به گزارش تلنگر ؛ بازار مسکن و سکه دو بازاری هستند که سودی بالا تر از نرخ تورم برای سرمایه گزاران خود به ارمغان می آورند و به شکلی میتوانند نرخ تورم را کیش و مات کنند .
نوسان نرخ ارز مهمترین موضوع اقتصادی کشور در بیش از یک ماه اخیر بوده و پیشبینی رفتار بازار ارز در آینده دور و نزدیک، دغدغه مردمی تمام کسانی است که نگران تأثیر تغییرات این بازار بر شرایط اقتصادی و معیشت خود هستند. میثم رادپور، کارشناس و تحلیلگر بازار ارز به پرسشهای همشهری در این زمینه پاسخ داده است.
مهمترین دلیل اقتصادی رشد نرخ ارز به لحاظ تئوریک و عملی، نرخ تورم و البته نرخ بهره است. ما با تورم بالایی مواجهیم که بهصورت مرغ و تخممرغی با نرخ ارز در ارتباط است. من تازه معتقدم این جهش با تأخیر اتفاق افتاد. ما در شرایط نامساعد تورمی به سر میبریم و ناروا نیست اگر انتظار داشته باشیم جابهجایی در نرخ را شاهد باشیم. دولت روحانی دلار را حدود ۳.۵۰۰تومان تحویل گرفت و ۲۵هزار تومان تحویل داد یعنی با ۲۰درصد متوسط نرخ تورم، قیمت ارز ۷برابر شد.
در دولت سیزدهم با متوسط تورم ۵۰درصدی، بعد از یک سال ونیم قاعدتاً باید قیمت دلار ۷۵درصد رشد میکرد؛ به این معنا که الآن باید نرخ دلار به ۵۰هزار تومان نزدیک میشد و ما باید خوشحال باشیم که این افزایش نرخ به تأخیر افتاده است.
شما وقتی از نهادی با اختیارات بانک مرکزی انتظاراتی دارید باید ببینید این نهاد چه امکاناتی دارد. بانک مرکزی مثل قبل منابع ندارد. سختگیریها در نظام پولی بینالمللی هم بهشدت بیشتر شده و این بحث سوای تحریمهاست. از طرف دیگر وقتی ۵۰درصد تورم داشته باشیم بانک مرکزی چهکاری میتواند انجام دهد؟ متأسفانه تمام اقداماتی هم که بانک مرکزی انجام میداد به ضرر بازار ارز و ریال و تولید بود؛ تراکنش کارت را محدود میکرد، سختگیری درزمینهٔ چک را افزایش میداد و از این قبیل اقدامات. این تصور که یک پیچ درجایی وجود دارد که من میتوانم آن را سفت و مسائل را حل کنم، تصوری واهی است.
متأسفانه دوستان اقتصاددان باراهنماییهایی نادرست برای مردم و دولتمردان سوءتفاهم ایجاد میکنند. سال ۹۷بازار آتی سکه را بستند، جواب نداد حالا دارند بازار نقدی سکه را محدود میکنند. بعدازاینکه سلطان بازار سکه را اعدام کردند سکه از ۲میلیون تومان رسید به ۲۰میلیون تومان یا آقای همتی بازار عملیات بازار باز راه انداخته بود، این برای کشوری که در معرض ۴۰- ۳۰درصد تورم است چه معنایی دارد؟ این کار برای نیم درصد اثرگذاری است و نه بیشتر. این اقدامات مثل این است که شما برای کامیونی که در معرض سقوط به دره است پیشنهاد کنید شیشههایش را پاککنیم.
به نظر شما در شرایط کنونی بهترین بازار برای حضور سرمایهگذاران خرد کجاست؟
املا ازآنجاکه توان تولید تحلیل رفته، تورم تنها محرک بازارهای مالی مثل بورس است. در بورس بخشی از بازده کل ناشی از رشد است و بخشی ناشی از تورم. با توجه به تورم موجود بخش زیادی از بازده اسمی ناشی از تورم است و آنچه سود شماست و قدرت خرید شمارا افزایش میدهد بخش بسیار کمی از بازده کل است. در یکدهه اخیر با کاهش سهم بازده رشد، کمکم تورم تنها محرک جدی و نقطه اتکای تمام داراییهای مالی مثل سهام شده و بورسیها از بازده ناشی از رشد ناامید شدهاند. به همین دلیل هر خبر خوبی که میآید بورسیها را نگران میکند که مبادا این بازده هم کم شود.
درست میگویید، سرمایهگذاران بورس در اغلب اوقات به خبرهای خوبی مثل توافق هستهای واکنش منفی نشان میدهند.
بعضی سرمایهگذاران بورس به رشد شرکتها در صورت توافق هستهای امید ندارند. به این معنی که بهرهوری شرکتها بیشتر شود، فروش آنها افزایش یابد، حضورشان در بازارهای جهانی افزایش یابد یا هزینهها کاهش پیدا کند. به همین دلیل یکی از دغدغههای جدی بورسیها این است که مذاکرات هستهای به نتیجه نرسد چون در این صورت بازده ناشی از تورم هم کم میشود.
در چنین شرایطی بازارهای مالی بهشدت آسیب میبینند. وقتی بازار مالی پرریسک و مسئلهدار است و جز باتحمل ریسک فراوان بازدهی ندارد، بهترین کار ورود به بازارهای واقعی است. چنانکه الآن بازارهای واقعی ما صاف و بدون نوسان، بالا میروند. وقتی شما به کسب بازده واقعی امید ندارید، عملکرد داراییهای غیرمالی در کسب سود بهتر است؛ یعنی بازده خودروی جلوی منزل شما بسیار بهتر از سهام شرکتهای خودروسازی است.
چون این نقد است و بدون توجه به جابهجاییها و تحولات سیاسی منفعت خود را در لحظه به شما میرساند، ضمن اینکه قابلاستفاده است و بههرحال شمارا مثلاً به سرکارتان هم میرساند اما بازده سهام شرکت خودروسازی به هرکدام از این دلایل که فلانی آمد، فلانی رفت، فلانی فلان حرف را زد، مدام در مخاطره است. انگیزه یک سرمایهگذار برای اینکه سهام یک شرکت را خریداری کند، این است که سود آن رشد کند و بازده واقعیاش از نرخ تورم بیشتر شود، ولی وقتی بازده داراییهای مالی منفی است، طبیعتاً باید دارایی نقدی بخریم، چون متناسب با تورم رشد میکند و سرمایهگذار را دچار دغدغه نمیکند.
شاید سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه در این شرایط عاقلانهتر باشد. چون انس جهانی مدت زیادی است که تکان نخورده. از طرف دیگر وقتی دلار بالا میرود، طلا هم تقریباً به همان اندازه بالا میرود.
احتمال رشد نرخ هر انس طلا در بازار جهانی وجود دارد. بازارهای مالی ایالاتمتحده و اروپا ۹۰-۸۰ درصد رشد کردهاند، بازار کالاهای پایه(کامودیتی) و تمام بازارهای فلزات ۸۰درصد رشد کردهاند و بازار محصولات کشاورزی ۷۰-۶۰درصد جابهجاشده است. فقط در این میان نرخ ۳فلز بود که جابهجا نشد؛ یعنی طلا، پالادیم و پلاتین. این بسیار عجیب بود چون گروه فلزات اغلب اوقات به رهبری طلا حرکت میکرد اما این بار طلا پیشرو که نبود هیچ، پیرو هم نبود. به خاطر همین به نظر میرسد طلا و انس طلا میتواند گزینه خوبی برای سرمایهگذاری باشد.
پایان مطلب/ی.ن