به گزارش تلنگر؛ امر خداوند یعنی ایجاد ملکوتی و آسمانی خداوند بدون واسطهگری اسباب و بدون داشتن زمان و مکان، پس روح از امر خداست یعنی مخلوق مستقیم الهی است که بدون دخالت اسباب طبیعی بوجود آمده است، و زمان و مکان در آن راه ندارد.
روح، موجودى مجرد است و جسم و قابل قسمت نیست و حیات و فعالیت اعضاى بدن، به او متکى است.
واژه روح در قرآن در سورهها و آیات متعددى تکرار شده است و متبادر از آن، همان موجودى است که مبدا حیات و زندگى است و آن را منحصر به انسان و یا انسان و حیوان ننموده است، بلکه آن را در غیر انسان و حیوان نیز اثبات نموده است مثل آیه مبارکه: «.. فاتخذت من دونهم حجابا فارسلنا الیها روحنا».
« مریم میان خود و آنان حجابى افکند و در این هنگام، ما روح خود را به سوى او فرستادیم»؛ و آیه مبارکه: «و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا». «همانگونه (که بر پیامبران پیشین، وحى فرستادیم) بر تو نیز روحى را به فرمان خود وحى کردیم»؛ و آیات دیگر. پس براى روح، مصداقى در انسان هست و مصداقهاى دیگرى نیز در برخى موجودات دیگر.
این دو آیه و آیات دیگر به صراحت دلالتبر وجود روح در انسان و برخى موجودات دیگر غیر از انسان به معانى مختلف وجود دارد.
بی شک خیلی از انسانها به غذایی که میخورند اهمیت میدهند. خیلی از افراد مواد غذایی خودشان را از بهترین مواد تهیه میکنند. خیلیها هم، چون به غذا خوردن علاقه دارند همیشه سعی میکنند به بهترین رستورانها بروند و بهترین غذاها را سرو کنند.
برای ما آدمها خیلی مهم است که غذایی که میل میکنیم باعث سلامتی و تامین انرژی جسممان شود. بی شک کسی حاضر نیست غذایی که فاسد شده است را بخورد و کسی واقعاً حاضر نیست که به خاطر غذای مصرفی اش بیمار شود، که بخواهد بابت این قضیه به پزشک مراجعه کند.
پس برایمان مهم است غذایی که مصرف میکنیم چه باشد! چرا با اینکه خیلی افراد غذاهای سالمی میخورند، اما باز بیمار میشوند؟
اگر کمی به اطراف خود نظر کنیم قطعاً خواهیم دید افرادی که به غذای خود اهمیت میدهند، اما این افراد اکثر اوقات بیمار هستند و حال روحی مناسبی ندارند.
اگر کمی در این افراد دقیق شویم میبینیم که این افراد مدام در حال غر زدن هستند و مدام شکوه و شکایت میکنند؛ و عوض اینکه در زندگی رو به جلو حرکت کنند، مرتب در حال درجا زدن و یا به عقب رفتن هستند.
با کمی دقت در مییابیم که این افراد اصلاً اهمیتی به غذای روح خود نمیدهند. این گونه افراد معمولاً توجه هشان به موارد منفی متمرکز است. اخبار منفی را پیگیری میکنند. به غم و غصههای دیگران اهمیت میدهند.
این گونه افراد خودشان هم خبر ندارند که با این کار خود فقط دارند غذای مسموم و فاسدی را به خورد روح خود میدهند؛ بنابراین این گونه افراد هرچقدر هم که غذای خوب و کافی مصرف کنند باز روحشان بیمار میشود. به جرأت میتوانم بگویم که غذای روح ما اهمیتش از غذای جسم ما بیشتر است.
اما این غذای روح چیست و چگونه باید آن را تهیه کنیم؟
همان طور که به غذای جسممان نیز اهمیت میدهیم باید به غذای روحمان نیز اهمیت بدهیم. مراقب باشیم که چه چیزی را به خورد روحمان میدهیم. بدانیم و آموزش ببینیم که چه چیزی برای روحمان خوب است و چه چیزی حال روح ما را بیمار میکند؛ بنابراین انواع عادتهای ما و نوع تفکر ما، غذای روح ما را شکل میدهد. در واقع ما همان هستیم که وارد روح خود میکنیم.
غذای روح ما، شخصیت و منش ما را شکل میدهد. میتوانیم با خودمان فکر کنیم که من دوست دارم چگونه شخصیتی باشم؟ و برای شخصیت دلخواه خود، نیاز به چه غذایی دارم.
اگر بخواهم شخصیت منفوری داشته باشم پس مقداری کینه، حسادت، دشمنی، بدی میتواند از من شخصیتی منفور را بسازد.
اما اگر شخصیتی جذاب و دوست داشتنی مد نظر من است که خوراک من خوبی، بخشندگی، لبخند، عشق، مثبت اندیشی، صداقت میتواند از من شخصیتی جذاب بسازد که هر جا قدم میگذارد از خودش اثری و رد پایی به جا بگذارد.
حالا تصمیم با شماست…
عشق
شادی
صداقت
خنده
موسیقی
شکرگزاری
انجامک
برای اینکه کمی در نوع غذای روحمان تغییراتی ایجاد کنیم، یاد گرفتن یک ساز را در برنامه خود قرار دهیم.
خداوند در سوره عبس آیه 24 علاوه بر قیامت بر غذایی که ما میخوریم تاکید دارد تا نگاهی عمیق به آنچه که مصرف میکنیم داشته باشیم و بدانیم آنچه را که مصرف میکنیم، حلال است یا حرام و منظور این آیه تنها غذایی جسمانی نیست بلکه غذایی روحانی است یعنی غذایی فکری که برای خود و خانوادهمان انتخاب میکنیم باید با دقت باشد و ارتقاء سواد رسانهای به این علت است که به غذایی فکری و اندیشهای در فضای مجازی دقت بیشتری داشته باشیم.
قرآن کریم، با انواع بیانات صریح، ظاهر، و کنایى، پیروان خود را به فراگیرى علم و دانش و شناخت رازهاى هستى و اسرار عالم آفرینش دعوت مى کند. بررسى تعبیرات قرآن در این زمینه افق تازه اى در برابر چشمان ما مى گشاید، و مسأله معرفت و شناخت را در سطحى بسیار بالا به عنوان یک وظیفه قطعى منعکس مى کند. در صورتی که علاقمند به این حوزه از نگاه قرآنی هستید پیشنهاد میکنیم مطلب بهترین غذای روح چیست را مطالعه کنید.
حتی در اسلام هر کارى که مقدمه فراگیرى علم، یا مناسبتى با آن داشته باشد، عبادت شمرده شده است لیکن جاى تذکر است که در روایات سفارش شده، دقت کنید از چه کسى علم مى آموزید، این گونه روایات در موردى است که همان علمى که نزد فرد غیرصالح است، نزد صالح هم موجود است که در صورت تخییر باید صالح انتخاب شود، زیرا علم غذاى روح است و اگر از غیرصالح گرفته شود، ممکن است غذائى مسموم در ضمن غذاهاى مطلوب به خورد انسان بدهد، از این رو اگر مملکت ما مخیر شد که از افراد و اساتید مؤمن در داخل کشور استفاده کند، یا از افراد ملحد و کافر غرب، باید از رفتن دانشجویان به خارج ممانعت کند، ولى اگر علمى است که در نزد اساتید ما نیست، یا به نحو مطلوب در نزد آنها نیست ناچاریم دانشجو به خارج بفرستیم و این همان است که مى فرماید: مؤمن دانش را مى گیرد هرجا بیابد، گرچه از دهان کفار در بلاد کفر!؛ لذا انسان باید نظر کند که چه علمى را از چه منبعى دریافت مى کند، زیرا علم به منزله غذاى روح است، در این زمینه امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود: «عجبت لمن یتفکر فى ماکوله، کیف لا یتفکر فى معقوله، فیجنب بطنه ما یؤذیه، و یودع صدره ما یردیه؛ عجب دارم از آنها که به غذاى جسم خود مى اندیشند، اما در غذاى روح دقت نمى کنند، خوراک زیانبار را از شکم خود دور مى دارند، اما قلب را با مطالب مهلک آکنده مى کنند».
حدیثی از امام علی علیهالسلام: قوتُ الجسادِ الطَّعامُ وَ قوتُ الرواحِ الاطعامُ.غذای جسم، خوردن و غذای روح، خوراندن است.
امام باقر علیه السلام درباره گفتار خداى عز و جل (فَلْیَنْظُر الْإنْسانُ إلى طَعامه (عبس آیه ۲۴)) "باید انسان بخوراک خویش نظر داشته باشد"، پرسید معنى خوراک چیست؟ فرمود: علمى را که فرا میگیرد نظر کند از چه کسی فرا میگیرد.
متن حدیث:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُهُ.
امام حسن مجتبی علیه السلام:
عَجَبٌ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فِی مَأْکُولِهِ کَیْفَ لاَ یَتَفَکَّرُ فِی مَعْقُولِهِ فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا یُؤْذِیهِ وَ یُودِعُ صَدْرَهُ مَا یُرْدِیهِ
در شگفتم از کسى که درباره خوراکیهاى خود اندیشه و تأمل مى کند ولیکن درباره نیازمندیهاى فکرى و عقلى اش تأمل نمى کند، پرهیز مى کند از آنچه معده اش را اذیت مى نماید و سینه و قلب خود را از پستترین چیزها پر مى کند.
امام على علیه السلام:
کَثرَةُ المالِ تُفسِدُ القُلوبَ و تُنشِئُ الذُّنوبَ.
فراوانى مال و ثروت، دلها را تباه مى کند و گناهان را پدید مى آورد.
غذای روح ما، شخصیت و منش ما را شکل میدهد. میتوانیم با خودمان فکر کنیم که من دوست دارم چگونه شخصیتی باشم؟ و برای شخصیت دلخواه خود، نیاز به چه غذایی دارم.
اگر بخواهم شخصیت منفوری داشته باشم پس مقداری کینه، حسادت، دشمنی، بدی میتواند از من شخصیتی منفور را بسازد.
اما اگر شخصیتی جذاب و دوست داشتنی مد نظر من است که خوراک من خوبی، بخشندگی، لبخند، عشق، مثبت اندیشی، صداقت میتواند از من شخصیتی جذاب بسازد که هر جا قدم میگذارد از خودش اثری و رد پایی به جا بگذارد.
انتهای مطلب/ی.ن