به گزارش تلنگر؛ این روزها آرزوی یک لبخند کوچک بر لب هر عابری بر دلهایمان مانده بود؛ شادی که هیچ ولی دنبال کسی میگشتیم تا مقداری بار غم از دلمان بردارد. در این میان دیروز مردی توجهم را جلب کرد؛ مرد که نه پیرمردی که با تمام آنچه در زندگی داشته به شهر آمده تا خوشحالی کند و نشان دهد که طرفدار تیم ملی است؛ او همراه همسرش بر موتوری که مشخص است خیلی مناسب تردد در شهر نیست نشسته بود و با چنان عشق و علاقهای تیم ملی را تشویق میکرد که گویی همه چیز خوب است!
امید دارم روز سه شنبه ایران جشن صعود بگیرد و این مردم یک بار دیگر متحد با هم برای یوزان ایرانی دست بزنند و شادی کنند.
انتهای مطلب