به گزارش تلنگر؛ زمانی که یک خبرنگار دست به قلم میشود و یا یک روزنامه مطلبی را منتشر میکند باید بداند که میگوید و در رابطه با چه کسی یا چه چیزی مینویسد؛ کاری که به نظر حقیر روزنامه زیر نظر شهرداری در ماجرای خانواده دایی نکرد!
علی دایی جدای از آنکه یک فوتبالیست بزرگ یا یک سلبریتی باشد؛ یک کارآفرین خوب و قوی و سرمایهگذار داخلی است که در حوزههای مالی و اقتصادی زیادی در کشور سرمایهگذاری کرده است.
این بازیکن محبوب خیلی پیش از اینها میتوانست مانند خیلی از سرمایهگذاران دیگر از کشور برود و پول سرمایه خود را در کشور دیگری استفاده کند؛ اما او مانده و ایران را انتخاب کرده است، انتخابی که از سر اجبار نیست و خواست خودش است.
اما روزنامه همشهری وابسته به شهرداری تهران نوشت: آقای دایی! شما حتما باهوش هستید، حتما استعداد دارید، اما حتما باید یادتان باشد که کجا تحصیل کردهاید.
شما در معتبرترین دانشگاه این مملکت با بودجه عمومی درس خواندید؛ با پول همین مردم کشوری که امروز مثل آب خوردن منکر تأثیرشان در پیشرفت و رشدتان هستید. چطور با وجدانتان کنار آمدید تا به این مردم پشت کنید و با فراخوانهایی همراه شوید که امنیت همین مردم را نشانه گرفته است؟ چطور به فراخوان اعتصاب کسانی لبیک گفتید که خواستار افزایش تحریم علیه مردم ایران هستند؟ چطور با افرادی همصدا شدید که پا را از تحریم فراتر گذاشتهاند و خواهان حمله نظامی به این سرزمین هستند؟ امیدوارم پاسخی به این سؤالها، حداقل برای خودتان داشته باشید.
" با جنجالهای اخیر مربوط به ممنوعالخروجی همسرتان دوباره یاد متن کوتاهی افتادم که چند هفته قبل در فضای مجازی منتشر کردید. جایی در آن میان نوشته بودید: «در کدامین ورزشگاهی که شما ساختهاید، من به اینجا رسیده و دیده شدهام.» این جمله پتک سنگینی بود بر سر ما. یکبار دیگر این جملهای را که در پیام کوتاهتان بهکار بردید، مرور کنید. مشکلی با این جور حرف زدن ندارید؟ هیچ نکتهای در آن نمیبینید؟ این جملات را واقعا خودتان نوشتید یا برایتان نوشتند؟ یکبار آن را خواندید یا اینکه بدون تأمل آن را منتشر کردید؟ شاید عصبانی بودید، اما بهنظرم به همین نوع حرف زدن است که میگویند حرف زدن «متکبرانه».
آقای دایی! شما درست میگویید؛ شاید این آب و خاک، هیچ سند و مدرکی نداشته باشد برای اینکه اثبات کند شما را در دل خود رشد و پرورش داده است، اما با حافظه مردم این کشور چه میکنید؟ بله، شما امروز اسطوره فوتبال ما هستید. بارها جزو برترینهای تاریخ فوتبال آسیا بودهاید. دنیا، فوتبال ما را به نام شما میشناسد. سالها عنوان بهترین گلزن ملی فوتبال جهان را داشتهاید. هنوز هم ورودی اصلی ورزشگاه آزادی به نام شماست، اما حتی اگر مردم نقاط دیگر ایران یادشان رفته باشد، اردبیلیها خوب بهخاطر دارند که شما فوتبالتان را از تیم استقلال همین شهر شروع کردید. وقتی داشتید آن جمله عجیب را در پیامتان مینوشتید به آن شروع ورزشی در زادگاهتان فکر کردید یا فقط خاطره حضور در بوندسلیگا را به یاد آوردید؟ شما بازیکن استقلال اردبیل، تاکسیرانی، بانک تجارت، پرسپولیس و تیم ملی ایران بودید و بعد بازیکن تیمهای قطری، اماراتی و آلمانی شدید.
آقای دایی! ماجرای روایتتان از آن دختر اردبیلی چه شد؟ ما همچنان منتظریم. هنوز پای حرفتان هستید؟ حتما سند و مدرکی دارید که در آن مقطع آنقدر محکم گفتید: «اطلاعات من از زادگاهم اردبیل کامل است و اگر به صحت مسئلهای نرسم، هیچگاه اظهارنظر نمیکنم.» بسیار هم عالی آقای دایی. اردبیلیها و همه ما ایرانیها هم به همین دلیل برای شما احترام ویژهای قائلیم، اما تا کی باید صبر کنیم تا اطلاعاتتان را بیان کنید؟ شما گفتهاید که «تاریخ ثابت کرده، میکند و خواهد کرد چه کسانی دروغگو هستند.» خب، برای اینکه در این پیچ تاریخی، دروغگویان را رسوا کنید، مستندات خود را درباره علت فوت اسرا پناهی منتشر کنید. این جوری نیازی به صبر کردن نیست و دروغها آشکار میشوند. "
این روزنامه در سخیفترین کلمات ممکن شهریار فوتبال ایران را که به نمادی از افتخار در کشورمان تبدیل شده است به خاطر امیال سیاسی تخریب کرده است و تلاش داشته تا عمل زشتی که در رابطه با خانواده دایی اتفاق افتاده است را کم اهمیت جلوه دهد؛ موضوعی که به نظر تحریریه تلنگر جناب دایی میتوانند آن را پیگیری قضایی نمایند!
انتهای مطلب