متن دکلمه روز مادر احساسی و کودکانه برای اجرا در مدرسه

متن دکلمه روز مادر
مادر ای جان و روانم
ای که سرشارترین مهر خدایی
مهر سرشارِ تو را با چه همانند کنم من که ندانم…
آن که پیش از همه دریافت تو خوبی، خدا بود
چون به تو داد بسی ویژگی ویژه خود را
چون خدا مهر فراوان به تو داده
مهر در یک دلِ چون چشمه ی جوشان به تو داده
هیچ چیزی به جهان نیست چو تو مادر خوبم
چون خدا زایش فرزند تو را داد
آفریداری و پروردن و شیدایی بی چند تو را داد
بهترین غنچه لبخند تو را داد
چون خدا ویژگی ویژه خود را به تو داده ست
پس کجا این من کم مایه توانم سخنی از تو بگویم؟
مادر ای ستاره پرفروغ آسمان بی افق عشق! بتاب که بی تو قصه عشق ناتمام می ماند و عاشقان سرگردان. بتاب تا از تابش نورت، جاده های آسمانی عشق فتح گردد و خانه معشوق پیدا.
بتاب که بی تابشت، شب های شوم غربت و تنهایی، آدمیان را در هاله ای از تاریکی و ظلمات به اسارت می کشد.
مادر ای آرام بخش ترین نسیم پگاه زندگی! بسوز که ریحانه های سبز حیات لباس زرد مرگ می پوشند و طوفان های وحشتناک پاییزی بر گل ها حاکم می شوند. بوز که گل ها جز با شمیم نفس عطرآگین تو معطر نمی شوند. بوز که هیچ نسیمی نمی تواند لطیف تر از نسیم خوش بوی وجودت، برگ های ظریف گل ها را نوازشی دهد و تو گویی که گل ها نیز بی حضور نسیمت، جوانه نمی زنند و غنچه نمی شوند.
مادر ای زیباترین تابلوی هستی! به راستی کدام نقاش توانسته است زیباتر از تابلوی تو را ترسیم کند؟ تابلویی که هم منشور عشق باشد و هم آیینه تمام نمای احساس و عاطفه. هم تصویری از خطرات باشد و هم تمثالی از محبت آه. مادر، چه آرام بخشی! قلبت مخزن رحمت است و نگاهت مخزن الفت. یادت تجدیدکننده خاطرات است و نامت زینت بخش کلام. به راستی که مادر. تو هدیه ای آسمانی هستی، که باید همه پاسدار تو باشند.
دکلمه در مورد روز مادر برای مدرسه
چقدر خوب گذشت، روزهای خوب کودکی
روزهایی که مادر معاشقانه مرا در آغوش میگرفت
دستهایش نمیلرزید، صدایش خسته نبود
موهایش رنگ تاریکی شب بود و قامتش استوار
صدایش رسا، صورتش صاف مثل آئینه
اما حالا مادرم، تک دانه موهایش سیاه مانده
قامتش خم شده، دستهایش میلرزد
ولی هنوز عاشقانه مرا دوست دارد
هنوز گرمی دستهایش کم نشده
شاید مادر از قامت خود به من داده
او کمر خم کرد تا من استوار باشم
او گرسنه خوابید تا من سیر بخوابم
او خندید تا غصهها را از یاد ببرم
آفتابی ندیدم بر من ظلم کند و مادر، کنارم باشد
زمستانی ندیدم از سردی به خود بلرزم و مادر کنارم باشد
گاه گاه اخمی هم کرده، ولی بعدها بوسه بارانم میکرد
کنارم مینشست و میخندید و آرامم میکرد
همیشه با ناز صدایم میکرد
در کودکی چون مردی نگاهم میکرد
مادر، مادر ای فرشته روی زمین
ای بزرگترین هدیه از خدای کریم
ای ماندگارترین عشق زمینی
عاشقانه آنگونه که دوستم داشتی و دوستم داری، دوستت دارم
روزت مبارک مادر
مادرم ای بهتر از فصل بهار
مادرم روشنتر از هر چشمهسار
مادرم ای عطر ناب زندگی
مادرم ای شعله بخشندگی
مادرم ای حوری هفت آسمان
مادرم ای نام خوب و جاودان
مادرم ای حس خوب عاشقی
مادرم خوشتر ز عطر رازقی
مادرم ای مایه آرامشم
مادرم ای واژه آسایشم
مادرم ای جاودان در قلب من
مادرم ای صاحب این جسم و تن
مادرم میخواهمت تا فصل دور
مادرم پاینده باشی پر غرور
مادرم روزت مبارک ناز من
مادرم تنها تویی آواز من
مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با
خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم.
با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با
بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.
مادر، تو کتاب همیشه گشوده ایثاری. تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری. تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده. مادر قامت تو قیامت عشق است. ای سرافرازترین سر و سایه گستر زندگی ام. در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود.
ای خوب ترین، ای رئوف ترین سرچشمه مهربانی ها، ای ساکن کوی مهتاب، ای آب و آیینه و آفتاب، نام بلندت جاودان و کتاب وجودت به شیرازه امن و امان خداوندی استوار و تلاش بی شائبه ات در بارگاه الهی پذیرفته باد.
شعر در وصف مادر یا شعر روز مادر تنها میتوانند بخشی از مهر و محبت مادرانه را نشان دهند. عطوفت مادر آنچنان گسترده است که واژهها قادر به بیانش نیستند.
دکلمه برای روز مادر طولانی
روز مادر است. روز تو، تویی که چون کوه صبور و با استقامتی، چون درخت باطراوت و پاکدامنی، چون خورشید گرمیبخش و فروزانی، چون صبح زیبا و فرحبخشی، چون آسمان روشن و گستردهای و چون ستاره درخشندهای.
روز توست، تویی که منبع فناناپذیر حیات و سمبل بقای نسلی، تویی که همای سعادت و شادیای و گرمیبخش محفل خانهای، تویی که گل همیشه شکوفای عشق و محبت و وفایی.
روز مادر است و من میخواهم صمیمانهترین تبریک خود را بدینگونه نثارت کنم و جز این چیزی را برای هدیه دادن به تو لایق نمیدانم، زیرا عشق، محبت، ایثار و فداکاری تو هدیهای به وسعت آسمانها و عمق دریاها میطلبد.
میخواهم چیزی بنویسم که شاید سرسوزنی از رنج تو را پاس داشته باشم، اما کاملاً قاصر و مات ماندهام و نمیتوانم از تو بگویم. دلم میخواهد همه رنگهای دنیا را در دستانم بگیرم و بنویسم، اما بهسراغ هر واژه که میروم کمرنگ و شرمگین میشود، زیرا نمیتواند بر بلندای عشق و ایثار تو دست یابد.
با آنکه میدانم تو در استعاره نمیگنجی، سعی میکنم بهترین واژهها را کنار هم ردیف کنم شاید قطرهای از دریا را سروده باشم.
اینک با این کلمات دست و پا شکسته به پابوس رنجها و شبزندهداریهایت آمدهام تا از کوتاهیهای کودکانه من درگذری و بوسهام را بر دستان سرشار از عاطفه و لبریز از محبت و مالامال از عشق خداییات، پذیرا باشی. مادر بخند تا دوباره با لبخندهای رویاییات مأنوس شوم، لبخند تو مثل طلوع سپیده برایم بشارت خورشید است.
لبخند پرمهر و سیمای پرمحبتت را بسیار دوست دارم. مادر بگذار صورت چروک و دستان پینهبستهات را که، چون چتری از محبت مرا در مسیر تندباد حوادث حمایت کردهاند، ببوسم و بر این بوسه افتخار کنم و یکی از میلیونها حقی که بر گردن من داری ادا کرده و کوچکترین وظیفه خویش را که سپاس از توست، انجام دهم.
مادر دوستت دارم.
مادر! در ستایش دنیای پرمهرت، ترانه ای از اخلاص خواهم سرود و گلدسته ای از مهر بر گردنت خواهم آویخت.
شکوه عشق را در زمزمه های مادرانه ات می یابم و انگیزه خلقت را از قلب پرمهرت می خوانم.
مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد.
ایمانم از دعای توست و خدایم را از زبان تو شناخته ام، عبادت را تو به من آموخته ای.
روزت هزاران بار مبارک
مادرم گاهی فراموشت میکنیم
لابه لای تمام روزمرگیهای بی سر و تهمان
فراموشیمان را ببخش!
گاهی یادمان میرود، قربان صدقهتان برویم
فراموشیمان را ببخش!
گاهی فراموش میکنیم خدا را شاکر باشیم، برای سلامتیت
برای نفس کشیدنت
فراموشیمان را ببخش!
گاهی در هر سن و سالی کودک میشویم
یاغی میشویم
گستاخیمان را ببخش!
اصلا تو آفریده شدی برای بخشیدن
برای چشم پوشیدن
وقف کردن زندگیات برای عزیزانت…
دعای خیرت اگر نباشد
ناتوانم قدم از قدم بردارم
دوستت دارم مادر
دکلمه برای روز مادر و تولد حضرت فاطمه
کودکی پای به جهان هستی میگذاشت
و در راه فرشتهای از جانب پروردگار او را همراهی میکرد
کودک، نگران از فرشته پرسید
من کوچک و ناتوانم، چگونه میتوانم در این دنیای پر مخاطره زندگی کنم؟
فرشته پاسخ داد: پروردگار برای تو فرشتهای زمینی قرار داده است
که اکنون در انتظار توست
او از تو مراقبت خواهد کرد
به تو لبخند خواهد زد
او محبت و عشق و مهربانی را نشان تو خواهد داد
او برای مراقبت از تو، از جان خویش نیز میتواند بگذرد
کودک پرسید: اکنون که من از پیش شما میروم
چگونه دوباره میتوانم با پروردگارم صحبت کنم؟
فرشته پاسخ داد: پروردگار همیشه در کنار توست
و فرشته زمینی تو نیز، به تو یاد خواهد داد که چگونه با خدای بزرگ در ارتباط باشی و چگونه با او صحبت کنی
کم کم صدای انسانها به گوش میرسد
کودک با عجله پرسید: فراموش کردم که بپرسم
نام فرشته زمینی من چیست؟
فرشته پاسخ داد: تو صدایش کن مادر
مادر یعنی زندگی ، مادر یعنی عشق ، مادر یعنی مهر ، مادر یعنی اون فرشته ای که با اشک تو ، اشک میریزه ، با خنده هات می خنده
مادر یعنی اون فرشته ای که نگاهش به توئه و با هر لبخندت ، زندگی میکنه.
مادر یعنی اون فرشته ای که موهاش سفید میشه برای بزرگ کردنت و به تو میگه: پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم…
مادر یعنی اون فرشته ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونه رو میچینه تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی
مادر یعنی اون فرشته ای که شبایی که غم داری یا مریضی، تا صبح بالا سرت می شینه و نگرانه
مادر یعنی اون فرشته ای ، که وقتی موقع کار میگی خسته شدم ، با اینکه پاهاش درد میکنه میگه تو بشین مادر من انجام میدم ،
مادر یعنی اون فرشته ای که هیچ وقت باور نمیکنی مریض بشه یا پیر بشه ، چون همیشه و توی هر حالتی به روت لبخند میزنه
مادر یعنی اون فرشته ای که طاقت دیدن اشکاش رو نداری …
مادر یعنی همه زندگی …
مادرم از تو ممنونم که مرا به دنیا آوردی تا در این دنیای بزرگ و پر از رمز و راز، حس بودن را تجربه کنم.
این جهان تنها در کنار لذت داشتن تو برایم معنا دارد
دوستت دارم مادر عزیزم
مامان عزیزم، آیا میدانستی عاشقت هستم؟ آیا میدانستی هیچکس، هیچکس و هیچکس نمیتواند جای تو را توی قلبم بگیرد؟ آیا میدانستی حاضرم همه چیزم را بدهم تا همیشه نزد من باشی؟ میگویند:«بچه ننه است»! چقدر بچه ننه بودن قشنگ است، چقدر لذتبخش است. آخر اگر نباشی قدر خیلی از روزها را نمیدانیم.
عشق به تو بهترین و تنهاترین عشقی است که میشود باورش کرد. یعنی بالاتر از عشق به مادر وجود دارد؟
یادش بخیر، قصههایی که برایم میگفتی چقدر لذتبخشتر از قصههای تنهایی امروزم بود. شنل قرمزی، چوپان دروغگو، شنگول و منگول و حبه انگور را برایم تعریف میکردی. چرا با اینکه چهار پنج سال این قصهها را میگفتی هیچ وقت برایم تکراری نمیشد؟ چرا؟
ولی الان زیباترین فیلمها و داستانها و رمانها نهایتاً یک بار به من لذت میدهد، چرا؟
مامان عزیزم، دمت گرم، نوکرم، تا عمر دارم خاک زیر پاتم؛ فقط یک چیز میتوانم بگویم: عاشقتم.
مادرم تو مانند زمزمه بهار در قلب زمستانی
درست مثل خورشید در روز جهانم را روشن میکنی و همچون ماه در تیرگی شب، به زندگی من معنا میبخشی.
روزت مبارک عزیزترینم
لحظهی آفرینش، اول آدم خلق شد و سپس حوا در طول تکریم نیازهای آدم خلق شد
رفاقت همان یک بار بود
از اون پس هر انسانی که متولد شد
اولین بویی که استشمام کرد، بوی خوش یک زن بود
اولین لبخندی که دید، لبخند ملیح یک زن بود
اولین طعامی که میل کرد، شیرهی وجود یک زن بود
زنها لایق نوازش نسیتاند، اشتباه نکن
زنها لایق ستایشند
چرا که حیاتمون را با دردی که اونها متحمل شدند، آغاز کردیم
آهای فرشتههای زمینی روزتون مبارک!
زمانی که احساس تنهایی کردم، وقتی کسی در این دنیا نبود که حرف مرا بفهمد. هر زمان که از عشق زمین خوردم و از زندگی ناامید شدم، تنها تو بودی که آغوشت را برایم باز کردی و تنهایم نگذاشتی.
مادرم تو را بیشتر از تمام داشتههایم در این دنیا دوست دارم.
روزت مبارک
مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفت هاست. لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست. قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.
مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست. عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است. چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفت هاست. لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست. قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید. نسیم، چهره بر گام های تو می ساید. مادر، روزت مبارک باد.
تا دیدهام به روی جهان باز شد ز شوق
لبخند مهربان تو جان در تنم دمید
فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو
دست نوازش تو به فریاد من رسید
روزت مبارک مادرمای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربان مهربانی و لطف و صفای تو
هرگز نشد محبت یاران و دوستان
همپایه محبت و مهر و وفای تو
مادرم! روزت مبارک
مادرم
مادر خوب و قشنگم
رفیق و سنگ صبور زندگی من
نیستی، فضای خانه بی تو سرد و سوت و کوره…
باور دارم و دلم خوش است جایگاه خوبی داری و در کنار کسانی هستی که یک عمر عاشقشان بودی
آنجا شاد باش و برای من هم دعا کن
روزت در آسمان ها مبارک مادر عزیزم…
بهترین دکلمه روز مادر
روزهای آرام من در کنار تویی معنا میگیرد که معنای آرامشی
من به تویی دچار میشوم که رویاهایم را ساختی
زندگی همان معنا را دارد که با اولین حضورت فریاد زدی
من هنوز به همان حس زیبای با تو بودن دچارم
و این حس بی مرز ترجمان همه نبودنهایت است
امنترین حریم دنیا مرز با تو بودن است
من دوست دارم در همان لحظه جادویی حضورت تا ابد تاب بخورم
بخندم و همه این غمها را نبینم
دلتنگیهای عمیق امروزم، فرش راه تنها زنی است که عاشقش هستم
امروز جایگاه من عظمت مقدسترین حس دنیا را صاحب است
تنها زنی که عاشقش هستم به اندازه تمام دلتنگیهای قلب کوچکم به دور بودن مجبور است
تنها زن آرزوهایم، مقدسترین آغوش دنیا را دارد و من دیوانهوار در جستوجوی آرامش وجود عزیزش هستم
تنها زنی که عاشقش هستم، نابترین شعر دنیا را برایم سرود، تا به دلتنگیها رنگ امتحان زند
حال من ماندهام و این خستگیهای تمام نشدنی
من هستم و این راه طولانی که باید طی شود
من هستم و خواهش تنها زنی که عاشقش بودم
آن زن درکنارم هست، آن زن همیشه در کنارم هست
آغوش آن زن پشتیبان گرم من است
آغوش آن زن بوی بچگیهایم را میدهد
آغوشش بوی زنی را میدهد که همیشه همراهم بود
آن زن همیشه در کنارم هست!
من هستم و موفقیتی که باید باشد، به پاس همه سپیدیهای وجود تنها زنی که عاشقش بودم
آن زن مادرم هست
این بهشت نزدیک من است
تقدیم به تمام مادرهای سرزمینم!
مادر، اگر دعای شبانگاهیات نبود
من در لهیب آتش غم می گداختم
مادر، اگر گناه نبود این به درگهت
بی شک تو را به جای خدا میشناختم
تا دیدهام به روی جهان باز شد، زشوق
لبخند مهربان تو جا در تنم دمید
فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو
دست نوازش تو به فریاد من رسید
مادر، قسم به آن همه شب زنده داریت
که اندر سرم هوای تو هست و صفای تو
آیینه دار مهر و عطوفت تویی، تویی
خواهم که سر نهم به خدا من به پای تو
روزی که طفل زار و نحیفی بُدم ز مهر
چون جان خود، مرا تو نگهدار بودهای
مادر، به راه زندگی من فدا شدی
دایم مرا تو مونس و غمخوار بودهای
مادر قسم به تو، که تویی نور کردگار
یزدان تو را، ز نور وفا آفریده است
نازم به آن شکوه و به آن عزّت و مقام
جنّت به زیر پای تو خوش آرمیده است
دکلمه روز مادر برای پیش دبستانی
بی منت بزرگم کرد
بی منت مهربونیاشو خرجم کرد
بی منت عمرشو به پام ریخت
بی منت خوابشو زد تا من راحت بخوابم
بی منت غذا درست کرد، جلوم گذاشت
بی منت آرزوهاشو باهام تقسیم کرد
بی منت به حرفام گوش داد
بی منت بهت میگم مادرم عاشقتم
روزت مبارک مادر









