کتاب و فرهنگ

معرفی رمان سووشون سیمین دانشور | خلاصه کتاب و شخصیت شناسی

سووشون روایت عشق و فداکارى است. روایت یوسف‌ها که براى استقلال این مرز و بوم جنگیدند، روایت سیاوش‌هایى که خونشان به ناحق زمین را سرخ کرد و روایت زرى‌هایى که تا ابد داغى بر سینه خواهند داشت، به رنگ خون، به لطافت عشق و از جنس فداکارى.

در این مطلب از تلنگر به معرفی رمان سووشون، خلاصه‌ای از داستان و تحلیل شخصیت‌های اصلی آن می‌پردازیم تا با این شاهکار ادبی بیشتر آشنا شوید. رمان «سووشون» اثر برجسته‌ی سیمین دانشور، رمان مدرن فارسی نوشته‌شده توسط یک زن ایرانی است که در سال ۱۳۴۸ منتشر شد. این اثر، با روایت داستانی از شیراز در سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم، به بررسی تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن دوران می‌پردازد.

شناسنامهٔ کتاب

  • عنوان کتاب: سووشون
  • نویسنده: سیمین دانشور
  • تعداد صفحات: ۳۰۷

معنی و تلفظ سووشون

برای مخاطبانی که با لهجه‌های مختلف ایرانی آشنا نیستند، شاید تلفظ رمان سووشون کمی دشوار و غریب باشد. نام این روان را باید یه‌صورت «سووَشون» تلفظ کرد. این واژه از لغت «سیاوُشان» گرفته شده است و به نوعی مراسم سنتی در سوگ شخصیت اسطوره‌ای سیاوش اشاره دارد.

می‌دانیم که در شاهنامه‌ی فردوسی، سیاوش به‌عنوان فرزند کی‌کاووس معرفی شده است. شخصیتی که نماد مظلومیت و بی‌گناهی به شمار می‌رود. قهرمانی که در نهایت به ناحق و در عین پاکی، به دست دشمن کشته می‌شود. در بعضی از مناطق ایران، به‌ویژه در استان فارس، مراسم پرسوزو‌گدازی برای سوگواری این قهرمان مظلوم برگزار می‌شود.

سیمین دانشور با برگزیدن این نام برای رمان خود، مخاطب را متوجه یکی از شخصیت‌های اصلی کتاب، «یوسف»، کرده و نوعی پیوند را میان «سیاوش» و «یوسف» برقرار می‌کند. با این تفاوت که اولی ریشه در قصه‌ها و اسطوره‌ها دارد اما دومی در دوره‌ی پرتلاطم معاصر جان خود را مظلومانه می‌بازد.

معرفی رمان سووشون

رمان سووشون

داستانِ سووشون در بحبوحه‌ى جنگ جهانى دوم روایت مى‌شود، آنگاه که نیروهاى انگلیسى وارد مرزهاى جنوبى ایران شده‌اند و سواى از اعلامِ بى طرفى ایران، بدون خون و خونریزى مملکت را تصاحب کرده‌اند.

مدخل ورودى داستان قطعه‌اى است کوچک از تمامِ آنچه خواننده مى‌بایست تا انتها بداند. جشن عروسى دختر حاکم است و همه دعوت شده‌اند. زرى و یوسف هم که کاراکترهاى پیش برنده‌ى داستان هستند در این جمع حاضرند. یوسف با دلخورى و زرى با نگاهى نقادانه مجلس را از نظر مى‌گذرانند. ناهمگونىِ مجلس عقد از همان ابتدا توى ذوق می‌زند! مدعوین که نیمى بیگانه‌اند با لهجه‌ى غریب خود مضحکه‌اى به پا کرده‌اند. خوش خدمتى صنف نانوا بیشتر از همه چشم‌ها را به خود مى‌خواند. نان سنگکى به آن بزرگى آن هم در میانه‌ى قحطى، درست وقتی‌که نیمى از مردم شهر نان خشکى ندارند که سق بزنند.

یوسف اربابى است آگاه، تحصیلکرده در فرنگ و سرد و گرم روزگار چشیده است. با دیدن این شوربا ذهنش بهم می‌ریزد، او که همیشه در مقامِ معلم و مراقبِ رعیتش بوده نمی‌تواند این قبیل بزرگنمایى‌ها را تاب بیاورد. سخنانى که بین یوسف معترض و زرى رد و بدل مى‌شود نمونه‌اى تکرار شونده است که تا یک سوم انتهایى داستان ادامه مى‌یابد.

یوسف از وضع موجود به تنگ آمده، تمام زمینداران و ارباب‌ها براى سود بیشتر، آذوقه و محصولِ مازاد خود را به قواى بیگانه مى‌فروشند اما در این میان این یوسف است که صداى مردم شده، که بیداد را بر نمى‌تابد و حاصر نمى‌شود در انبارهاى غله‌اش را بر اجنبى بگشاید آن هم در شرایطى که مردم چند شبانه روز چیزى براى خوردن ندارند. از طرفى خان‌هاى قشقایى قصد دارند تا از طریق معامله‌اى با قواى انگلیس براى به پا خاستن علیه حکومت مرکزى سلاح تدارک ببینند. یوسف و همفکرانش چنین آشوبى را در میانه‌ى این قحطى و آشفتگى صلاح نمى‌دانند. دیدگاه یوسف خط تلاقىِ چندین دیدگاه مختلف است و شاید همین امر باشد که از او سیاوش مى‌سازد.

از سویى دیگر باید دنباله‌ى خط فکرىِ راوىِ داستان، زرى را پى گرفت. داستان از میانه‌ى ذهنیات و ادراکات زرى روایت مى‌شود. هم اوست که از گفته اعتراض گونه‌ى شوهرش در مجلس عقد بیمناک مى‌شود. زرى که با رویه‌اى محافظه کارانه از شوهرش مى‌خواهد جوانب احتیاط را رعایت کند، اندکى بعد از سوى شوهر و پسرش، ترسو خوانده مى‌شود. این زن که در پى حفظ حریمِ امنِ خانه‌اش است، از دنیا هیچ نمى‌خواهد جز آرامش و امنیت. اما ناگزیر است با شوهرش همپا شود، چه آنکه یوسف مسئولیتى بزرگ‌تر از زرى بر شانه دارد و در قبال رعایایش احساس وظیفه مى‌کند. چهار چوب امن یوسف حریمى است که مى‌باید به دورِ رعایایش کشیده شود.

نگاه زنانه و سرشار از احساساتِ نویسنده در مواجه‌ى شخصیت زرى با دنیاى پرآشوبِ قبل و بعد از شوهرش، گذر از روان رنجورىِ بر آمده از فقدانى که براى او اتفاق مى‌افتد، درک متفاوت او از مسایل سیاسىِ جهان اطرافش در انتهاى داستان، از سووشون اثرى بى‌بدیل ساخته است.

زرى که در ابتدا محافظه کارانه تمام کوشش خود را براى حفظ امنیت خانواده به کار مى‌برد، در انتهاى داستان، با جهان بینى‌اى نو پا جاى پاى شوهرش مى‌گذارد و سیاوش‌وار به دور از ترس به اسقبال خطر مى‌رود. او که با بزرگترین ترسش روبه‌رو شده دیگر بیمى از هیچ فقدانى ندارد. از این رو ختمِ خط داستانى در صحنه‌ى تشییعِ پیکر یوسف در شهر نمودِ بیرونىِ تغییر جهان بینىِ زرى است. آنگاه که با برادرشوهرِ خودفروخته‌ى خود رو در رو مى‌شود و حاضر نیست حتى یک قطره از خونِ این قربانىِ مقدس پایمال شود.

در بابِ این اثرِ بى مثال در ادبیات ایران پیش از این بسیار رفته است، این یادداشت کوششى اندک بود براى آشنایىِ مختصرِ علاقه مندان به ادبیات فاخر ایران. چنانچه پس از خواندن کتاب به موشکافى بیشتر آن علاقه‌مند بودید پیشنهاد مى‌کنم فصل بررسى رمان سووشون از کتاب «گشودن رمان» نوشته‌ى حسین پاینده را مطالعه فرمایید.

جملاتی از متن رمان سووشون

رمان سووشون

بعضى آدم‌ها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوه‌شان حسد مى‌برند. خیال مى‌کنند این گل نایاب تمام نیروى زمین را مى‌گیرد. تمام درخشش آفتاب و ترى هوا را مى‌بلعد و جا را براى آنها تنگ کرده، براى آن‌ها آفتاب و اکسیژن باقى نگذاشته. به او حسد مى‌برند و دلشان مى‌خواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش. (رمان سووشون – صفحه ۱۴)

خوب که فکرش را مى‌کنم مى‌بینم همه‌ى ما در تمام عمرمان بچه‌هایى هستیم که به اسباب بازى‌هایمان دل خوش کرده‌ایم و واى به روزى که دلخوشی‌هایمان را از ما مى‌گیرند، یا نمى‌گذارند به دلخوشی‌هایمان برسیم. (رمان سووشون – صفحه ۶۷)

خاندانم که بر باد رفت یوسف برایم نوشت. خواهر سعی کن روی پای خودت بایستی. اگر افتادی، بدان که در این دنیا هیچ‌کس خم نمی‌شود دست ترا بگیرد بلندت کند. سعی کن خودت پا شوی. (رمان سووشون – صفحه ۷۷)

آدم با کسى در زندگی‌هاى قبلى دمخور بوده، بعد از او جدا شده. هى به دنیا مى‌آید تا او را پیدا کند. فراق مى‌کشد و انتظار مى‌کشد، وقتى پیدایش کرد و شناختش مگر مى‌تواند ولش کند؟ (رمان سووشون – صفحه ۷۸)

آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، یک واقعه خوش چه زود می‌تواند از نو دست و دلش را به زندگی بخواند؟ اما وقتی همه‌اش تودهنی و نومیدی است، آدم احساس می‌کند که مثل تفاله شده، لاشه‌ای، مرداری است که در لجن افتاده. (رمان سووشون – صفحه ۱۴۶)

ما غیر از آرزوهاى بزرگ تقصیرى نداشتیم. (رمان سووشون – صفحه ۱۷۹)

اگر آدم گناه کرد و موفق شد، آن گناه به عقیده خودش و دیگران گناه نیست ولی اگر موفق نشد، آن وقت گناه گناه است و باید جبرانش کرد. (رمان سووشون – صفحه ۱۸۳)

کاش دنیا دست زن‌ها بود، زن‌ها که زاییده‌اند یعنی خلق کرده‌اند و قدر مخلوق خودشان را می‌دانند. قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را. شاید مردها چون هیچ‌وقت عملا خالق نبوده‌اند، آنقدر خود را به آب و آتش می‌زنند تا چیزی بیافرینند. اگر دنیا دست زن‌ها بود، جنگ کجا بود؟ (رمان سووشون – صفحه ۱۹۳)

آن دوره‌ها که مردم به‌شراباً طهور دسترسی پیدا می‌کردند و می‌خوردند و حافظ می‌شدند گذشت. حالا باید شراباً باروت قورت بدهند. آن وفت‌ها که مردم لب جوی آب می‌نشستند و گذر عمر را می‌دیدند و دلی‌دلی می‌کردند و از تمام نعمت‌های دنیا، یک گلعذار بسشان بود گذشت. حالا باید کناره سیل‌گیر بایستند و عمر همچین از، روبه‌رو بیاید سیلی به صورتشان بزند که رب و ربشان را یاد کنند. (رمان سووشون – صفحه ۲۵۴)

شخصیت شناسی رمان سووشون

رمان سووشون

در رمان سووشون، چه قهرمانان اصلی و چه شخصیت‌های فرعی، هرکدام از نقشی کلیدی برخوردارند. همگی نماد گروه خاصی از افراد هستند که حضور آن‌ها در کنار یکدیگر، تصویر کاملی از جامعه را به نمایش می‌گذارد. بنابراین، نمی‌توان جایگاه هیچ‌یک از آن‌ها را در متن رمان، بی‌اهمیت دانست. در این بخش، با نام برخی از این شخصیت‌ها آشنا می‌شوید و به نقش آن‌ها در روند داستان پی می‌برید.

  • زری: زری یا همان «زهرا خانم» شخصیت اصلی رمان سووشون است که همه‌ی ماجراهای کتاب حول محور او شکل می‌گیرند. او در ابتدا خود را به‌عنوان زنی خانه‌دار، مادر سه فرزند و همسر مردی شجاع نشان می‌دهد اما به‌تدریج وارد مراحل جدیدی می‌شود و در مقام زنی مبارز جلوه‌گری می‌کند.
  • یوسف: همسر زری و دومین شخصیت اصلی رمان است. مالکی که برخلاف پدر، برادر و اطرافیانش می‌کوشد با به بهبود فقر گسترده‌ی مردم کمک کند. شخصیتی که به مخالفت با اشغالگران و استعمارگران برمی‌خیزد و تا پایان عمر در همین مسیر گام برمی‌دارد.
  • عمه خانم: از شخصیت‌های فرعی است که به‌نوعی همدم زری محسوب می‌شود. شجاعت زری را ندارد و در حقیقت نوعی زن سنتی به شمار می‌آید. زن زجرکشیده و دنیادیده‌ای است که نماینده‌ی زنان سنتی محسوب می‌شود.
  • خان کاکا: با نام «ابولقاسم خان»، برادر یوسف است که از نظر جهت‌گیری فکری تفاوت بسیاری با او دارد. نه‌تنها اهل مبارزه نیست، بلکه با اشغالگران و حاکمان از درِ صلح وارد می‌شود تا موقعیت اجتماعی خود را حفظ کند و به ثروت قابل توجهی برسد.
  • عزت‌الدوله: زن منفعلی است که از زری کینه‌ی قدیمی دارد. برخلاف ظاهر قوی و پرهیاهویش، زنی زجرکشیده است که از مرد زندگی‌اش آسیب می‌بیند اما جز سکوت و سازش کار دیگری از او برنمی‌آید.
  • فردوس: زن زیبایی است که در خانه عزت‌الدوله به کلفتی مشغول است. او هم نماد گروه دیگری از زنان منفعل است که نمی‌خواهند قدمی برای بهبود زندگی خود بردارند و زندگی‌شان همواره به وجود مردان وابسته است.
  • سودابه هندی: معشوقه پدر یوسف و زنی است که موجب آوارگی مادر یوسف می‌شود. نمی‌توان او را در دسته‌ی زنان منفعل قرار داد اما شخصیتی است که وجود او در کنار مردان معنا پیدا می‌کند. بنابراین، نوع کنشگری او با زنان مبارزی چون زری متفاوت است.

بهتر است به این نکته توجه کنید که سیمین دانشور با نمایش دادن شخصیت‌های متفاوت زنان در این رمان، طیف متنوعی از شخصیت زن در جامعه را نشان داده است. به عبارت دیگر، این تنوع حاکی از آن است که قطب اصلی داستان، نه فقط زری، بلکه همه «زنان» هستند که با سکوت خود یا مبارزه‌هایشان، به جامعه شکل می‌دهند.

نقد رمان سووشون

سووشون سیمین دانشور

برای نقد رمان سووشون، به‌عنوان یکی از آثار شاخص ادبیات معاصر، باید جنبه‌های گوناگون آن را به‌طور همزمان مورد توجه قرار بدهیم. از نظر درون‌مایه، این اثر روایت‌گر زندگی ایرانیان در دهه‌‌ی ۱۳۲۰، مقارن با اشتغال ایران توسط متفقین است. دانشور برای بازنمایی این دوران از نگاه زنانه بهره‌ می‌گیرد و از زاویه‌ی دید «زری»، بی‌عدالتی‌ها، فقر و قحطی را برای مخاطبان ترسیم می‌کند. شخصیت اصلی این رمان، در کنار بازگویی این رخدادها، رفته‌رفته دچار تحولات درونی نیز می‌شود. نویسنده با به‌کارگیری جریان سیال ذهن، به‌ویژه هنگام بازگویی خاطرات زری یا اندیشه‌هایش، مخاطب را از فضای بیرونی داستان خارج می‌کند و به لایه‌های درونی شخصیت‌هایش می‌برد.

شخصیت‌پردازی‌های دانشور نیز در این رمان درخور توجه است. شخصیت‌ها به‌دقت، به‌طوری که نماینده‌ی‌ گروه خاصی از جامعه باشند، ساخته و پرداخته شده‌اند. در این میان، زنان و شخصیت‌های زن جلوه‌ی متفاوتی دارند. نویسنده کوشیده است تفاوت‌های شخصیتی زنان را در رمان خود به نمایش بگذارد. البته مقصود اصلی او شخصیت زری بوده است. زنی که در ابتدا دغدغه‌ای به‌جز حفظ خانواده‌اش ندارد، با گذشت زمان، راه تازه‌ای را در پیش می‌گیرد و مستقیماً وارد مبارزات اجتماعی و سیاسی می‌شود.

دانشور در رمان سووشون، از نظر زبانی نیز قدم مهمی برداشته است. زنانگی بر زبان و بیان رمان او سایه‌ انداخته‌اند. از سوی دیگر، ترکیب لهجه‌ی شیرازی با فارسی معیار، به‌گونه‌ای که فارسی‌زبانان در درک متن رمان دچار مشکل نشوند، از ویژگی‌های دیگر این رمان محسوب می‌شود که موجب گیرایی بیشتر آن شده است.

نویسنده هم در انتخاب شخصیت‌ها، هم در نام‌گذاری کتاب در پی ایجاد ساختاری نمادین بوده است. سووشون ارتباط عمیقی با اسطوره‌های ایرانی دارد و نسخه‌ی معاصر آن‌ها را در قالب شخصیت یوسف نشان می‌دهد. به هر گوشه از رمان سووشون که نگاه کنیم، می‌توانیم نمادهای جدیدی را بیابیم. زری را می‌توان نماد زن بیدار امروز دانست یا او را به‌عنوان سمبلی از ایرانیان در نظر گرفت که می‌خواهند فعالانه سرنوشت خود را به دست بگیرند.

این مطلب برای شما مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

کرمان موتور

نوشته های مشابه

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x