سیاست داخلی

وضعیت وخیم ساکنان جزیره ابوموسی / تامین مایحتاج زندگی برای ساکنان آنجا بسیار سخت است

جوانان ساکن این منطقه هیچ تفریحی ندارند و فکر خارج شدن از جزیره هستند.

به گزارش تلنگر؛ وضعیت ساکنان ابوموسی بسیار وخیم است. آن ها به راحتی نمی توانند از جزیره خارج شوند و حتی مواد غذایی به آن ها دیر می رسد.

بوموسی یا بوموسی، کدام صحیح است؟

در پایگاه ملی نام‌های جغرافیایی ایران، این جزیره ۱۲ کیلومتر مربعی که در فاصله ۷۵ کیلومتری بندرلنگه و ۵۷ کیلومتری شرق جزیره سیری واقع شده است، ابوموسی نام دارد که براساس اطلاعات موجود در سال ۱۳۶۱ در هیات دولت وقت مصوب شده است، اما مردم محلی آن را بوموسی می‌نامند. در نقشه‌ها و کتب تاریخی و جغرافیایی مانند نقشه‌ای که در سال ۱۹۶۷ توسط شوروی سابق چاپ شده، نام بوموسی برای این جزیره به کار رفته است. نام بوموسی برگرفته از نام یکی از سرداران کریم‌خان است که پس از حضور در این جزیره نام خود را بر آن نهاده است و گفته می‌شود انگلیسی‌ها پس از نفوذ در خلیج‌فارس به منظور کنار گذاشتن عناصر ایرانی از این جزیره عنوان «ابوموسی» را برای جزیره به کار بردند.

هم‌اکنون نام ابوموسی به‌طور رسمی روی این جزیره همچنان قرار دارد و حتی استانداری هرمزگان نیز در آذر ۱۳۹۹ در بخشنامه‌ای به کار بردن نام بوموسی را ممنوع کرده است اما به نظر می‌رسد نام بوموسی آرام آرام راه خود را باز کرده و حتی نظامیان مستقر و مسلط بر جزیره نیز از این نام استفاده می‌کنند.

اینجا ورود بدون هماهنگی ممکن نیست     

وضعیت وخیم ساکنان جزیره ابوموسی / تامین مایحتاج زندگی برای ساکنان آنجا بسیار سخت است

برای سفر به بوموسی راه‌های مختلفی وجود دارد که همه آنها یک وجه مشترک دارند: بدون هماهنگی با دولت یا نظامیان، سفر به این جزیره برای غیر ساکنان ممکن نیست. چه از راه هوایی و چه با شناور، هر بازدیدکننده‌ای باید از فرمانداری بندر لنگه یا فرمانداری بوموسی درخواست کند تا مجوز ورود به جزیره برای وی صادر شود.

نظامیان مستقر در جزیره هم سیستم هماهنگی خود را دارند و از این رو ورود گردشگر و بازدیدکننده با هر قصدی به جزیره بوموسی به راحتی ممکن نیست. کسی درباره علت این محدودیت واضح حرف نمی‌زند اما ناگفته مشخص است که ماهیت نظامی این جزیره بر بقیه دلایل زیست و بازدید در آن می‌چربد. بوموسی در کنار جزایر تنب‌کوچک و تنب بزرگ، در گلوگاه استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز قرار دارد و در طول زمان، با بیشتر شدن تنش‌های منطقه، بیشتر به یک پایگاه نظامی تبدیل شده است. پایگاهی که حتی رفت و آمد به آن نیز باید با هماهنگی و تأیید صورت گیرد. 

ساکن در یک جزیره اما در دو دنیای متفاوت

ساکنان جزیره بوموسی به دو گروه تقسیم می‌شوند، ایرانی‌ها و اماراتی‌ها. براساس آنچه در خلال تثبیت حاکمیت ایران بر این جزیره معین شده است، تعدادی از ساکنان جزیره که در بخشی مجزا و کوچک از لحاظ جغرافیایی زندگی می‌کنند، تابعیت امارات را دارند.

در این سفر دیدار و گفت‌وگو با آنها به دلایل مختلف ممکن نشد و اساسا اماراتی‌های جزیره از ایرانی‌ها جدا هستند و به گفته صیادان، فقط در اسکله مشترک و یک فروشگاه کوچک در نزدیکی اسکله، دیدار بین ساکنان ممکن است. روایت‌های مختلفی درباره تابعان اماراتی ساکن بوموسی گفته می‌شود، از جمله اینکه از دولت امارات حقوق می‌گیرند و حق ساخت و ساز و گسترش منطقه زندگی را ندارند. به گفته نظامیان حاضر در جزیره، امارات هیچ گونه حضور نظامی در بوموسی ندارد و همه اتباع آن در جزیره باید کارت خاصی که از سوی دولت ایران صادر شده است را داشته باشند.

با این اوصاف به نظر می‌رسد که تردد به جزیره برای اتباع امارات نیز به راحتی ممکن نیست و پذیرش گردشگر و بازدید‌کننده در بخش اماراتی‌نشین جزیره با دشواری‌های بیشتری از سمت ایرانی همراه است، به ویژه اینکه تابعان امارات، باید برای تردد هم با دولت خود هماهنگ شوند و هم مجوز تردد از ایرانی‌ها بگیرند.

نظامیان و دولتی‌ها، ساکنان اصلی بوموسی

گشتی در جزیره نشان می‌دهد که ساکنان اصلی نظامیان و کارکنان دولت و خانواده آنها هستند. به گفته اهالی، در جزیره جز صیادی به میزان محدود و فروشگاه‌داری، کار دیگری وجود ندارد و اکثرا کارمند دولت یا بخش عمومی هستند. کارمندان دولت و نظامیان در اصل ساکنان موقت جزیره هستند و اگر چه ممکن است اقامت آنها طولانی نیز باشد اما در نهایت به دنبال خرید خانه و ماندگاری نیستند.

خانه‌هایی که البته وجود خارجی هم ندارند، زیرا اکثر ساکنان در منازل سازمانی دولتی یا نظامی ساکن هستند و علی‌رغم وجود زمین در جزیره، ساخت و‌سازی جز در بخش‌های دولتی و نظامی صورت نمی‌گیرد. 

آب و برق مجانی، میوه تا دو برابر قیمت

به سبب دور بودن جزیره از ساحل، تأمین آب و برق بوموسی به‌طور محلی انجام می‌شود. آب توسط یک آب‌شیرین‌کن بزرگ تأمین می‌شود و برق نیز از دیزل ژنراتور جزیره می‌آید و هزینه‌ای برای آنها از مردم دریافت نمی‌شود زیرا اکثرا در خانه‌های سازمانی زندگی می‌کنند و برای بقیه اهالی نیز دولت متقبل هزینه شده است.

از سوی دیگر مشکل تردد به جزیره سبب شده است تا ورود کالا به جزیره با کندی صورت گیرد و هزینه حمل و نقل نیز به آن اضافه شود، به‌طوری که مواد اولیه غذایی مانند گوشت و مرغ و سبزیجات و میوه به‌طور دوره‌ای در جزیره نایاب می‌شود. هر وقت شناور دیر کند، مثل ایام حضور من در جزیره، از میوه تازه و سبزیجات و مرغ خبری نیست و تنها سیب‌زمینی پیاز یافت می‌شود.

به گفته یکی از اهالی گاهی اوقات قیمت میوه و سبزیجات در بوموسی به دو برابر قیمت آنها در بندر لنگه می‌رسد. این موضوع بر دیگر نیازهای اهالی جزیره هم صدق می‌کند و اگر کسی کالایی را اینترنتی خریداری کند، در شرایط بین ۱۵ تا ۲۰ روز باید منتظر بماند تا به دستش برسد.

تردد، مشکل اصلی است

مهم‌ترین مشکلی که همه ساکنان جزیره را تقریبا به‌طور یکسان آزار می‌دهد، تردد به خاک اصلی ایران است. تا سال ۱۳۹۶ به گفته اهالی، پروازهای روزانه به بوموسی برقرار بوده و هر روز یک پرواز به اینجا وجود داشته که اهالی را به صورت رایگان جابه‌جا می‌کرده اما به تدریج و با فرسوده و از ناوگان خارج شدن هواپیماها، پروازها آب رفته و اکنون به هفته‌ای یک پرواز با روز نامشخص رسیده است.

وسیله رفت و آمد دیگر اهالی جزیره شناورهای دولتی و نظامی است که در سال‌های گذشته به‌طور متناوب و در هفته چند بار به جزیره رفت و آمد می‌کردند اما به مرور زمان از تردد شناورها نیز کاسته شده و اکنون حمل و نقل با شناور به عهده دو شناور نظامی قرار دارد و در‌واقع نیروی دریایی سپاه بار اصلی تردد اهالی را نیز به دوش می‌کشد. مشکل آنجایی ظاهر می‌شود که دریا توفانی شود.

در نیمه دوم سال، این تردد کم و با فاصله دچار وقفه‌های چند هفته‌ای می‌شود و اهالی چه نظامی چه دولتی و چه مردم عادی، برای روزهای متوالی در جزیره حبس می‌شوند. نه جنسی وارد می‌شود و نه کسی خارج می‌شود. یکی از اهالی می‌گفت شرکت در مراسم فامیلی، تبدیل به یک مشکل برای ساکنان جزیره شده است و از قبل باید برای آن برنامه‌ریزی کنند تا بتوانند در مراسم شاد یا سوگواری فامیل شرکت کنند و این‌طور نیست که حتی با یک وقفه دو سه روزه، بتوانند خود را برای امور فوری به بندر لنگه یا دیگر مناطق ایران برسانند.

چندی قبل فامیل نزدیک یکی از اهالی فوت شده بود و وی با تلاش بسیار توانسته خود را به مراسم هفتم برساند زیرا وسیله‌ای نبود که از آن برای رفتن به بندر استفاده کند. کارهای اداری اهالی نیز اگر در جزیره حل نشود، معضل تردد را بار دیگر پیش می‌کشد. کسی اگر کار اداری داشته باشد، باید یک روز وقت صرف کند تا به بندرلنگه برود و شب را در منزل فامیل یا دوست و آشنا یا مسافرخانه‌ای سر کند و صبح فردا به اداره مدنظر رفته و کار را انجام دهد و سپس برای بازگشت دوباره در جایی اقامت کند تا شناور یا پروازی برای برگشت پیدا شود.

در سال‌های گذشته با وجود پروازهای صبح زود از جزیره، اهالی می‌توانستند صبح برای انجام کارهای خود به بندرعباس بروند و عصر نیز با پرواز مراجعت کنند، اما کم شدن و تقریبا تعطیل شدن پروازها، هزینه مضاعفی را به ساکنان این جزیره تحمیل کرده و می‌کند. 

تفریح و کار، هر دو نایاب است

در بوموسی خبری از روزنامه نیست و سینمایی وجود ندارد. تفریح اصلی اهالی جزیره به ساحل رفتن و به دریا نگاه کردن است. کاری که از نظر مردم مرکزنشین شاید زیبا و رویایی جلوه کند، اما بعد از چندی تکراری می‌شود. به همین دلیل جوانان جزیره تلاش می‌کنند تا پس از رسیدن به دوران استقلال، برای کار یا تحصیل از جزیره بروند، زیرا نه تفریحی دارند و نه آینده کاری مشخصی در انتظار آنان است

تنها تفریح جوانان جزیره سیگار کشیدن و با موتور در جزیره گشتن است که به سبب کوچک بودن جزیره و اینکه همه یکدیگر را می‌شناسند، به سرعت تکراری می‌شود. حتی سیگار کشیدن نیز به راحتی ممکن نیست زیرا به سبب عدم تردد منظم شناور، سیگارهای پر مصرف در جزیره گاهی نایاب می‌شود و اهل تدخین باید صبر کنند تا بار بعدی برسد و نیاز خود را تأمین کنند. سال‌های دور در جزیره یک سینمای روباز وجود داشته اما به مرور زمان تعطیل شده است و از این رو اکران فیلم‌های سینمایی ایرانی در اینجا صورت نمی‌گیرد و ظاهرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این جزیره را به فراموشی سپرده است. در جزیره یک کتابخانه عمومی وجود دارد که از بیرون نمای خوبی داشت اما فرصت گفت‌وگو با مدیر آن فراهم نشد تا ببینیم سرانه مطالعه در بوموسی چقدر است.

درمان و دارو رایگان، کارانه پزشکان صفر

یکی از کارهای قابل تقدیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، رایگان کردن درمان و دارو در بوموسی است. به گفته دکتر حسین کرمانپور، روابط عمومی وزارت بهداشت، این بدان معنی نیست که پولی برای درمان دریافت نمی‌شود بلکه پوشش بیمه در این جزیره صد درصد است و همه هزینه‌ها توسط بیمه پرداخت می‌شود.

جزیره دارای دو دستگاه آمبولانس اورژانس است که این روزها یک دستگاه برای تعمیرات به بندر لنگه اعزام شده و دستگاه دیگر نیز در تجربه‌ کوتاهی که با آن داشتم، دارای مشکلاتی بود که از جمله نداشتن چراغ برای سرنشینان عقب آمبولانس بود.

البته در ایام حضور نیازی به استفاده از چراغ و درمان در آمبولانس نبود و تنها با آن به بیمارستان پارس رفتیم. در این بیمارستان به تناوب متخصصان مختلفی از جراحی تا اطفال و داخلی حاضر می‌شوند و هر کدام بعد از یک یا دو ماه حضور، به بندر بر می‌گردند اما پزشکان طرحی و پرستاران مقیم در جزیره حاضر هستند و بیمارستان نیز دارای بخش‌های لازم برای پاسخ فوری به نیازهای مردم از جمله رادیولوژی، آزمایشگاه و داروخانه هست. در عین حال اگر مشکل جدی‌ای وجود داشته باشد،

بار دیگر غول تردد جلوی اهالی سر بلند می‌کند و باید برای درمان تخصصی به بندر مراجعه کنند. در خلال صحبت‌ها با کادر درمان بوموسی مشخص شد به سبب رایگان بودن و عدم دریافت وجهی از بیماران، کارانه‌ای نیز به پزشکان و پرستاران و کادر درمان پرداخت نمی‌شود. موضوعی که در شبکه اجتماعی توییتر (ایکس) مطرح شد و با پاسخ سریع روابط عمومی وزارت بهداشت مواجه شد. دکتر کرمانپور اینگونه توضیح داد که دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان باید از پولی که از بیمه می‌گیرد، کارانه پزشک و پرستار را پرداخت کند.

علاوه بر این برای مناطق محروم، حق‌الزحمه مقیمی برای دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان اختصاص داده شده و دانشگاه باید برای پزشکان هم از پول مقیمی پرداخت کند. کرمانپور افزود: حق مقیمی و ماندگاری تا پایان شهریور‌ماه ۱۴۰۳ از سوی وزارتخانه پرداخته شده و دانشگاه نیز باید آن را به پزشکان و پرستاران پرداخت کند، اما به نظر می‌رسد این موضوع انجام نشده است. سخنگوی وزارت بهداشت قول داد که دو موضوع حق ماندگاری و مقیمی و کارانه پزشکان و پرستاران بوموسی را پیگیری کند و نتیجه را به اطلاع برساند.

اینجا یک موقعیت نظامی است

جزیره بوموسی یک موقعیت نظامی است. این را یکی از نظامی‌های قدیمی جزیره می‌گفت که سال‌ها در موقعیت‌های مختلف دفاعی اینجا حضور داشته و دارد. این نظامی با سابقه همچنین می‌گفت: «ما اینجا تردد همه شناورهای بیگانه را کنترل می‌کنیم و هر شناوری که بخواهد وارد آب‌های سرزمینی ما بشود یا از آنها تردد کند، باید از ما اجازه بگیرد و قواعد ما را رعایت کند.

نظامی‌های اینجا اکثرا از نیروی دریایی سپاه پاسداران هستند و ارتش هم حضوری در حد نیروی پدافند هوایی جزیره دارد و تعداد کمی از پرسنل نیروی انتظامی در اینجا حضور دارند. چون سپاه از بقیه یگان‌های نظامی حضور بیشتری دارد، ارشدیت نظامی جزیره و پشتیبانی بقیه یگان‌ها را هم به عهده دارد. فقط این نیست، سپاه در مواقع لازم نیازهای مردم غیر نظامی را رفع می‌کند و به همدیگر کمک می‌کنیم.»

همه با هم سرنشین یک جزیره هستیم

نظامی‌ها و غیر‌نظامی‌ها فقط در محل کار با هم تفاوت دارند اما در بقیه مسائل و مشکلات و زندگی روزمره، همه با هم شریک هستند. وقتی هوا خراب می‌شود و تردد شناور به تأخیر می‌افتد، تأمین مایحتاج همه اهالی جزیره به مشکل می‌خورد. این‌طور مواقع نظامی‌ها از ذخیره احتیاطی خود برای مصرف اهالی جزیره استفاده می‌کنند و دوباره که هوا بهتر شد، ذخیره‌های خود را تجدید می‌کنند.

در سال‌های اخیر حمل و نقل دریایی به‌طور کامل به عهده شناورهای سپاه است و در‌واقع اگر مایحتاج جزیره توسط شناورهای «شهید ستار محمودی» یا «طاووس ۱» تأمین نشود، عملا زندگی در جزیره مختل می‌شود. همین شناورها تردد اشخاص و اهالی را هم به عهده دارند و به نوعی همه تردد جزیره اکنون توسط سپاه انجام می‌شود و جای خالی دولت کاملا محسوس است.

۶ هفته خدمت، ۳ هفته مرخصی

دیگر ساکنان خاموش و کمرنگ جزیره بوموسی، سربازان هستند. سربازانی که ستون اصلی فعالیت‌های جزیره را تشکیل می‌دهند و اکثرا بومی نیستند. زمان خدمت در جزیره بوموسی ۱۴ ماه است و حقوق یک سرباز صفر، پس از یکسان‌سازی‌ها و با پرداخت‌های مناطق مرزی، به ۸ میلیون تومان در ماه می‌رسد.

هر سرباز ۶ هفته در جزیره است و سپس برای ۳ هفته مرخصی به وی تعلق می‌گیرد تا به خانواده خود در خارج از جزیره سر بزند و اگر تخلفی مثل سیگار کشیدن سر پست از وی سر بزند، یک هفته از این سه هفته کم می‌شود که از زمان باقی مانده، حداقل ۳ روز هم برای رفت و آمد باید کم کرد. سربازهایی که من دیدم از زندگی در جزیره شکایتی نداشتند و حتی یکی از آنها از پست دادن در جزیره راضی بود و می‌گفت رفتار درجه‌دارها خوب است به شرطی که خطایی از ما سر نزند.

قفسه‌های خالی از جنس و مردم قانع

در جزیره بوموسی چند بازارچه و تعدادی فروشگاه وجود دارد که با مقیاس‌های بیرون جزیره، محقر به حساب می‌آیند و در حد مایحتاج روزمره را تأمین می‌کنند. یکی از این فروشگاه‌ها را که رفتم، تقریبا از جنس خالی بود. چند قفسه لوازم خانگی کم اهمیت و یک بخش پوشاک داشت که لوازم خانگی به قول صاحب فروشگاه خارجی بود و دیگر چند سالی بود که تأمین نمی‌شوند و پوشاک هم از تهران تأمین می‌شد.

یک ویترین زیر‌شیشه‌ای هم از لوازم ماهیگیری شامل قلاب و نخ‌های ماهیگیری بود که جزو نیازهای اهالی جزیره به حساب می‌آید. در یکی از بازارچه‌ها مغازه ماهی‌فروشی هم بود که ماهی تازه عرضه می‌کرد. قیمت ماهی تفاوت چندانی با مرکز نداشت.

ماهی شیر ۱۰‌کیلویی به قیمت کیلویی ۶۰۰ هزار تومان عرضه می‌شد و شیر متوسط و بچه شیر قیمت کمتری داشتند. جز این برای پاک کردن ماهی باید هزینه جداگانه‌ای پرداخت می‌شد و فردی که ماهی پاک می‌کرد، می‌گفت صیادها ماهی را به واسطه می‌فروشند زیرا صیدی که انجام می‌شود از میزان مصرف روزانه اهالی بیشتر است و برای فروش به بندر لنگه حمل می‌شود.

اهالی جزیره با زبان فارسی و لهجه بندری حرف می‌زنند و فهمیدن کلام آنها دشوار نیست. برخی از اهالی بومی با لباس سنتی تردد می‌کنند که این مورد در مورد زنان مشخص‌تر است. ارتباط گرفتن با ساکنان جزیره دشوار نیست و همه در جواب پرسش از مشکلات‌شان به مشکل تردد و تأثیر آن در کار و زندگی خودشان اشاره می‌کنند.

یکی از اهالی جزیره به مشکل تعمیر خودرو در جزیره اشاره کرد و گفت: در جزیره تعمیرگاه درست و حسابی به ویژه برای ماشین‌های خارجی وجود ندارد وخودروها برای تعمیر اساسی باید توسط شناور به بندر لنگه منتقل شوند. این در حالی است که به سبب شرجی بودن آب و هوای جزیره، نیاز به تعمیرات بیشتری دارند.

۱۴ روز نان در جزیره پخته نشد

در بخش غیر نظامی جزیره، دو نانوایی وجود دارد، که هر دو مثل باقی جزیره از مشکل تردد آزرده شده و نگران فصل‌های سرد سال هستند، زمانی که هوا خراب می‌شود و تردد یک هفته در میان شناورها به تأخیر می‌افتد. شاطر نانوایی لواش جزیره می‌گفت سال گذشته هوا برای دو هفته پشت سر هم خراب بود و تردد شناور انجام نشد، ذخیره آرد ما ته کشید و برای ۱۴ روز پخت نان نداشتیم. البته نظامیان در این زمان از ذخیره خود به مردم جزیره کمک کرده‌اند، اما مشکل پخت نان به مدت ۲ هفته ادامه داشته است و در کنار، دیگر مایحتاج نیز وجود نداشته است.

البته ریشه این کمبود به طرح ناموفق کارتخوان‌های نانوایی در دولت سیزدهم بر‌می‌گردد که به موجب آن، سهمیه نانوایی‌های جزیره را از ۵۰۰ کیسه در ماه به ۱۵۰ کیسه رسانده‌اند و به این فکر نکرده‌اند که در صورت بسته شدن راه تردد، اینجا راه به جایی ندارد و مردم نان برای خوردن ندارند.

جزیره‌ای که به اندازه یک روستا امکانات ندارد

بوموسی از نظر وضع بانکی در حد روستاهای دیگر مناطق کشور است. اینجا فقط بانک ملی شعبه دارد و همه امور بانکی از طریق این بانک انجام می‌شود. البته بانک سپه در منطقه نظامی جزیره یک شعبه دارد که در گذشته بانک انصار بوده و با ادغام انصار در سپه، حالا بانک نظامیان است ولی در حد یک باجه عمل می‌کند و همین باجه هم ممکن است برای یک هفته تعطیل شود چون مسوول غیر بومی باجه برای مرخصی به بندر می‌رود و کسی نیست که جایگزین وی شود.

بانک رفاه کارگران هم‌ زمانی به جزیره آمده و شعبه‌ای زده و تعدادی از اهالی در آن حساب باز کرده‌اند اما بعد شعبه را بسته و حالا اهالی برای انجام کارهای خود در این بانک، باید به بندر لنگه بروند. مثلا اگر کارت بانکی یکی از دارندگان حساب در این بانک بسوزد، برای تعویض کارت باید حداقل ۱۰ روز صبر کند.

وضعیت پست در جزیره حکایت دیگری است. یکی از اهالی جزیره می‌گفت اگر بخواهیم چیزی بخریم و با پست دریافت کنیم، باید ۱۵ تا ۲۰ روز انتظار بکشیم چون محموله‌های پستی با شناور حمل می‌شود نه پست هوایی. وضعیت اینترنت در جزیره بد نیست، ایرانسل به تازگی پوشش خود را با افتتاح یک آنتن 5G تقویت کرده است و همراه اول هم آنتن دهی نسبتا مناسبی داشت اگر چه در برخی مناطق جزیره، پهنای باندی پشت آنتن پر‌تلفن همراه اهالی نبود و از آن گله داشتند. شاتل موبایل هم در جزیره آنتن می‌داد که البته به سبب بهره‌مندی از آنتن همراه اول و ایرانسل بود.

اوضاع جزیره بوموسی گل و بلبل نیست

هر از چند گاهی به دلیل ادعاهای کشورهای همسایه، سایه توجه روی جزیره بوموسی و دو جزیره دیگر، تنب کوچک و بزرگ می‌افتد اما زمان آن کوتاه است و به سرعت از مرکز توجه مردم و حاکمیت دور می‌شود. دولتی‌ها وعده‌های پر طمطراق می‌دهند اما در عمل در سال‌های اخیر از میزان پرواز هواپیما و تردد شناور به جزیره کاسته شده است و تردد گردشگر و توریست ممکن نیست.

در جزیره هتل وجود ندارد اگر چه ادارات و سازمان‌ها مهمان‌سراهایی دارند، لذا گردشگر ایرانی و توریست خارجی، اگر مجوز ورود به جزیره را بگیرد، امکان اِسکان نخواهد داشت. جدای از اینکه برنامه تفریحی‌ای هم برای توریست‌ها در نظر گرفته نشده است. در گذشته یک سرمایه‌گذار برای ساخت هتل اقدام کرده است ولی به دلایلی این هتل از حد تأمین زمین جلوتر نرفته است و خبری از تکمیل آن نیست.

البته علت اصلی شاید این باشد که ورود و خروج به بوموسی آزاد نیست و گردشگران اکنون نمی‌توانند به این جزیره بیایند. نگاه مدیران استان هرمزگان به جزیره بوموسی، نگاه محلی است در حالی که این جزایر نیازمند یک نگاه حمایتی ویژه در همه زمینه‌ها هستند. این تکه جدا مانده از خاک ایران، تنها یک موقعیت نظامی نیست بلکه بخشی از خاک ایران است و قوه مجریه باید در اینجا حضور پر رنگ‌تری داشته باشد و دست حمایت حاکمیت باید بیشتر در این جزیره حس شود.

تسهیلات ویژه‌ای برای ساکنان غیر نظامی این جزایر باید در نظر گرفته شود و تردد روزانه به آن باید از سر گرفته شود تا هزینه زندگی در این جزیره پایین بیاید. اکران منظم فیلم‌های سینمایی ایرانی و ارایه امکانات دیگری که در دیگر مناطق ایران به راحتی در دسترس است، بوموسی را به محلی سرزنده و پر رفت و آمد تبدیل خواهد کرد.

برنامه‌های تلویزیونی مانند برنامه قرآنی محفل که سفر ما نیز در حاشیه آن ممکن شد، باید بیشتر به جزیره بیایند و هر هفته تصویر بوموسی در قاب شبکه‌های تلویزیونی دیده شود تا هم مردم جزیره تعلق بیشتری به ایران احساس کنند و هم ایرانی‌ها همواره به یاد بوموسی باشند تا دیگر هیچ همسایه‌ای جرأت نکند ادعایی بر این جزیره و دیگر جزیره‌ها داشته باشد.

انتهای مطلب/ ی.ر

این مطلب برای شما مفید بود؟

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۳ / ۵. تعداد آرا: ۲

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

کرمان موتور

نوشته های مشابه

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x