پاسخی بر اظهارات نماینده خبرگان رهبری در خصوص استقلال مالی زنان

 حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج ابوالقاسم دولابی در سخنرانی خود در رسانه ملی افاضه فرمودند که «نباید مردان و زنان به دنبال جابه‌جایی نقش‌های خود در خانواده باشند و توازن نقش‌های خود را از بین ببرند چرا که اگر زن ها در تأمین مالی خانواده مستقل عمل کنند و مرد خانه را محل آرامش نیابند درنتیجه روحیه تقابل و طغیان در خانواده شکل می‌گیرد و درنتیجه زن و مرد به‌جای شریک زندگی بودن هم‌خانه می‌شوند و خانواده متزلزل شده و آمار طلاق افرایش پیدا می‌کند».

نماینده محترم خبرگان رهبری که در روز 8 فروردین‌ماه در آئین ترتیل خوانی قرآن کریم سخنرانی می‌کردند سخنان مختلفی در خصوص جایگاه زن و مرد در زندگی و جامعه ایراد کردند که بخشی از آن را در بالا آوردم؛ هرچند ایشان در بیانات خود نکات ارزشمندی را پیرامون زن و ارزش‌هایش فرمودند اما در خصوص استقلال مالی زن از خانواده سخنانی گفتند که به نظر با روح دین اسلام و عرف جامعه امروز سازگار نیست.

در صدر اسلام زمانی که هنوز حضرت محمد (ص) رسول گرامی اسلام با حضرت خدیجه (س) ازدواج‌نکرده بودند؛ خدیجه متمول‌ترین زن قریش بود و دارای کاروان‌های تجاری و مال و مکنت فراوان و همین نکته کافی است تا بدانیم رسول گرامی اسلام با زنی از قریش ازدواج کرد که استقلال مالی داشت.

همچنین حضرت زهرا (س) نیز به‌واسطه ارثیه فدک که غصب شد از پدر خود ارث می‌بردند که این خود باعث استقلال مالی از همسرشان امیرالمؤمنین علی (ع) می‌شد.

از این‌ها که بگذریم در حقوق ارث و وارثان در قرآن کریم حقی برای دختران از ارث در نظر گرفته‌شده است. اگر قرار بر این بود که زنان با استقلال مالی طغیان کنند خداوند چرا برایشان راه درآمد مستقل از ارث گذاشته است؟

موارد فوق با تفسیر جنابعالی از قرآن چگونه منطبق خواهد بود؟ بهتر نبود کمی برای مخاطبان خود موضوع را باز می‌کردید تا بدانند استقلال مالی از همسر یعنی چه؟

از این نکته که بگذریم؛ حرف شما درست است و وظیفه معاش خانواده بر عهده مرد است؛ اما برادر من مرد قبل از انقلاب یا بعدازآن؟ پدربزرگ حقیر با 9 نفر عائله‌مندی از مادر و همسر و فرزند به‌علاوه خود از محل درآمدش خرج 10 نفر را می‌داد. برای اینکه وضعیت را بهتر درک کنید عرض می‌کنم که ایشان قبل انقلاب 2 بار خمس اموال دادند که نشان از رشد مالی و اقتصادی‌شان دارد و بعد از انقلاب هرگز به آن سطح نرسیدند.

دوست گرامی چرا تف سربالا می‌کنید؟ وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم به دلیل سیاست‌های اشتباه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شما بزرگواران چنان به‌هم‌ریخته است که خانواده از پدر و مادر و فرزندان همگی کار می‌کنند که خرج یومیه را بدهند و اقساط وام‌ها را؛ گویا جیب شما از جیب مردم ایران سوا است که فشارهای اقتصادی را حس نمی‌کنید.

برادر من بنده حقیر گمان می‌کنم امری مهم‌تر از اقتصاد و معروفی بهتر از حل مشکلاتش نیست و منکری بدتر از رانت‌خواری و ویژه خواری آقایان و آقازاده‌هایشان و نهی بهتر از برخورد با آنان نیست.

تا زمانی که شما نگران گره روسری هستید و اجازه می‌دهید آقایان و آقازاده‌ها بخورند و ببرند و در فضای مجازی فیلمش را برای مردم بفرستند و به‌قول‌معروف حالشان را ببرند، روسری‌ها شل‌تر خواهد شد. مگر امیرالمؤمنین نبودند که گفتند از هر دری فقر وارد شود از در دیگر ایمان می‌رود؟

باید جای این سخنان عجیب و آشوب برانگیز بروید و ببینید چه کردید که ایمان رفته است و چه باید بکنید که فقر را بیرون کنید؛ شاید ایمان بازگردد.

برادر من امروز گوشت 500 هزارتومانی در دولت انقلابی و مصلح امور جولان می‌دهد. پراید از 300 میلیون فراتر رفته و خانه‌دار شدن آرزوی مردم شده است. اگر توان دارید و مشتی محکم بر دهان اقتصاد بکوبید.

سخنان شما و امثال شمارا نه مذهبی‌ها می‌توانند در این وضعیت اقتصادی توجیه کنند و نه غیرمذهبی‌ها باور دارند.

دوست گرامی بروید ببینید چه طغیان‌ها که از نداری پدر ایجاد نشده است؛ عدم توانایی تأمین معیشت از طرف پدر کنترل خانه و خانواده را از او گرفته است. مسبب این موضوع کیست؟ جز شما و دوستان حکمران؟

شما حقوق حکمران بر مردم را از حفظ می‌خوانید اما نگاهی هم به حقوق مردم بر حکمران در سخنان گهربار مولی متقیان کرده‌اید؟

بر اساس آنچه حضرت فرمودند «حضرت، دومین‌ وظیفه‌ و تعهد دولت‌ در برابر ملت‌ را، تأمین‌ رفاه‌ در زندگی‌ همه‌ مردم‌ می‌شمارد که‌ با ایجاد اشتغال‌ و رونق‌ دادن‌ به‌ کشت‌ و کار و صنعت‌ و تجارت‌ و بالا بردن‌ سطح‌ درآمدها و ریشه‌کن‌ ساختن‌ بیکاری، میسر است. دولت‌ عادله، علاوه بر کوشش‌ در تأمین‌ بودجه‌ لازم‌ برای‌ اداره‌ کشور در ابعاد مختلف‌ سیاسی، نظامی، فرهنگی‌ و غیره، باید در فراهم‌ ساختن‌ امکانات‌ موردنیاز برای‌ رشد اقتصادی‌ کشور، با تمام‌ توان‌ بکوشد». (1)

فکر می‌کنم وقت آن رسیده است که با توجه به جمیع جهات شما و هم‌فکرهایتان از تفکراتتان تجدیدنظر بفرمایید تا هم از نفاق در جامعه جلوگیری شود و هم با سوءبرداشت از سخنان گهربارتان خدای‌ناکرده حوادثی نظیر مسمومیت دختران و اسیدپاشی به زنان در خیابان اتفاق نیفتد تا خدای‌ناکرده عمل تندروها و منافقان به‌حساب اسلام و ایران نوشته نشود.

و مکرو و مکرالله خیر الماکرین
با آروزی قبولی طاعات و عبادات شما

پی‌نوشت: 1: وبگاه پژوهش‌های علوم انسانی و مطالعات فرهنگی