دین و اندیشه

متن مداحی ماه محرم 1404 | گلچین نوحه های جدید برای عزاداری سیدالشهدا

ماه محرم، ماه دلدادگی و سوگواری بار دیگر فرا رسیده است؛ ماهی که در آن دل‌ها با ذکر نام حسین (ع) می‌تپد و اشک‌ها بی‌اختیار بر گونه‌ها جاری می‌شود. در این ماه پرشکوه نوای مداحی‌ها، کوچه‌ها و هیئت‌ها را سرشار از حماسه، عشق و اندوه می‌کند. هر نغمه‌ای که برای سیدالشهدا (ع) خوانده می‌شود، پلی‌ است میان زمین و آسمان، میان دل‌های عاشق و دشت کربلا.

در این مطلب از تلنگر، مجموعه‌ای از متن مداحی ماه محرم 1404 را گردآوری کرده‌ایم؛ نوحه‌هایی که مناسب مراسم عزاداری، روضه‌خوانی و هیئت‌های مذهبی هستند و می‌توانند حال و هوای معنوی عزاداران حسینی را دوچندان کنند. اگر به دنبال اشعار سوزناک، سبک‌های نوحه‌خوانی متفاوت و گلچینی از بهترین متن‌های مداحی هستید، این مطلب را از دست ندهید.

عکس نوشته محرم

سایه ی لطف شما از سر من کم نشود

سر من غیر شما پیش کسی خم نشود

ظلم در حق خودم کردم اگر روز به روز

در دلم عشق بنی فاطمه محکم نشود

از خدا خواستم امشب وسط سینه زنی

ذره ای مهر شما از دل من کم نشود

هیچ ماهی شب و روزش به محرم نرسد

هیچ روزی دهم ماه محرم نشود

روضه کرب وبلا طعنه زند بر غم غیر

غم ایام که بالاتر از این غم نشود

اشک حاشا که در این روضه تبرک نشود

بچکد بر تن بیماری و مرحم نشود

دلش از سنگ شود سخت تر و دل نشود

حال هر کس که در این تعزیه درهم نشود

پرچم راه خدا دست محبان شماست

هر که بی راهه رود حامل پرچم نشود

شعرم از عمق وجود است اگر چه مَثَل

مقبل و منزوی و انور و میثم نشود

شاعر : حسنعلی بالایی

مداحی برای شام غریبان

آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین
از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین
دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین
هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین
یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین
روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین
ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین
تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین
نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین
این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین
نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین
زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین
شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین
هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین
کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین
فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین
کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین
دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین
جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین
ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین

متن شعر نوحه تاسوعا و عاشورای حسینی

شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد
به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد
دوباره ماه محرم، رسیده ماه عزا
غروب غربت جانکاه سیدالشهدا
صدا صدای قدیمی طبل و زنجیر است
فضا فضای صمیمی ولی چه دلگیر است
خروش ناله‌ی حیّ علی العزا در راه
دوباره قافله‌ی روضه های ثارالله
برات گریه دوباره به چشممان دادند
به ما حسینیه‌ی‌ گریه را نشان دادند
حسینیه است؟ نه، خیمه؟ نه، کربلا اینجاست
مزار خون خدا فی قلوب من والاست
محرم آمده آقا صدایمان کردی
برای عرض ارادت، جدایمان کردی
لیاقتی بده تا روضه خوان تو باشم
عنایتی که فقط در امان تو باشم
بگیر دست مرا وقت خسته حالی ها
پری بده به دلم در شکسته بالی ها
مرا به غربت بی انتهای خود بردی
شبی که گوشه‌ی‌ صحن و سرای خود بردی
هنوز ندبه‌ی غم در رواق تو جاری است
هنوز داغ عطش بین باغ تو جاری است
صدای مرثیه‌ی آب آب می آید
صدای گریه‌ی‌ طفل رباب می آید
هنوز علقمه لب تشنه‌ی لب سقاست
هنوز چشم حرم در مصیبتش دریاست
امید اهل حرم می رود به قربانگاه
و یا به سوی منا می رود ذبیح الله
شکسته قلب حرم، یا مجیب می گوید
نگاه خسته ای أین الحبیب می گوید
از آسمان و زمین تیر و دشنه می بارد
ز هر کرانه فقط تیغ تشنه می بارد
صدای ناله‌ی أمن یجیب می آید
صدای روضه‌ی‌ شیب الخضیب می آید
خمیده خواهری انگار می رود از حال
گمان کنم که رسیده حوالی گودال
میان هلهله‌ی بی امان چه می بیند؟
میان نیزه و تیر و سنان چه می بیند؟
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
گر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

نوحه سوزناک ماه محرم

بسم الله روضه خون اومد ماه جنون
باز جمعیم دور هم چند خط روضه بخون
بسم الله سینه زن بازم سینه بزن
تو ماه غربت ارباب بی کفن
ذکر عالمین«حسین» 4
غرق شور و شین«حسین» 4
فبک للحسین «حسین»4

بخون ای اکبر ناظم از علی اکبر و قاسم
از روضه شش ماهه از قمر بنی هاشم
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
بسم الله دم بگیر پاشو پرچم بگیر
با ذکر یا حسین هوش از عالم بگیر
بسم الله محتشم بنویس از درد و غم
شعری با جوهر اشک اهل حرم
مجلس عزاست «حرم» 4
روضه ها بپاست «حرم» 4
روضه خون خداست «حرم»4
ذکر عالمین «حسین» 4
غرق شور شین «حسین»4
فبک للحسین «حسین»4

ماه روضه اربابه دل فاطمه بی تابه
از تو آسمون چشما داره می باره خونابه
کرببلا غوغا شده واویلا واویلا
صاحب عزا زهرا شده واویلا واویلا
در خیمه قحط آبه واویلا واویلا
روز مرگ ربابه واویلا واویلا
بسم الله آسمون از غم شو واژگون
وای از حال حسین وای داغ جوون
بسم الله نوکرا حیّ علی العزا
امشب روضه بریم گودال قتله گاه
ستمگر از جفا «نزن»4
پیش چشم ما «نزن»4
بس کن از قفا «نزن»4
ذکر عالمین «حسین»4
غرق شور و شین «حسین»

فبک للحسین «حسین»

ذوالجنان بـه حرم برگرد
کردی خون جگرم برگرد
بشنو گریه ی این دختر
دیگه با پدرم برگرد
ای کشته دشت بلا حسین جان حسین جان
گشته سرت از تن جدا حسین جان حسین جان

نوحه محرم, متن نوحه, اشعار محرم

عکس نوشته محرم

من که مانند نى در نوایم              عاشقم عاشق کربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم     عاشق کربلاى حسینم
خادم کوى آن نور عینم                   عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانى               لیک در پیرى و ناتوانى
بلبل آسا کنم نغمه خوانى               تا که باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهى ندارم           جز تو شاها پناهى ندارم
عاشقم من گناهى ندارم                 حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین اى عزیز پیمبر                   زاده عصمتِ پاک داور
زیب عرش خدا پور حیدر                  با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم               آشنا با غم و رنج و دردم
تا فداى وفاى تو گردم                       در رثایت سخن مى سرایم
گشته ام تا به مهر تو پاى بند             گر جدا گردَدَم بند از بند
نگسلم از تو یک لحظه پیوند                اى شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت                 جان به قربان مهر و وفایت
بین که (مردانى ) با وفایت                  اشک خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم        در سؤ الش بود این جوابم
ذاکر زاده بو ترابم                               مرثیت خوان آل عبایم

شعر نوحه و مداحی مخصوص محرم

اللهم ارزقنا کربلا
روز و شب دارم دعا آرزومه ای خدا دیدن شیش گوشه ی کرببلا
همه رفتن کربلا به دیار نینوا اسم من از قلم افتاده خدا
من و این دیده ی تر من و قلب پرشرر من و یک عکس ضریح کربلا
حرم اربابم حسین صحن بین الحرمین شده فکر و ذکر و خواب هر شبم
همه سوز و ساز من اینه امتیاز من که غلام و سینه چاک زینبم
میرسه تو هیئتا به مشام جان ما بوی دلنواز یاس از علقمه
بَه! که چه غوغا میشه محشری بر پا میشه شب جمعه کربلا با فاطمه
چی میشه روز جزا به سپاس گریه ها ما بشیم از همه آدما جدا
مست شاه نینوا جای جنت خدا ما بشیم ساکن کوی کربلا

پس از خدای مهربون عباس کس و کاره منه

خوشم شب اول قبر اقام هوادار منه

وقتی کارم گیر میکنه گره تو کار پیدا میشه

یا ابل الفضل میگم و گره ز کارم وا میشه

ابل الفضل شه کربلایی،

ابل الفضل تو گره گشایی

ابل الفضل یا ابوفاضل ۳

هرکی ابل الفضلی باشه اقا باهاشه همیشه

توی تمومه زندگی هیچ موقعه تنها نمیشه

عکس ابل الفضل توی قاب قلب خستمه

ذکر ابل الفضل مددی ذکر دل شکستمه

ابل الفضل شه کربلایی

ابل الفضل تو گره گشایی

ابل الفضل یا ابوفاضل۳

منو نبرده کربلا خواسته که زائرش باشم

یاکه لیاقت ندارم یا خواسته تنهاتر نشم

یعنی میشه من یه روز برم تو بین الحرمین

دست تو سینه سلام بدم یا کاشف الکرب الحسین

اسم ابل الفضل رو لبم عزت و افتخارمه

سینه زدن برای تو واسه افتخارمه

ابل الفضل شه کربلایی،

ابل الفضل تو گره گشایی

ابل الفضل یا ابوفاضل۳

وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم

وقتی که غم میبینم یاد غم یار میکنم
وقتی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم

وقتی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم
آقا به عشق کربلا می کشی عاقبت مرا

خونم حلالت آقا خونم حلالت
به عشق بین الرحمین می کشی ام چرا حسین
جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر
چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر
دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا
تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا
زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من

متن نوحه زنجیرزنی

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین
یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین
برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین
کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین
خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین
به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین

ناز این دلبر خوش چهره کشیدن دارد
نمک عشق اباالفضل چشیدن دارد

تیغ کافیست، ترنج از سر راهم بردار
مات یوسف شدن انگشت بریدن دارد

راضی ام! زلف بیفشان و زمین گیرم کن
صید تو ظرفیت درد کشیدن دارد

هروله سعی وصفا، یاد تو انداخت مرا
صحن بین الحرمین ست دویدن دارد

حق بده، دست به سوی کمرش بُرد حسین
داغ تو داغ بزرگی ست،خمیدن دارد

اضطراب حرم ازتشنگی مشک تو نیست
بی علمدارشدن، رنگ پریدن دارد

سربازار نباید به تو می خندیدند
جگر گریه گریبان دریدن دارد

اشکهایت سرنی حرف دل زینب بود
مگر این چادر پر وصله خریدن دارد

نوحه بلند امام حسین

نوحه محرم

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

کوی دل با کاروان کربلا دارد حسین

ازحریم کعبه جدش بـه اشک شست دست

مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین

میبرد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیم

بیش از این‌ها حرمت کوی منی دارد حسین

پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست

اشک وآه عالمی هم درقفا دارد حسین

بس که محملها رود منزل بـه منزل با شتاب

کس نمی‌داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت ودیباج حرم چون گل بـه تاراجش برند

تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بودو سر غیب

ور نه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

سروران پروانه گان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

سربه قاچ زین نهاد این راه پیمای عراق

می‌نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد رابا سرکند سودا ولی

خون بـه دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین

سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد بـه روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشکست وخون

دل تماشا کن چه رنگین سینه ما دارد حسین

ساز عشقست وبه دل هر زخم پیکان زخمه ای

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه ی بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای لعنت هم بـه لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین بـه چشم شهریار

کاندر این گوشه عزای بی ریا دارد حسین

متن نوحه ایام محرم

با اشک و غم هم رازم و /  می سوزم و می سازم و /  می خوانمت شب تا سحر

یعلم الدمع و الحزن سرّی  /  یحترق وجودی و أنا أصبر علیه / و أنادیک طول اللیل

دلتنگم ای کرب و بلا         در اربعین دیدار ما

یا کربلاء! لقد ضاق صدری     موعدنا فی یوم الأربعین

باعاشقان روی حسین / با زائران کوی حسین  / می آیم آخر سوی حسین

مع عشّاق الحسین / مع زائری مقام الحسین / سآتی إلی الحسین أخیرا

لبیک یا مولا یا حسین…

شدَّ الهَوى حبلَ الجَوى و اجتاحَنی سَیلُ النَوى

دلدادگی ریسمان عشق را محکم کرد و سیل دوری و فراق من را بَرد

لِلوَصلِ عَینی سَاهِرَه

چشمانم به انتظار وصال (کربلا) بیدار است

أَطْفَأَ شَمْعِی مَدْمَعِی … و دَکَّ نَوْحِی مَسْمَعِی

اشکم شمع مرا خاموش کرد و مویه‌ها و نوحه ها در گوشم طنین انداز شد

إیهٍ دُمُوعی، اشتَعِلی!

هان! ای اشک‌های چشم من، بجوشید

نارُ اشتیاقی، کمْ تَصْطَلِی!

ای آتش شوق من چقدر شعله‌وری!

لیلُ انتِظاری، هَلْ یَنجَلی؟

آیا شب انتظار مرا پایانی هست؟

مولای مولای السلام…

سلام ای مولای من

هُنَا الأَسى کُلُّ الأَسى …هُنَا الصِغارُ و النِسَا

اینجا همان محل اندوه و غم است؛ همه غم ها اینجاست… اینجا جایی است که کودکان و زنان اهل بیت بودند

هُنَا النُجومُ الزَاهِرَهْ

اینجا همانجایی است که ستارگان درخشان بودند

مِنْ سَاجِیاتٍ صُرَّعِ … تَدعو إلى التَّفَجُّعِ

این ستارگان همان اجساد ساکن و بر زمین افتاده اند …. و این اجساد به نوحه و عزا فرا می خوانند

یا ودایَ الطَّفِّ ما جرى ؟

ای سرزمین کربلا چه اتفاقی افتاده است؟

فاقَ المُصابُ التَّصَوُرَا

این مصیبت از تصور فراتر است

هذا حسینٌ فَوقَ الثَرَى

این حسین علیه السلام است که بر خاک افتاده است

علیکَ مولای السلامْ …

ای مولای من سلام بر تو

إلیکَ آتٍ سَیِّدی … الأربَعینُ مَوْعِدِی

مولایم، به سوی تو رهسپارم….. میعاد ما اربعین است

ذِکراکَ أحلى خاطِرَه

یاد تو شیرین‌ترین خاطره است

جابرُ قدْ جاءَ معی … یَأخُذُنی للمَصرعِ

جابر با من آمده است…. و مرا به سوی قتلگاه تو می‌کشاند

عندکَ یا مولایَ المُنى

مولای من! آرزوهایم نزد توست

ظُلْمَهُ رُوحِی تَلقىْ السَّنا

تاریکی روحم به روشنی می گراید

کُلُّ وُجُودی لکَ انحَنى

تمام وجودم برای تو تعظیم می‌کند

مَوْلای مَوْلای السَلامْ…

سلام ای مولای من

دارد می آید محرم
یک کاروان دل به سویت
تو رهروی سوی فردا
دارد می آید محرم
ماه پر از یاد مولا

دارد می آید محرم
ماه مساجد، تکایا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا

دارد می آید محرم
ماه همیشه سیه پوش
ماهی که هر انقلابی
از یاد آن گشته پرجوش

دارد می آید محرم
ماه حسین و علمدار
هیهات از هرچه ذلت
از زندگانی چو مردار

هیهات از هرچه بیعت
با هر یزید زمانه
از مسلک اهل کوفه
از اشک بی پشتوانه

دارد می آید محرم
و کربلا کل دنیاست
شمر و اباالفضل و هانی
نقش من و تو همین هاست

باید که خود را بیابیم
ما در کدامین سپاهیم؟
یا در عمل اهل حقیم
یا آنکه اهل تباهیم

متن نوحه ی سینه زنی ورود به ماه محرم

یا حسین

امشب به فلک رود خروشم

آوای عزا رسد به گوشم

افتاده به سینه جنب و جوشم

تا پیرهن سیه بپوشم

من سینه زن حسین هستم

در حلقۀ ماتمش نشستم

مظلوم حسین جان

خون دل ما دم حسین است

تنها غم ما، غم حسین است

این ماه محرّم حسین است

هنگامۀ ماتم حسین است

ما گریه و اشک و آه داریم

ما پیرهن سیاه داریم

مظلوم حسین جان

هنگام عزا فرا رسیده

سرو قد مصطفی خمیده

رنگ از رخ فاطمه پریده

سرها شود از بدن بریده

این ماه عزاست ایهاالناس

اُفتد ز بدن دو دست عباس

مظلوم حسین جان

ای فاطمه صاحب عزایت!

دل عاشق دشت کربلایت

چشمی! که بگریم از برایت

اشکی که کنم روان به پایت

من در جگرم شراره دارم

داغ تن پاره پاره دارم

مظلوم حسین جان

یا فـاطمه رو به کربلا کن

امشب به حسین خود دعا کن

یاد سرِ از بدن جدا کن

در مقتل خون، خدا خدا کن

کن گریه برای نور عینت

لب تشنه فدا شود حسینت

مظلوم حسین جان

بر سینه و سر بزن برادر

این ماه ز تیغ و تیر و خنجر

مقتول شود علیِّ‌‌ اکبر

لب تشنه و پاره پاره پیکر

گردیده حسین کربلایی

یا حضرت فاطمه کجایی؟

مظلوم حسین جان

در سینه نفس شده شراره

انگار که می‌کنم نظاره

بر حنجر طفل شیرخواره

گریم به گلوی پاره پاره

ماه عطش است و قحط آب است

شرمنده ز اصغرش رباب است

مظلوم حسین جان

شاعر : حاج غلامرضا سازگار

متن نوحه سوزناک عاشورا

مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسین
قبله عالم شده، کرب و بلایت حسین
منم گدایت حسین، منم گدایت حسین
کن نظری از کرم، به این گدایت حسین
حسین حسین جان حسین (۲)
چرا فتادی چنین، به خاک صحرا حسین
غرق به خون بی کفن، ز جور اعدا حسین
سوخته از تشنگی، تمام جانت حسین
تشنه چنین ندیده، در لب دریا حسین
حسین حسین جان حسین (۲)
ای پسر فاطمه، چرا تو بی یاوری
تو حجت کردگار، وصی پیغمبری
تو شاه بی نوایی، خدای را مظهری
در ره حق داده ای، هستی خود را حسین
حسین حسین جان حسین (۲)
گریه به مظلومی ات، پیمبران کرده اند
ناله ز داغ غمت، پیر و جوان کرده اند
اشک ز داغت روان، ز دیدگان کرده اند
جن و ملک از غمت، در همه دنیا حسین
حسین حسین جان حسین (۲)

متن نوحه زنجیر زنی عاشورا

تیر از کمان رها شد/
با حلقت آشنا شد/
با تیر حرمله، آه/
سر از تنت جدا شد
قربان روی ماهت/
آخر چه بُد گناهت/
منگر چنین به بابا/
می میرم از نگاهت
پرپر زدی به دستم/
دیدم، تنت، شکستم/
حیران شدم عزیزم/
گریان به تو نشستم
طفل نخورده آبم/
دل از عطش کبابم/
بینم چو حنجرت را/
از غم به پیچ و تابم
از جور کین هلاکی/
مدفون به زیر خاکی/
در خاک تیره اصغر/
یک دُر تابناکی
مظلوم شیر خوارم/
جان کرده ای نثارم/
از خون حنجر تو/
گل گون شده عذارم
ای طفل شیر خواره/
مقتول ماه پاره/
ای کا ش خنده ات را/
بیند پدر دوباره
ای نوگل شکفته/
ای از عطش نخفته/
بابا مصیبتت را/
جز با خدا نگفته
تاب غمت ندارم/
خون گشته قلب زارم/
بابا ببین چگونه/
آمد گره به کارم
تا تیر کین روان شد/
ناگه تو را نشان شد/
خون گلویت اصغر/
تقدیم آسمان شد
داغت به دل نشسته/
در خود مرا شکسته/
جان می کَنم چو بینم/
این دیدگان بسته
با مادرت چه گویم/
با خواهرت چه گویم/
با عمه غمین و/
دیده ترت چه گویم
ای شیرخواره اصغر/
ای ماه پاره اصغر/
بسته به روی من شد/
هر راه چاره اصغر

متن نوحه امام حسین جدید

یا حسین

از ابالفضل دلاور چه خبر ؟

ای برادر ز برادر چه خبر ؟

یا حسین از یل حیدر چه خبر ؟

از امید همه لشکر چه خبر ؟

******

چه خبر از سقا ؟ چه خبر از سقا ؟ چه خبر از سقا ؟

ای برارم چه ووبی سلارت؟

ته کجا مونده یل پیکارت؟

سیچه با دهس پتی واگشته ؟

ای به قربون دل بی یارت

زینبم پنجه به سر برگشتم

نیمه گردیده کمر برگشتم

داغ عباس دلاور دیدم

با دو تا دیده تر برگشتم

از ابالفضل دلاور چه خبر ؟

******

رنگ و ریت حال غم تهلی رن

قصه درد و غم مهلی رن

چشمت ی دیم دو چشمم گپ زه

زخم ده خنجر و یه پهلی رن

دیدم افتاده زمین ، افتادم

با وداع گفتن او جان دادم

بعد عباس دلاور دیگر

کی در اینجا برسد فریادم

از ابالفضل دلاور چه خبر ؟

******

بی کسی تی غم دل ووچیده

بی بروریش جگرم پوشیده

باورم نی که برارم عباس

ته بیابون بلا خوسیده

آنچه دیدم نتوانم گویم

یا که حتی به خیالم جویم

اوج بی رحمی و دل سنگی بود

دیده با خون جگر می شویم

از ابالفضل دلاور چه خبر ؟

******

کو براری که دلی یارم بی

همدمم بی گل گلزارم بی

دهس باغیرتشم پشت و پنی

روز سختیم و شوو تارم بی

دیدمش پاره تن و خشک دهان

بهر طفلان حرم دل نگران

آخرین لحظه چنین با غم گفت

زینبم را تو سلامی برسان

از ابالفضل دلاور چه خبر ؟

******

بی برارم چه کنم ؟ واویلا واویلا

بعد یارم چه کنم ؟ واویلا واویلا

سوگوارم چه کنم ؟ واویلا واویلا

حال زارم چه کنم ؟ واویلا واویلا

حق مظلومیت خون خدا

جان عباس و دو دستان جدا

ای خداوند عدالت گستر

لطف خود شامل حالم بنما

از ابالفضل دلاور چه خبر ؟

******

بی علمدار ووبیدم واویلا واویلا

بی کس و یار ووبیدم واویلا واویلا

بی دو سلار ووبیدم واویلا واویلا

غصه بردار ووبیدم واویلا واویلا

سروری دست دعا بردارد

دیده و دل به خدا بسپارد

بهر تسکین دل اهل عزا

رو به درگاه خدا بگذارد

از ابالفضل دلاور چه خبر ؟

متن نوحه شب دهم محرم

موسم غم ها رسیده ، محشر کبری رسیده

روز تنهاییِ زینب روز عاشورا رسیده

زین عزا و درد و ماتم

قامت زهرا شده خم

آه و واویلا ، واویلا

نیزه و شمشیرِ دشمن بر تن آن نازنین خورد

وایْ از آن لحظه ای که از روی مرکب زمین خورد

گفت زهرا ، زار و مضطر

ولدی غریب مادر

آه و واویلا ، واویلا

اهل خیمه زین مصیبت از حرم بیرون دویدند

لیکن آنها روی مرکب یار زینب را ندیدند

ذکر آنها شد به صحرا

واحسینا واحسینا

آه و واویلا ، واویلا

عالَم از این داغ عظمی تا قیامت سینه چاک است

خاک ماتم بر سر من که امامم روی خاک است

غرق اندوه و مِحَن شد

خاک صحرایش کفن شد

آه و واویلا ، واویلا

تو که یک گوشۀ چشمت غم عالم را بُرد

نم اشکت گنه حضرت آدم را برد

از بهشت تو چه گوییم که از روز ازل

روضه ات را که خدا خواند؛ جهنم را برد

شیشۀ عطر شما در دل آدم که شکست

عطر انفاس بهشتت دل آدم را برد

هر که از کرببلا رفت محرم را باخت

هر که در کرببلا ماند محرم را برد

زمزم کعبه پس از کرببلا شیرین شد

اشک شش ماهۀ تو شوری زمزم را برد

تو که رفتی به خدا چادر خیمه افتاد

و سپس باد جفا معجر مریم را برد

کینه های عرب از بدر و حنین و اُحدت

ساربانی شد و انگشتر خاتم را برد

آه انگشتر تو دست جسارت افتاد

بعد از آن پیرهنت نیز به غارت افتاد

متن نوحه ی فارسی ورود به ماه محرم

دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین

دوباره بر سر هر کوچه گفت‌وگوی حسین…

حسین، وارث کشف و شهودِ غار حراست

چه های ‌و هوی محمّد، چه های‌ و هوی حسین

نبسته‌اند به روی حسین، هرگز آب

فرات، آب ننوشید از گلوی حسین

فرات، تشنۀ لب‌های تفته‌جوشَش بود

فرات، آب شد از شرم، روبه‌روی حسین

قتیل قبله همیشه به یاد می‌مانَد

بیا که مُهر نماز است، خاک کوی حسین

چنین که در دل من، داغ کربلا جاری‌ست

شهید می‌شوم از هُرم آرزوی حسین

طلوع می‌کند آخر طلیعۀ موعود

مسیر قبله عوض می‌شود، به سوی حسین

شاعر : مرتضی امیری اسفندقه

بردم از کوفه تا شام غوغا         با خودم کربلای غمت را

حملتُ معی من الکوفه حتى الشام رزیه کربلائک

بس که خون گریه کردم ز داغت        لاله روییده صحرا به صحرا


بکیت من مصیبتک کثیرا حتى نامت زهره التولیب فی کل الصحراء

آه، از چهل شب غربت / آه، از چهل شب حسرت / آه، از دل بی طاقت


آه من غربه أربعین لیله / آه من حسره أربعین لیله / آه من فؤاد لا یصبر

آه یاحبیبی حسین…

الضحایا تُحاکِی الضحایا: … صَوَّبتْ أُمنیاتی البلایا

قربانیان اسارت همچون قربانیان قتل‌ و کشتار روز عاشورا هستند

]و زبان حال زینب کبری سلام الله علیها چنین است]: تیر بلاها آرزوهایم را دریده است.

وارْتَوتْ من شُحُوبِی الرَزایا… وأَغَمَّتْ حیاتی المنایا

غم‌ها و مصیبت‌ها از دگرگونی رنگ چهره‌ام جان گرفتند

و مرگ عزیزانم صفای زندگی‌ام را تیره کرده است

هَدَّتْ قِوایَ السُّرَى … ألْهِمْ فؤادیْ صَبْرا …. وأنتَ فوقَ الثرى

]ای حسین] راه رفتنم در شب توان مرا از بین برده

به دل من صبر بده

در حالی که تو خود بر روی خاک‌ افتاده‌ای

(آهٍ … حبیبی حسین)

آه ای حبیب من ای حسین (ع)

کربلا شُعلهٌ لیسَ تُطفى …. لستُ أسطیعُ مولایَ وَصفا

کربلا شعله‌ای است که خاموش نمی‌شود

 مولای من، نمی‌توانم آنچه بر ما گذشت را برایت وصف کنم

عَصَفَ الموتُ بالسِبطِ عَصفا …. وهو نَبعُ الحیاهِ المُصَفَّى

طوفان مرگ بر فرزند پیامبر هجوم آورد، در حالی که او خود چشمه زلال زندگی است

یا مُفرَداً حَیرانا …یا من قضى عَطشانا … یا من بقى عُریانا

ای تنهایی که در کار خدا حیران مانده‌ای … ای کسی که تشنه کام لحظات می گذرانی … ای کسی که عریان بر روی خاک افتاده‌ای

آهٍ…حبیبی حسین…

آه ای حبیب من ای حسین (ع)

أهطَلَ الدَمعَ غَیمُ العِتابِ …. حانَ للبَدرِ وقتَ الغِیابِ

سرزنش ها (و اندوه از دست دادن تو) اشک مرا جاری ساخت

 لحظه غروب مهتاب فرا رسیده است

هَیَّجَت لَوعَتی و انتِحابی ….. أربعینٌ مَضَت بالعَذاب

چهل روزی که با عذاب و سختی سپری شد

عشق درون و اشک سوزانم را به غلیان در آورده است

نَحنُ الأُساری جِئنا …. من بَعدِ أن سُبِینا …. عُدنا فَقُم حَیِّینا

ما اسیران آمده ایم … پس از اینکه به اسارت درآمدیم

 اکنون بازگشته ایم پس برخیز و به ما خوش آمد بگو

سـلام مــا بــه تــو و قــبــر بــاصفات حسین
درود حق به تو ای مظهر صفات حسین

فــدای تـو هـمـه خـلـق جهان ز پیر و جوان
تـویـی بهر دو جهان کشتی نجات حسین

تـویــی مــروج احــکـــام دیــــن پــیــغــمـبـر
تـویـی خــلاصــه ایــجــاد کـائنات حسین

چـه حـکـمـتـی است به ایثار و جانفشانی تو
کـه گـشـته ذات خداوند خونبهات حسین

چه کرده ای تو به درگاه حق که خلق جهان
کــنـنـد آروزی طــوف کـربـلات حـسـین

ز داغ مـاتــم جـانـسـوزت ای عــزیــز خـــدا
کـنند جـن و بشر گریه در عزات حسین

ســلام مــا بــه تــن چــاک چــاک بـی کـفنت
فـدای پـیـکـر پـرخـون سـرجدات حسین

ســلام مــا بــه تــو و شـیـرخواره اصغر تو
فـدای اکـبــر و عـبـاس بـاوفــات حسین

سـلام مــا بــه سـر انـورت کـه شـد بـر نـی
فــدای خـوانـدن قـرآن دلـربــات حـسین

زهـــی بــه هــمـت مـردانــگــی و ایــثــارت
فـدای دســت سـخی گـره گـشات حسین

ز راه لـطــف نـظـر کـن بـه حال خسـته دلان
بـرس به داد «حیاتی» گه ممات حسین

متن مداحی سوزناک

یا حسین

ز داغ تو دل حزین است    ‌ به یادت چله‌نشین است

القلب حزین من مصیبتک      ویبکی علیک أربعین یوما

همه آرام و قرار این دل     زیارت در اربعین است

و کل أمنیاته أن یزورک فی أربعینیّتک

سپردم دل را به جاده     میایم پای پیاده

ترکت قلبی فی طریقک      أسیر إلیک حافیاً

ره عشق است و ندارم باکی       اگر خاری در کمین است

الطریق طریق العشق ولا أخاف من أن یکون مفروشا بالأشواک

جان و جانان من/ عشق و ایمان من/ با تو پیمان من، حسین(۲)

یا نفسی و عزیزی، یا عشقی و إیمانی، عهدی معک یا حسین

ألا یا حجَّ الحنینِ، سَقاکم زَمزمُ عَینی

ای حج عشق (کنایه از زیارت امام حسین) شوق زیارتت اشک از دیدگانم جاری ساخت

تُلبّیکُم سیّدی أشواقی بإحرامِ الأربعینِ

هوای شوقم با احرام اربعین به ندای شما لبیک می‌گوید

و شوقاً یهفُو جَبینی، یُؤدّی لو سجدتینِ

پیشانیم مشتاق است تا در نماز عشقت برخاک بیفتد

ویَسعى بین الصفا و المروى لعباسٍ و الحسینِ

و بین صفا و مروه عباس و حسین سعی به جای‌ آورد

لو قطّعوا کفّی، لو قطّعوا رِجلی، أمضی لکم زَحفاً، حسین

ای حسین! اگر دستم را جدا کنند، اگر پایم را قطع کنند سینه خیز به سویت می آیم

یا سیدی خُذنی، قد فتَّنی حُزنی، أشتاقُکم حدَّ الحَنین

مولایم مرا دریاب، غم تو ویرانم کرد، دلتنگ و مشتاق شما هستم

یا سیدی خذنی، حسین…

مولایم مرا دریاب

أتاکُم هُدهدُ قلبی جَناحاهُ نارُ حبّی

هدهد قلبم به سوی شما آمده است و دو بال او آتش عشق من است

أتاکِ یا کربلا مشتاقاً یُلبِّیکِ وآحسیناه

و مشتاقانه، لبیک گویان و با ندای واحسیناه به سوی تو آمده است

حَنیناً عرشُ هواکَ بِلمحِ الطّرفِ أتاکَ

هوای عشق والای تو بر قلبم نشسته است، و با چشم بر هم زدنی به سوی تو می‌آید

مَشى طیّاراً معَ الزُّوارِ بآهاتٍ وآحسیناه

قلب من به همراه زائرانت، با ناله واحسیناه به سوی تو پرواز می‌کند

تَحلُو بکَ الآهُ، لاعذّبَ اللهُ، قلباً بهِ حبُ الـ ـحسین

دردها با تو شیرین می‌شود، خداوند عذاب نکند قلبی که محبت حسین در آن است

یا سیدی خُذنی، قد فتَّنی حُزنی، أشتاقُکم حدَّ الحَنین

مولایم مرا دریاب، غم تو سرگردانم کرد، دلتنگ شما هستم

یا سیدی خذنی، حسین…

مولایم مرا دریاب

کعبه اهل ولایی خوش به حالت کربلا

محفل ال کسایی خوش به حالت کربلا

خاک تو اغشته گردیدست با خون حسین

همدم خون خدایی خوش به حالت کربلا

هر رسولی بر روی خاک تو اورده نماز

جا نماز انبیایی خوش به حالت کربلا

مروه سرخ شهیدان به خون غلطیده ای

سعی عالم را صفایی خوش به حالت کربلا

بار ها و بار ها دور حرم گردیده ام

تو تمام حج مایی خوش به حالت کربلا

سینه ات دریای خون و دامنت دار الشفاست

درد عالم را دوایی خوش به حالت کربلا

تا خدا دارد خدایی بر تمام خلق خود

تو همیشه کربلایی خوش به حالت کربلا

بس که خاک با صفایت می دهد بوی حسین

از خدا دل می ربایی خوش به حالت کربلا

هم چو نی داری نوا در نای میثم روز و شب

نینوایی نینوایی خوش به حالت کربلا

آمد محرّم نبض عالم ایستاده

از حرکتش حتّی زمین هم ایستاده

ما پیرو دستور «فابک للحسین» یم

بر آفتاب دیده شبنم ایستاده

وقتی که پا در این حسینیّه نهادم

بر تو سلام از دور دادم ایستاده

جارو کش فرش عزایت جبرئیل است

فرشی که رویش عرش اعظم ایستاده

دم: «یا حسین» و بازدم: «جانم حسین» است

نامت میان نوحه و دم ایستاده

پیش خدا روز قیامت سربلند است

هر کس که پای تو مصمّم ایستاده

باید یزیدی های این امّت بدانند!

که شیعه در خط مقدّم ایستاده

وَ الله که از هر عذابی در امان است

سینه زنی که زیر پرچم ایستاده

از بس «أنا العطشان» تو خورده به گوشش

از جوشش خود چاه زمزم ایستاده

ده روز دیگر خواهری در بین گودال

پهلوی جسم نامنظّم ایستاده

از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

اشهد ان لا…شهادت اشهد ان لا …شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟

یک بغل باران الله الصمد آورده ام
نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟

راه عقل از آن طرف راه جنون از این طرف
راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟

از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟

از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟

از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟

 سینه زدم تو روضه ها خدا گناهمو ریخت

شرم توی چشای این روی سیاهمو ریخت

دلتنگم من برای تو

توی سرمه هوای تو

یه روزی میشم فدای تو،حسین

مجنونم مبتلای تو

نیازمه روضه های‌ تو

رولبمه نوحه های‌ تو،یاحسین

خوبم یا بدم

بازم اومدم

من تنها همین

ذکرو بلدم

اربابم حسین

فرالی الحسین اگر که خسته ی گناهی

فر الی الحسین اگر برات نمونده راهی

تنها راهم،حرم،حسین

منو بخراز کرم،حسین

ای سایه ی روسرم حسین،حسین

سالارو سرورم حسین

نفسای آخرم حسین

آبروی محشرم حسین،یاحسین

دستامو بگیر

یانعم الامیر

من غرق گناه

توخیر کثیر

عبد فراری توام منو ببند به زنجیر

حبس الی الحرم کنم بدون مکث و تاخیر

اگرچه عمری فراری ام

منو به خودم نذاری ام

آبرومه این نداری ام،حسین

من چون بارون جاریم

من بااین امید بهاری ام

اربعین حرم میاری ام،یاحسین

ای آب حیات

عالی درجات

اربابم حسین

جونم بفدات

جعفرخدری

عباسم و خون حسین در بدن دارم

صد باغ گل بر پیکر از زخم تن دارم

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

اگر شود نشان تیر چشم خونبارم

دست از حسین ابن علی برنمی‌دارم

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

دریا ز خونِ دیده‌ام گشته گلباران

پیشانیم را بشکنید ای ستمکاران

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

سقّایم و جاری بود خون ز کام من

در محضـر زهـرا بود این کلام من

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

در موج دریا بر تنم، التهاب افتاد

تصویر لبهای حسین روی آب افتاد

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

بر کام خشک تشنگان می کنم زاری

اشک سکینه گشته از چشم من جاری

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

با آنکه در دریای آب لب نکردم تر

خجلت ز اصغر میکشم تا صف محشر

با حسینم تا که هستم، این دو چشمم، این دو دستم

دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین

دوباره بر سر هر کوچه گفت‌وگوی حسین…

حسین، وارث کشف و شهودِ غار حراست

چه های ‌و هوی محمّد، چه های‌ و هوی حسین

نبسته‌اند به روی حسین، هرگز آب

فرات، آب ننوشید از گلوی حسین

فرات، تشنۀ لب‌های تفته‌جوشَش بود

فرات، آب شد از شرم، روبه‌روی حسین

قتیل قبله همیشه به یاد می‌مانَد

بیا که مُهر نماز است، خاک کوی حسین

چنین که در دل من، داغ کربلا جاری‌ست

شهید می‌شوم از هُرم آرزوی حسین

طلوع می‌کند آخر طلیعۀ موعود

مسیر قبله عوض می‌شود، به سوی حسین

شاعر : مرتضی امیری اسفندقه

متن نوحه در احوالات ماه محرم

یا حسین

سایه ی لطف شما از سر من کم نشود

سر من غیر شما پیش کسی خم نشود

ظلم در حق خودم کردم اگر روز به روز

در دلم عشق بنی فاطمه محکم نشود

از خدا خواستم امشب وسط سینه زنی

ذره ای مهر شما از دل من کم نشود

هیچ ماهی شب و روزش به محرم نرسد

هیچ روزی دهم ماه محرم نشود

روضه کرب وبلا طعنه زند بر غم غیر

غم ایام که بالاتر از این غم نشود

اشک حاشا که در این روضه تبرک نشود

بچکد بر تن بیماری و مرحم نشود

دلش از سنگ شود سخت تر و دل نشود

حال هر کس که در این تعزیه درهم نشود

پرچم راه خدا دست محبان شماست

هر که بی راهه رود حامل پرچم نشود

شعرم از عمق وجود است اگر چه مَثَل

مقبل و منزوی و انور و میثم نشود

شاعر : حسنعلی بالایی

متن نوحه سینه زنی محرم برای عزای سالار شهیدان

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد

امشب حسین دلداری فرزندخواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب شه دنیا و دین،با قلب مجروح و غمین – گوید به زین العابدین باشد وداع آخرین

ای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکین – فردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنان این از غم سلطان دین آن از فراغ نوجوان

این در صدای الحذر آن در نوای الامان این با برادر در سخن آن دل به اکبر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب حسین در کربلاگردد به دور خیمه ها – گاهی به بانگ یا نبی گاهی به صوت یا اخا

گاهی به فکر کودکان گه در نماز و در دعا – فردا به راه امتحان سر را به کافر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب همه اطفال او را تشنگی در گفتگو – غم در دل و خون در گلو بشکسته سر بگشاده مو

باشد برادر در سخن گه با پدر گه با عمو – فردا حسین این جمله را تسلیم خواهر می کند

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب سکینه از عطش بگرفته دامان پدر – هر دم زند بر سینه و گاهی به پهلو گه به سر

گوید که ای جان پدرعزم سفر مگر داری – سید چو مجنون با قلم تشکیل دفتر می دهد

نوحه و مداحی امام حسین و حضرت عباس

شعر محمد جواد پرچمی به مناسبت ورود کاروان به کربلا
سردر این خانه ها با ما و پرچم باخودت
دسته سینه زنی با ما ولی دم با خودت
روزی اشک تمام نوکران هم باخودت
واقعاً دلواپسیم آقا محرم باخودت
از عزاداران آن آقای عطشانیم ما
رفته رفته نالۀ مظلوم دارد میرسد
مادری با کودکی معصوم دارد میرسد
آه آه خواهری مهموم دارد میرسد
خنجر کندی روی حلقوم دارد میرسد
از غم انگشترش پاره گریبانیم ما
چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب
روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب
جای او شمر آمده بالاسرش یابن شبیب
آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب
انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما

بازدلشوره‌ای افتاده به جانم چه کنم
تندترمیزند آخرضربانم چه کنم

پسرم رفته و چندیست از او بی خبرم
باز هم بی خبری برده امانم چه کنم
آه یا راد یوسف پسرم برگردد
نگرانم نگرانم نگرانم چه کنم
همه ترسم از این است صدایم بزند
دیر خود رابه کنارش برسانم چه کنم
گرگ ها دور وبر یوسف من ریخته اند
پدری پیرم وافتاده جوانم چه کنم

به زمین خورده انار من وصد دانه شده
جمع باید کنم او راو ندانم چه کنم
جگرسوخته ام را زحرم پوشاندم
مانده ام زار که باقد کمانم چه کنم

نفس بده که نفس پای این علم بزنم

نفس بده که فقط از حسین دم بزنم

سرم فدای قدمهات آرزو دارم

که سرنوشت خودم را بخون رقم بزنم

سرم هوای تو دارد دلم هوای ضریح

چه می شود که سری گوشه ی حرم بزنم

کنار سینه زنان چه می شود ارباب

میان صحن و سرایت شبی قدم بزنم

هزار حاجتم اما رسیده ام امشب

که چشم بر قدم صاحب علم بزنم

نفس بده که ز شب تا غروب تاسوعا

میان نوحه کنانت دوباره دم بزنم

متن نوحه کربلا

یا حسین

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

کوی دل با کاروان کربلا دارد حسین

ازحریم کعبه جدش به اشک شست دست

مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین

می برد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیم

بیش از این ها حرمت کوی منی دارد حسین

پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست

اشک وآه عالمی هم درقفا دارد حسین

بس که محملها رود منزل به منزل با شتاب

کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت ودیباج حرم چون گل به تاراجش برند

تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب

ور نه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

سروران پروانه گان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

سربه قاچ زین نهاد این راه پیمای عراق

می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد را با سرکند سودا ولی

خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین

سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشکست وخون

دل تماشا کن چه رنگین سینه ما دارد حسین

ساز عشقست وبه دل هر زخم پیکان زخمه ای

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار

کاندر این گوشه عزای بی ریا دارد حسین

متن مداحی شب اول تا دهم ماه محرم

بسم الله روضه خون اومد ماه جنون
باز جمعیم دور هم چند خط روضه بخون
بسم الله سینه زن بازم سینه بزن
تو ماه غربت ارباب بی کفن
ذکر عالمین(حسین) ۴
غرق شور و شین(حسین) ۴
فبک للحسین (حسین)۴

بخون ای اکبر ناظم از علی اکبر و قاسم
از روضه شش ماهه از قمر بنی هاشم
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
بسم الله دم بگیر پاشو پرچم بگیر
با ذکر یا حسین هوش از عالم بگیر
بسم الله محتشم بنویس از درد و غم
شعری با جوهر اشک اهل حرم
مجلس عزاست (حرم) ۴
روضه ها بپاست (حرم) ۴
روضه خون خداست (حرم)۴
ذکر عالمین (حسین) ۴
غرق شور شین (حسین)۴
فبک للحسین (حسین)۴

ماه روضه اربابه دل فاطمه بی تابه
از تو آسمون چشما داره می باره خونابه
کرببلا غوغا شده واویلا واویلا
صاحب عزا زهرا شده واویلا واویلا
در خیمه قحط آبه واویلا واویلا
روز مرگ ربابه واویلا واویلا
بسم الله آسمون از غم شو واژگون
وای از حال حسین وای داغ جوون
بسم الله نوکرا حیّ علی العزا
امشب روضه بریم گودال قتله گاه
ظالم از جفا (نزن)۴
پیش چشم ما (نزن)۴
بس کن از قفا (نزن)۴
ذکر عالمین (حسین)۴
غرق شور و شین (حسین)

فبک للحسین (حسین)

ذوالجنان به حرم برگرد
کردی خون جگرم برگرد
بشنو گریه ی این دختر
دیگه با پدرم برگرد
ای کشته دشت بلا حسین جان حسین جان
گشته سرت از تن جدا حسین جان حسین جان

شعر نوحه امام حسین

یا حسین

کربلا ای خاک اندوه و بلا

کرْبَلا، لا زِلْتِ کَرْباً وَبَلا، ما لقی عندک آل المصطفى

کربلا ای خاک اندوه و بلا       لاله‌زار سرخ آل مصطفی

کَمْ عَلى تُرْبِکِ لمّا صُرّعُوا، مِن دَم سال و مِن دَمع جرى

خاک تو آغشته‌ خون است و اشک       از به خاک افتادن آلاله‌هاست

کربلا یا کربلا یا کربلا

یا رسول الله لو عایَنتَهم، و هُم ما بَینَ قَتلى وسِبی

یا محمد بنگر این آل تو است     یا قتیل دشت خون یا مبتلا

قَتَلوه بَعد علم مِنهُم، انه خامس اصحاب الکسا

قاتلانش با خبر بودند اوست      پنجمین دردانه آل عبا

یا حسین یا حسین یا حسین

غَسَلُوهُ بِدَمِ الطّعْنِ، وَمَا، کَفّنُوهُ غَیرَ بَوْغَاءِ الثّرَى

پاره پاره پیکرش مانده به خاک       غسلش از خون و کفن از بوریا

کیفَ لَم یَستَعجِلِ اللهُ لَهُم، بانقلابِ الأرضِ أورَجمِ السَّماء

از چه رو از هم نمی‌پاشد زمین؟       آسمان در هم نمی‌ریزد چرا؟

کربلا یا کربلا یا کربلا

لَیسَ هذا لِرسولِ اللهِ، یا، أُمّهَ الطُغیانِ والبَغی، جَزا!

اجر پیغمبر به قرآن این نبود       بی‌وفایان ننگ بادا بر شما

لَم یَذوقوا الـماءَ حتّی اجتَمَعوا، بِحَدّی السیفِ علی ورد الرّدی

تشنه بودند و گلویی تر نکرد     زان میان جز نیزه‌ها و دشنه‌ها

یا حسین یا حسین یا حسین

حَمَلُوا رأساً یُصَلُّونَ علی، جدَّه الأکرَمِ طوعاً و إبا

آسمان‌ها را به غارت برده‌اند       مانده بر نی آیه‌های والضّحی

میِّتُ تبکی لَه فاطمهُ، وابوها و علیّ ذوالعُلی

این صدای گریه‌های فاطمه است       هم نوای مصطفی و مرتضی است

کربلا یا کربلا یا کربلا

عالم به ماتم تو حسینیۀ غم است

یعنی که فصل سوک و عزا، فصل ماتم است

از عرش تابه فرش تمام فرشتگان

فریاد میزنند که ماه محّرم است

هفت آسمـان پُر است ز گرد عزای تو

چشمـان مهر و ماه ز داغ تو پُر نم است

کعبه سیاهپوش عزایت شد و هنوز

شور غمت به سینۀ پُر شور زمزم است

بعد از گذشت این همه ی سال از شهادتت

گلزار دین هنوز ز خون تو خُـّرم است

تا با خبر شوند همه ی عالم از غمت

یادآور غم تو رسول مکّرم است

تا فیضی از فضیلت غم های‌ تو برند

خلوت نشیـن سوک تو موسی و آدم است

هرجا به پاست محفل سوکت، به پیش چشم

تصویر کربلای تو آنجا مجسّم است

از هر غمی که بر دل ما خیمه می زند

فرموده اند گریۀ بر تو مقّدم است

ازحُرمت غمت چه بگویم که تا به حشر

زهرا سیاهپــوش عزایت دمادم است

چون محتشم «وفائی »غمگین به گریه گفت

«باز این شورش است که در خلق عالم است»

امام ُ الهُدی ای چراغ هدایت/نجات ِ همه ی در طریق ولایت

همه ی هستی ام یبن زهرا فدایت/بهشتم بُوَد صحن کرببلایت

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا…

گره خورده بر عشق پاکت دلم شد/غم تو سرشته به آب و گلم شد

اگر من شدم سینه زن شک ندارم/دعای تو و مادرت شاملم شد

 حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا…

نوای ملائک بیان غم تو/به گلبرگ دل رَشحه ی شبنم تو

 الا ای که هستی تو عشق حقیقی/سُرور ِ دلم گریه ی ماتمت شد

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا…

غریبی شبیه تو چشمی ندیده/لبت تشنه بودو سَرَت شد بریده

ز قتلگهت تا دم صبح محشر/رسد ناله ی مادری قد خمیده

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا…

عزیز دلم از چه تابت ندادند/چرا پس از آن دُرّ نابت ندادند

چرا عده ای بی بصیرت به گودال/لب ِ تشنه کشتند و آبت ندادند

حسین یا حسین یا حسین یبن زهرا…

به قلب فلک از غمت تیر غم خورد/بسی صحنه های‌ جنایت رقم خورد

به پیش دو چشم پر از خون زینب/لبانت چونان چوب خشکی به هم خورد

حسین یا حسین یا حسین بن زهرا…

این مطلب برای شما مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

کرمان موتور

نوشته های مشابه

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x