کتاب جناح چهارم از ربکا یاروس + خلاصه داستان و معرفی شخصیت ها

به گزارش تلنگر؛ کتاب جناح چهارم اثر ربکا یاروس یکی از پرفروش‌ترین و هیجان‌انگیزترین آثار سال‌ های اخیر در ژانر فانتزی است که با روایت جذاب و شخصیت‌پردازی قدرتمند خود، خوانندگان را مسحور کرده است. این کتاب داستان دنیایی را بازگو می‌کند که در آن جناح‌های مختلف برای قدرت، بقا و برتری درگیر جنگ و سیاست هستند. در میان این دنیای پرتنش شخصیت اصلی داستان، سفری پرخطر را آغاز می‌کند که او را به سمت کشف رازهایی درباره خودش و دنیای پیرامونش هدایت می‌کند.

ربکا یاروس که پیش از این بیشتر در زمینه نوشتن داستان‌های عاشقانه شناخته می‌شد، با «جناح چهارم» توانایی خود در خلق جهانی خیالی و پیچیده را به اثبات رسانده است. او با مهارت تمام، دنیایی پر از جادو، نبرد و روابط انسانی خلق کرده که در عین خیالی بودن بسیار واقعی به نظر می‌رسد. ترکیب صحنه‌های اکشن با لحظات احساسی و درگیرکننده باعث شده که این کتاب نه‌تنها در میان طرفداران فانتزی، بلکه در بین مخاطبان عام نیز بسیار محبوب شود.

اگر به دنبال کتابی هستید که شما را وارد دنیایی جدید کند، با شخصیت‌هایی واقعی و ملموس همراه کند و با داستانی پرپیچ‌وخم و شگفتی‌های بی‌پایان شما را به چالش بکشد، «جناح چهارم» بهترین انتخاب برای شماست. در ادامه این مقاله به بررسی جزئیات این اثر می‌پردازیم و نگاهی دقیق‌تر به داستان، شخصیت‌ها و دلایل محبوبیت این کتاب خواهیم داشت.

خلاصه کتاب جناح چهارم

شخصیت اصلی رمان ویولت علائم و تجربیات موازی زیادی را برای مبتلایان به سندرم اهلرز-دانلوس نشان می دهد که نشانه هایی از قبیل درد مفاصل و حرکت بیش از حد و همچنین شدن موهایش دارد.

این بیماری به طور مشخص در رمان نامگذاری نشده است اما یاروس تاکید کرده است که ویولت به طور متعارف دارای این سندروم است. یاروس نویسنده کتاب دارای این شرایط است.

وایولت سورنگیل بیست‌ساله قرار بود به هنگ کاتبان بپیوندد و زندگی‌ای غرق در آرامش در جوار کتاب‌ها و تاریخ داشته باشد. حالا، ژنرال فرمانده، یعنی مادر سرسختش، به وایولت دستور داده تا به صدها شرکت‌کننده‌ای بپیوندند که در تلاش برای تبدیل شدن به یکی از نخبگان و افراد برجسته‌ی ناواری هستند: یعنی اژدهاسواران. اما وقتی‌که از همه ریز‌نقش‌ترباشی و بدنی رنجور داشته باشی، مرگ فقط به‌اندازه‌ی تار مویی با تو فاصله دارد.

حالا که تعداد اژدهایان مایل به برقراری پیوند، از تعداد شرکت‌کنندگان کمتر است بیشتر داوطلبان به دنبال کشتن وایولت خواهند بود تا شانس بهتری برای پیروزی داشته باشند؛ و بقیه هم تنها به این خاطر که او دختر آن مادر است، تصمیم به کشتنش خواهند گرفت. افرادی مثل زیدن ریرسون، قدرتمندترین و بی‌رحم‌ترین رهبر جناح در هنگ اژدهاسواران.

وایولت حتی برای اینکه بتواند صبح روز بعد را به چشم ببیند، باید ذره‌ذره‌ی هوش و توانایی ذهنی خود را به کار بیندازد. بااین‌حال، هرروز که می‌گذرد، جنگ بیرونی مرگبارتر می‌شود، بخش‌های دفاعی و حفاظتی پادشاهی در حال نابودی هستند و آمار کشته‌ها روز به روز در حال افزایش است؛ و بدتر از آن، وایولت کم‌کم شک می‌برد که فرمانده رازی بسیار وحشتناک را پنهان کرده ‌است.

بخشی از کتاب جناح چهارم

«در تمام زندگی‌ام به این سرعت لباس نپوشیده‌ام و حتی زحمت بستن غلاف‌های رانم را هم به خود نمی‌دهم. از زیدن می‌پرسم: «ساعت چنده؟» پیراهن رسمی و کفش‌های راحتی‌ام را می‌پوشم و موهایم را از توی صورت کنار می‌زنم.

تشکیل فوری و اجباری صف‌آرایی به این معناست که همین حالا به ما نیاز دارند.

دیواره‌ها در حال فروریختن هستند. قرار است چند تن از ناوارها را از دست بدهیم؟

«چهار و ربع.» کار بستن بندهای چکمه‌اش را به پایان می‌رساند و حینی که من غلاف‌های خنجرم را از روی زمین برمی‌دارم خود را تا دندان مسلح می‌کند، مطمئنم که یکی از خنجرهایم را گم کرده‌ام. «اون بیرون یخ می‌زنی.»

«مشکلی برام پیش نمی‌آد.» بر روی زانو خم می‌شوم تا خنجر گم‌شده را پیدا کنم و قبل از ایستادن آن را با انتهای غلاف از زیر تخت بیرون می‌کشم.

«بیا.» زیدن یکی از کت‌های پروازش را به سمتم می‌اندازد که بر روی سرم می‌افتد و موهایم را پنهان می‌کند. «اگه گریک درست بگه و ما زیر حمله باشیم، قراره به سال‌بالایی‌ها دستور بدن که پایگاه‌های بین‌راهی رو پر کنن، پس مدت زیادی توی صف‌آرایی نمی‌مونی… و من تحمل این فکر رو ندارم که تو سردت بشه.»

این بدان معناست که او خواهد رفت.

قلبم بی‌نظم می‌تپد و دستانم را در آستین‌های کتش فرومی‌برم. اتفاقی برایش نخواهد افتاد، مگر نه؟ یک مأموریت در پایگاه‌های بین‌راهی است و علاوه بر آن، او قدرتمندترین سوار در هنگ به شمار می‌رود.

حالا که دستانم پر از سلاح هستند، وقتی‌که می‌آید تا دکمه‌های کت پرواز را روی سینه‌ام ببندد با او مقابله نمی‌کنم.

با دو دست صورتم را می‌گیرد. «باید خودمون رو به صف‌آرایی برسونیم و اگه مجبور شدم که برم، نگرانم نباش. مطمئنم که چند روز بعد سگیل منو با خودش برمی‌گردونه اینجا.» بوسه‌ای محکم و سریع بر گونه‌ام می‌نشاند. «خواستن تو آخر منو می‌کشه. بریم.»

بهترین نکته در مورد دانشکدهٔ جنگی این است که همه‌چیز در آشوبی مطلق رخ می‌دهد؟ بله، وقتی‌که از اتاق سرجناح‌دارم بیرون می‌روم و قدم در دریای سواران می‌گذارم هیچ‌کس متوجهم نمی‌شود، همه در حال کلنجار رفتن با لباس‌هایشان هستند تا بتوانند حاضر و آماده خود را به صف‌آرایی برسانند. همه از هجوم آدرنالین به خروش درآمده‌اند و آن‌قدر درگیر مرتب کردن و کنترل کردن خود هستند که به من یا به لمس کوتاه دست زیدن بر روی دستم توجهی ندارند. زیدن تنهایم می‌گذارد و به سمت فرماندهانی که نزدیک به سکوی داخل محوطه گردهم آمده‌اند، می‌رود.

من تنها کسی نیستم که پیراهن رسمی به تن دارم.

باد سوز تندی پیدا کرده است، در صف‌آرایی قرار می‌گیرم و خوشحالم که کت زیدن حداقل موهایم را پنهان نگه‌داشته است.»

معرفی شخصیت های کتاب جناح چهارم

ویولت: شخصیت اصلی داستان است. او کوچکتر از سایر سواران است و از نظر جسمی ضعیف است تنها به درخواست مادرش ژنرال لیلیت سورنگیل به ربع سواران می پیوندد و به بال چهارم منصوب می شود.

Xaden riorson (زادن): رهبر گروه چهارمین بال است که از طریق پیوند خود با sgaeyl توانایی اعمال سایه ها را دارد. او پسر فن ریورسون رهبر شورشی است که برادر ویولت را کشت و اندکی بعد توسط مادر ویولت کشته شد. xaden به عنوان یک فرد بسیار جذاب توصیف می شود و اغلب مورد علاقه یولت است.

Dain Aetos: بهترین دوست دوران کودکی ویولت و پسر کلنل آیتوس رایدر است. او یک رهبر تیم در بال چهارم است. از طریق پیوند خود به کت، او می تواند خاطرات را درتمای با شخص دیگری بخواند.

Rhiannon Matthias: یکی از اعضای سال Rider Quadrant که به بال چهارم پیوسته است بهترین دوسن ویولت می شود.

Sawyer Henrick: در سال اول او و ریانون توافق کردند که اگر ویولت به آن ها تاریخ آموزش دهد به ویولت در نبرد تن به تن کمک کنند. او دوست خوب ویولت ریانون و ریدوک می شود.

Ridoc Gamlyn: یکی از اعضای سال اول ربع سواران که بال چهارم منصوب شده است. او بسیار شوخ طبع است.

Jack Barlowe: یک رایدر خشن سل ائل که به First Wing منصوب می شود و ماموریت خود را برای کشتن ویولت شروع می کند.

Mira Sorrengail: خواهر بزرگتر ویولت است و با تصمیم مادرش که می خواهد ویولت به ربع سواران به پیوندد مخالف است.

Liam Mairi: یک رایدر سال اول است که پس از کشتهشدن والدینش با Xaden بزرگ شده است.

ربکا یاروس کیست؟

ربکا یاروس نویسنده‌ای آمریکایی است که به خاطر سبک جذاب و داستان‌های احساسی‌اش شناخته می‌شود. او پیش از «جناح چهارم» بیشتر به خاطر رمان‌های عاشقانه و معاصر مشهور بود، اما با این کتاب وارد ژانر فانتزی شد. نوشتن کتاب‌های احساسی و درگیرکننده یکی از ویژگی‌های برجسته سبک اوست. او در مصاحبه‌هایش از علاقه‌اش به خلق شخصیت‌هایی صحبت می‌کند که خوانندگان بتوانند با آن‌ها همذات‌پنداری کنند.

آیا «جناح چهارم» مناسب همه سنین است؟

این کتاب بیشتر برای نوجوانان و بزرگسالان جوان (Young Adults) مناسب است، اما به دلیل عمق داستان و پیچیدگی شخصیت‌ها، مخاطبان بزرگسال نیز از آن لذت می‌برند. به‌دلیل برخی صحنه‌های خشن و احساسی ممکن است برای کودکان کوچک مناسب نباشد.

خواندن کتاب جناح چهارم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

انتهای مطلب/ ی.ر