یا به شکل درستی نیفتاده است. نتیجه آنکه بازیکنان در زمین به جای حمایت در حال طعنه شنیدن از تماشاگران ایرانی بودند و یا ناسزا میشنیدند؛ این موضوع تیر خلاص بود و تمرکز بازیکنان را به طور کامل به هم زد. در نتیجه بیرانوند در یک حادثه آسیب جدی دید و در ادامه هم دیدیم که تیم ملی کاملا خود را باخت و ساختارش به طور کامل به هم ریخت.
تیم ملی کشورمان از 4 سال گذشته تا امروز تغییرات زیادی داشته است؛ ما در طول این 4 سال بازیکنانی با کیفیتتری داشتیم و توان ضد حمله به تیمهای بزرگ را داریم؛ البته ترکیب چیزی است که سرمربی در خصوص آن تصمیم میگیرد اما تنها بودن مهدی طارمی در خط تهاجمی تیم باعث شده بود که ما در ضد حملات عملا موفق نباشیم؛ ما تیم ترسویی در رفتار بودیم و حتی جایی که یک ضربه کاشته به دست آوردیم تعداد بازیکنان حاضر در محوطه جریمه حریفمان از تعداد بازیکنان حریف کمتر بود و در نهایت هم حرکت بی فایده شد.
اما با پایان نیمه اول و اینکه دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتیم کیروش محافظه کاری را کنار گذاشت و از ارکان هجومی تیم استفاده کرد. این کار فشار را از روی دفاع برداشت و به بخش تهاجمی تیم داد.
درست است که سه گل هم روی اشتباهات و باز بازی کردن تیم در نیمه دوم خوردیم اما دو گل زدیم و یک گل هم نزدیم.
امیدوارم در بازی روز جمعه اتفاقات مثبت برای تیم ملی کشورمان بیفتد و با رعایت مواردی که در بالا گفتیم با انرژی مثبت برای تیم ملی کشورمان به آنها یادآور شویم که برای ایران میجنگند؛ نه هیچ اسم دیگری!
انتهای مطلب