بخشش در آخرین لحظه؛ نجات پسر جوان از چوبه دار
پسری که چهار سال پیش در جریان یک درگیری خیابانی مرتکب قتل شده و به قصاص محکوم شده بود، در آخرین لحظات پیش از اجرای حکم با بخشش مادر داغدار مقتول از چوبه دار نجات یافت.

به گزارش تجارت امروز؛ مهرماه سال ۱۳۹۹ درگیری خیابانی میان دو پسر نوجوان در خیابان برغان کرج به قتل یکی از آنها ختم شد. در این حادثه پسر ۱۷ سالهای در لحظهای از خشم چاقویی از جیب خود بیرون آورد و چند ضربه به مقتول زد. او که تصور نمیکرد ضرباتش مرگبار باشد پس از ارتکاب جرم از صحنه گریخت. اما با تحقیقات پلیسی و اظهارات شاهدان، هویت قاتل شناسایی شد و مأموران او را در خانهاش دستگیر کردند.
پشیمانی از قتلی ناخواسته
متهم در بازجوییها اظهار داشت که مقتول را نمیشناخته و درگیری بهطور ناگهانی رخ داده است. او گفت: «آن روز برای انجام کاری به خیابان برغان رفته بودم. درگیری بین ما پیش آمد و از روی عصبانیت چاقو کشیدم. هرگز فکر نمیکردم که ضربهها جان کسی را بگیرد. اما زمانی که مأموران برای دستگیریام آمدند فهمیدم چه اتفاقی افتاده و شوکه شدم.»
محاکمه و صدور حکم قصاص
با تکمیل تحقیقات متهم پای میز محاکمه رفت. در جلسه دادگاه پدر و مادر مقتول خواستار قصاص قاتل فرزندشان شدند. متهم بار دیگر تأکید کرد که از کرده خود پشیمان است و قصد کشتن نداشته، اما در نهایت با توجه به درخواست اولیای دم، قضات حکم قصاص را صادر کردند.
چهار سال انتظار پشت میلههای زندان
پس از تأیید حکم در دیوان عالی کشور، متهم در ابتدا به کانون اصلاح و تربیت و سپس به ندامتگاه کرج منتقل شد. در این مدت واحد صلح و سازش دادسرا و خیرین بارها برای جلب رضایت اولیای دم تلاش کردند، اما مادر مقتول حاضر به گذشت نبود. هر گفتوگو و پیشنهاد، حتی پرداخت دیه بینتیجه ماند و شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شد.
معجزهای در آخرین لحظه
در روز اجرای حکم پسر جوان به سلول انفرادی منتقل شد تا برای لحظات پایانی عمر خود آماده شود. درست زمانی که او در انتظار رفتن به پای چوبه دار بود تلاشهای آخرینلحظهای خیرین و قاضی پرونده برای جلب رضایت مادر مقتول ادامه داشت.
حمید کریمی یکی از خیرین استان البرز که تاکنون ۴۷ محکوم به قصاص را از مرگ نجات داده، درباره این پرونده میگوید: «برای هر پرونده قتلی قدم برنمیداریم، اما این پرونده ارزش تلاش داشت. باوجود تمام مذاکرات، مادر مقتول تا آخرین لحظه حاضر به بخشش نشد. اما در دادسرا ناگهان حال او بد شد و بیهوش روی زمین افتاد. پس از به هوش آمدن گویی معجزهای رخ داده باشد به یکباره گفت: ‘میبخشم!’»
بخشش بدون قید و شرط
این مادر داغدار بدون هیچ شرطی قاتل فرزندش را بخشید و بدین ترتیب پسر جوانی که چهار سال از عمرش را پشت میلههای زندان سپری کرده بود در آخرین لحظات زندگی فرصتی دوباره یافت و از پای چوبه دار نجات یافت.
انتهای مطلب/ م.د