با انواع اختلال خوردن آشنا شوید؛ از نشانهها تا راههای درمان!
اختلالت خوردن تنها یک مشکل نستند، بلکه یک نوع بیماری بسیار جدی هستند که می توانند سلامت جسم و روان را تهدید کند. برخی از این عوامل بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و اختلال پرخوری هستند و اگر به موقع تشخیص داده نشود، ممکن است پیامدهای جبرانناپذیری به دنبال داشته باشند.

به گزارش تلنگر؛ انواع اختلال خوردن یکی از چالشبرانگیزترین مشکلات سلامت روان هستند که نهتنها عادات غذایی یک فرد را مختل میکنند، بلکه میتوانند تاثیرات بسرایی بر سلامت جسمی، روحی و حتی روابط اجتماعی داشته باشند. این اختلالات معمولاً در نوجوانان و جوانان آغاز میشوند اما در هر سنی ممکن است بروز پیدا کنند.
تشخیص بهموقع علائم اختلالاتی می تواند نقش کلیدی در روند درمان داشته باشد. درک صحیح این بیماریها به ما کمک میکند تا زودتر اقدام کنیم، از آسیبهای جدی جلوگیری نماییم و مسیر درمان را با آگاهی بیشتری طی کنیم. در ادامه به بررسی علائم، علل و موثرترین راهکارهای درمانی برای انواع اختلالات خوردن خواهیم پرداخت.
معرفی انواع اختلال خوردن
در ادامه با انواع اختلال خوردن آشنا م یشوید پس تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa)
پرخوری عصبی یکی از رایجترین انواع اختلال خوردن است که با چرخهای از پرخوری غیرقابل کنترل و سپس انجام رفتارهای جبرانی برای جلوگیری از افزایش وزن (مانند استفراغ عمدی، استفاده از ملین، روزهداری یا ورزش شدید) شناخته میشود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است ظاهر بدنی طبیعی داشته باشند یا حتی وزن سالمی داشته باشند اما از درون با اضطراب، شرم و نارضایتی شدید از بدن خود دستوپنجه نرم میکنند.
علائم پرخوری عصبی
- خوردن مقدار زیادی غذا در مدت زمان کوتاه و احساس ناتوانی در کنترل آن
- رفتارهای جبرانی پس از پرخوری مانند استفراغ، مصرف ملین یا ورزش شدید
- ترس زیاد از افزایش وزن یا تغییر شکل بدن
- اشتغال ذهنی دائمی با غذا، کالری، وزن و رژیمهای غذایی
- پنهانکاری در خوردن غذا یا مراجعه پنهانی به سرویس بهداشتی بعد از وعدههای غذایی
- احساس گناه، افسردگی یا بیارزشی پس از اپیزودهای پرخوری
بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa)
بیاشتهایی عصبی یکی از خطرناکترین و پیچیدهترین انواع اختلال خوردن است که با ترس شدید از چاقی، تصویر بدنی تحریفشده و محدودیت افراطی در غذا خوردن مشخص میشود. افراد مبتلا علیرغم داشتن وزن پایین، همچنان خود را چاق میبینند و با وسواس زیاد سعی میکنند وزن خود را کاهش دهند یا ثابت نگه دارند.
علائم بیاشتهایی عصبی
- کاهش شدید و مداوم وزن بدن
- امتناع از حفظ وزن در سطح طبیعی یا سالم
- ترس غیرواقعی و مفرط از افزایش وزن، حتی در شرایط کموزنی
- تحریف در درک تصویر بدن: فرد خود را چاق میبیند در حالیکه بسیار لاغر است
- محدودیت شدید در مصرف غذا و کالری
- رفتارهایی مانند شمارش افراطی کالری، رژیمهای سخت، ورزش بیشازحد یا روزهداری
- بینظمی یا قطع قاعدگی در زنان
- سردی مداوم بدن، ریزش مو، خشکی پوست و رنگپریدگی
- انزوای اجتماعی و تحریکپذیری شدید
اختلال پرخوری (BED)
اختلال پرخوری یا BED (Binge Eating Disorder) نوعی از اختلال خوردن است که با مصرف مکرر و کنترلنشدهی مقدار زیادی غذا در مدت زمان کوتاه مشخص میشود، بدون اینکه فرد پس از آن اقدام به رفتارهای جبرانی (مثل استفراغ یا ورزش شدید) کند. برخلاف پرخوریهای گاهبهگاه، افراد مبتلا به BED این رفتار را به شکل مزمن و همراه با احساس گناه، شرم و بیارزشی تجربه میکنند.
علائم اختلال پرخوری
- خوردن مقدار زیادی غذا در مدت زمان کوتاه (مثلاً کمتر از دو ساعت)
- احساس ناتوانی در کنترل میزان یا زمان خوردن
- خوردن سریعتر از حالت عادی
- خوردن تا حدی که فرد احساس ناراحتی شدید جسمی کند
- خوردن حتی در مواقعی که گرسنه نیست
- خوردن به صورت پنهانی بهدلیل احساس شرم
- احساس گناه، افسردگی یا انزجار از خود پس از پرخوری
- تکرار این رفتار حداقل یک بار در هفته، به مدت حداقل سه ماه
اختلال هرزه خواری (Pica)
اختلال هرزهخواری یا Pica نوعی اختلال خوردن است که در آن فرد بهطور مداوم و غیرقابلکنترل، مواد غیرخوراکی و بدون ارزش غذایی مانند خاک، یخ، مو، گچ، کاغذ، صابون یا حتی رنگ را مصرف میکند. این رفتار باید حداقل یک ماه ادامه داشته باشد تا بهعنوان اختلال شناخته شود و تناسبی با سطح رشد یا فرهنگ فرد نداشته باشد.
علائم اختلال هرزهخواری
- خوردن مکرر و بدون توجیه از مواد غیرخوراکی مانند: خاک، شن یا خاکستر، یخ (معروف به pagophagia) مو، پشم، نخ یا کاغذ، صابون، گچ، رنگ، فلز یا چوب
- بروز این رفتار حداقل یک ماه بهصورت مداوم
- رفتار خوردن مواد غیرخوراکی با سطح رشد فرد (مثلاً در کودکان بالای ۲ سال) همخوانی ندارد
- این رفتار ناشی از آداب و رسوم فرهنگی خاص نیست
- گاهی با علائم گوارشی، سوءتغذیه یا انسداد روده همراه است
اختلال نشخوار (Rumination Disorder)
اختلال نشخوار یکی از اختلالات خوردن نادر اما جدی است که در آن فرد بهصورت مکرر و غیرارادی، غذا را پس از بلع به دهان برمیگرداند، میجود و دوباره قورت میدهد یا بیرون میریزد. این رفتار معمولاً در عرض ۳۰ دقیقه پس از صرف غذا رخ میدهد و با تهوع، استفراغ یا بیماریهای گوارشی متفاوت است، زیرا بدون احساس ناراحتی یا انزجار انجام میشود.
این اختلال بیشتر در نوزادان، کودکان خردسال، افراد با ناتوانی ذهنی یا افراد تحت فشار روانی شدید دیده میشود، اما در نوجوانان و بزرگسالان نیز ممکن است رخ دهد.
علائم اختلال نشخوار
- برگشت مکرر غذا به دهان پس از خوردن (حداقل به مدت یک ماه)
- جویدن مجدد غذا یا بیرون ریختن آن بدون نشانههای تهوع یا حالت تهوع
- عدم وجود مشکلات گوارشی مشخص (مانند ریفلاکس یا زخم معده)
- کاهش وزن و نشانههای سوءتغذیه، بهویژه در کودکان
- تنفس بدبو، پوسیدگی دندانها، یا تحریک گلو و مری
- انجام این رفتار به صورت عمدی یا نیمهارادی
- عدم نگرانی یا ناراحتی واضح از این رفتار در بسیاری از موارد
اختلال اجتناب یا محدودیت غذا (ARFID)
اختلال اجتناب یا محدودیت غذا (ARFID) یکی از اختلالات خوردن است که بهطور عمده در کودکان و نوجوانان مشاهده میشود و با عدم تمایل به خوردن انواع خاصی از غذاها یا محدودیت شدید در تنوع غذایی مشخص میشود. در این اختلال، فرد به دلیل ترس از مشکلات گوارشی، تجربیات منفی با غذا یا علاقه نداشتن به طعم یا بافت غذا از خوردن غذاهای مختلف خودداری میکند.
افراد مبتلا به ARFID بهطور کلی از انواع خاصی از غذاها اجتناب میکنند یا فقط از یک گروه غذایی خاص (مانند غذاهای نرم یا خنک) استفاده میکنند. این اختلال میتواند به مشکلات جدی جسمی مانند سوءتغذیه، کاهش وزن و اختلالات رشد منجر شود.
علائم اختلال ARFID
- کودک یا فرد بزرگسال تمایلی به خوردن انواع مختلف غذا ندارد یا فقط به خوردن تعداد محدودی از غذاهای خاص علاقه نشان میدهد.
- فرد ممکن است به دلیل تجربیات ناخوشایند گذشته (مانند تهوع یا درد معده) از برخی غذاها اجتناب کند.
- در کودکان، ARFID میتواند منجر به کمبود رشد یا کمبود وزن شود.
- از جمله تهوع، استفراغ یا درد معده که ممکن است باعث اجتناب از برخی غذاها شود.
- فرد ممکن است از خوردن غذاهای جدید یا ناشناخته بترسد و حتی از خوردن غذاهایی که برای دیگران عادی است، خودداری کند.
- تمایل به خوردن تنها تعداد کمی از غذاها (مانند فقط غذاهای خاص یا شیرینیها) که باعث ایجاد سوءتغذیه میشود.
اختلال خوردن شبانه
اختلال خوردن شبانه (NES) یکی از اختلالات خوردن است که با خوردن غذا در طول شب، به ویژه پس از بیدار شدن از خواب، شناخته میشود. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً در نیمه شب یا اواخر شب بهطور مکرر غذا میخورند، حتی زمانی که احساس گرسنگی نمیکنند. این رفتار میتواند منجر به مشکلات جدی جسمی و روانی مانند اضافه وزن، اختلالات خواب و افسردگی شود.
افراد مبتلا به اختلال خوردن شبانه معمولاً دارای الگوهای تغذیهای غیرعادی هستند که ممکن است باعث شود در طول شب چندین بار از خواب بیدار شده و غذا بخورند. این اختلال بیشتر در افراد مبتلا به چاقی، اختلالات خواب یا مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب مشاهده میشود.
علائم اختلال خوردن شبانه
- خوردن غذا در طول شب یا پس از بیدار شدن از خواب (بهطور معمول پس از نیمهشب تا سپیدهدم)
- احساس عدم کنترل بر میزان غذا خوردن و تمایل به خوردن بدون احساس گرسنگی
- پرخوری در شب که منجر به اضافه وزن میشود
- اختلال در الگوی خواب و بیدار شدن مکرر در شب برای خوردن
- افزایش اضطراب یا افسردگی مرتبط با غذا خوردن شبانه
- خوردن غذاهای خاص مانند غذاهای شیرین، پرکالری یا چرب در شب
- احساس خجالت یا شرم از خوردن شبانه یا خوردن در زمانهای نامناسب
- عدم یادآوری بخشی از رفتار خوردن در شب بهویژه در موارد شدیدتر
اختلال خوردن در نوجوانان
نوجوانان در دوران بلوغ با تغییرات جسمی و روانی زیادی مواجه میشوند که ممکن است بهطور غیرمستقیم منجر به مشکلات خوردن و اختلالات مربوط به آنها شود. این اختلالات میتوانند سلامت جسمی و روانی آنها را تهدید کنند و در صورت عدم درمان ممکن است به مشکلات دائمی تبدیل شوند.
انواع اختلالات خوردن در نوجوانان
- بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa): این اختلال با کاهش شدید وزن و ترس از چاقی همراه است. نوجوانانی که به این اختلال مبتلا میشوند، بهشدت از خوردن خودداری میکنند و از اضافه وزن هراس دارند، حتی اگر بدنشان لاغر باشد. این اختلال میتواند منجر به سوءتغذیه، مشکلات قلبی و حتی مرگ شود.
- بولیمیا (Bulimia Nervosa): در این اختلال، نوجوانان در دورههایی از پرخوری شدید قرار میگیرند که پس از آن بهطور عمدی غذا را از بدن خود بیرون میکنند (مانند استفراغ یا استفاده از ملینها) تا از افزایش وزن جلوگیری کنند. این رفتار میتواند به اختلالات گوارشی، مشکلات دندانی، افسردگی و اضطراب منجر شود.
- اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder): در این اختلال، نوجوانان بهطور مکرر و غیرقابل کنترل غذا میخورند، اما برخلاف بولیمیا، از روشهایی مانند استفراغ برای جبران پرخوری استفاده نمیکنند. این اختلال میتواند به چاقی، مشکلات روانی و احساس شرم و گناه منجر شود.
علائم اختلال خوردن در نوجوانان
- کاهش یا افزایش شدید وزن در مدت زمان کوتاه
- ترس از چاقی حتی در صورت داشتن وزن نرمال یا لاغری
- افزایش تمرکز روی ظاهر بدن و وزن
- استفاده از روشهای خطرناک برای کاهش وزن (استفراغ، مصرف ملینها، تمرینات زیاد)
- پنهانکاری در مورد خوردن غذا یا اجتناب از خوردن در جمع
- احساس اضطراب، افسردگی، یا شرم بعد از خوردن
- مشکلات گوارشی مانند درد شکم یا یبوست
- تغییرات خلقی و اجتماعی (انزوا، اضطراب یا افسردگی)
اختلال خوردن در کودکان
در دوران کودکی بسیاری از مشکلات مرتبط با خوردن ممکن است بهطور طبیعی به وجود بیایند. اما زمانی که این مشکلات به صورت مداوم ادامه یابند و به مشکلات جسمی، روانی یا اجتماعی منجر شوند، ممکن است به اختلالات خوردن تبدیل شوند. این اختلالات میتوانند شامل کمبود اشتها، پرخوری، حساسیت به غذا و حتی اجتناب از خوردن باشند.
انواع اختلالات خوردن در کودکان
- اختلال اجتناب یا محدودیت غذا (ARFID): این اختلال زمانی رخ میدهد که کودک از خوردن انواع خاصی از غذاها یا حتی گروههای غذایی اجتناب کند. این اختلال میتواند به کاهش وزن، سوءتغذیه و مشکلات رشد منجر شود. ARFID ممکن است به دلیل ترس از غذاها، حساسیتهای حسی، یا تجربیات منفی گذشته به وجود آید.
- اختلال هرزهخواری (Pica): در این اختلال، کودک به خوردن مواد غیرخوراکی مانند خاک، رنگ، گچ، یا حتی کاغذ تمایل دارد. این اختلال معمولاً در کودکان خردسال بیشتر دیده میشود و میتواند به مسمومیت یا مشکلات گوارشی منجر شود.
- اختلال نشخوار (Rumination Disorder): در این اختلال، کودک بعد از خوردن غذا آن را برمیگرداند، اما برخلاف استفراغ، کودک غذا را دوباره میجوید و دوباره میبلعد. این اختلال میتواند باعث سوءتغذیه و مشکلات رشد شود.
- اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder): کودک مبتلا به این اختلال ممکن است در برخی مواقع بهطور مکرر و بدون کنترل غذا بخورد. این رفتار معمولاً بهطور غیرقابلکنترلی انجام میشود و ممکن است به چاقی و مشکلات روانی منجر شود.
- کمبود اشتها (Anorexia Nervosa): اگرچه این اختلال بیشتر در نوجوانان مشاهده میشود، اما در برخی از کودکان نیز ممکن است به صورت اجتناب شدید از خوردن و کاهش وزن ظاهر شود. این اختلال میتواند به سوءتغذیه و مشکلات رشد منجر گردد.
علائم اختلالات خوردن در کودکان
- کودک ممکن است به طور ناگهانی علاقهاش به خوردن غذا را از دست دهد یا برعکس بهطور غیرعادی غذا بخورد.
- برخی از کودکان ممکن است در برخی مواقع بیش از حد غذا بخورند یا از خوردن انواع خاصی از غذاها خودداری کنند.
- عدم دریافت مواد مغذی کافی میتواند باعث کاهش رشد جسمی و وزن کم شود.
- کودک ممکن است نسبت به غذاهای خاصی مقاومت نشان دهد و آنها را به دلیل طعم، بافت یا بوی خاصی رد کند.
- کودک ممکن است بهطور عمدی از خوردن غذا خودداری کرده و در مورد میزان یا نوع غذایی که میخورد، پنهانکاری کند.
- کودکانی که با اختلالات خوردن مواجه هستند، ممکن است دچار اضطراب، افسردگی یا خلق و خوی نامتعادل شوند.
چه چیزی باعث اختلال خوردن میشود؟
اختلالات خوردن معمولاً نتیجه ترکیبی از عوامل مختلف جسمی، روانی و اجتماعی هستند. این عوامل میتوانند بهطور مجزا یا ترکیب شده در فرد تأثیر بگذارند و باعث بروز اختلالات خوردن شوند. در ادامه، به مهمترین عوامل مؤثر در بروز اختلالات خوردن اشاره میکنم:
عوامل روانشناختی
- افسردگی و اضطراب: بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات خوردن ممکن است از افسردگی، اضطراب یا دیگر مشکلات روانی رنج ببرند. اضطراب از افزایش وزن، ترس از غذا، یا احساس کنترل در برابر زندگی ممکن است باعث رفتارهای غذایی نامناسب شود.
- پایین بودن عزت نفس: افرادی که عزت نفس پایینی دارند، ممکن است تلاش کنند با کنترل وزن یا نوع غذایی که مصرف میکنند، احساس بهتری نسبت به خود پیدا کنند.
- کنترل: برخی افراد ممکن است اختلال خوردن را بهعنوان ابزاری برای به دست آوردن کنترل بر جنبههایی از زندگی که احساس میکنند خارج از کنترل هستند (مثل استرس یا مشکلات خانوادگی) استفاده کنند.
- تجربیات منفی گذشته: تجربیاتی مانند سوءاستفاده جسمی، روانی یا جنسی، انتقادات مداوم از بدن یا وزن، یا طرد اجتماعی میتواند در ایجاد اختلالات خوردن نقش داشته باشد.
عوامل بیولوژیکی و فیزیولوژیکی
- ژنتیک: شواهد نشان میدهند که اختلالات خوردن ممکن است در خانوادهها شیوع بیشتری داشته باشد، به این معنی که عوامل ژنتیکی میتوانند نقش مهمی در بروز این اختلالات داشته باشند.
- عدم تعادل شیمیایی در مغز: برخی تحقیقات نشان میدهند که عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز (مانند سروتونین) میتواند با اختلالات خوردن مرتبط باشد. این اختلالات میتوانند منجر به تغییرات در رفتارهای غذایی شوند.
- اختلالات هورمونی: تغییرات هورمونی در دوران بلوغ یا شرایط خاصی مانند بارداری یا اختلالات غده تیروئید میتواند به تغییرات در رفتارهای غذایی و نیاز به کنترل غذا منجر شود.
عوامل اجتماعی و فرهنگی
- استانداردهای زیبایی اجتماعی: رسانهها، تبلیغات، و شبکههای اجتماعی اغلب تصویری از بدن ایدهآل (لاغری) ارائه میدهند که میتواند فشار زیادی را بر افراد، بهویژه نوجوانان و جوانان، وارد کند تا تلاش کنند به این استانداردها برسند. این فشار میتواند منجر به ایجاد اضطراب و مشکلات خوردن شود.
- نظرات خانواده و دوستان: انتقادات مداوم از ظاهر یا وزن فرد از طرف خانواده، دوستان یا معلمان میتواند به احساسات منفی و ایجاد اختلالات خوردن منجر شود.
- فرهنگ فشرده بر کاهش وزن: در برخی از جوامع، به ویژه جوامعی که تأکید زیادی بر ظاهری خاص دارند، فشار برای لاغری میتواند منجر به مشکلات خوردن شود.
عوامل محیطی و تجربیات زندگی
- تجربیات استرسزا: وقایع استرسزا مانند مرگ عزیزان، مشکلات خانوادگی یا تحصیلی، یا فشارهای شغلی و اجتماعی میتواند به اختلالات خوردن منجر شود.
- تغییرات در زندگی: تغییرات بزرگ مانند جابجایی، شروع مدرسه یا تغییر در وضعیت اجتماعی یا اقتصادی خانوادهها میتواند استرس زیادی به کودک یا نوجوان وارد کرده و باعث بروز اختلالات خوردن شود.
الگوهای غذایی نامناسب و سبک زندگی
- رژیمهای سخت و کاهش وزن سریع: برخی افراد برای کاهش وزن سریع رژیمهای سخت و شدید میگیرند که میتواند منجر به ایجاد اختلالات خوردن مانند بیاشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی شود.
- عادات غذایی غلط: مصرف غذاهای فراوریشده و کمارزش یا خوردن بهصورت ناآگاهانه و بدون توجه به نیازهای جسمی میتواند باعث بروز اختلالات خوردن شود.
عوامل فیزیولوژیکی
- عدم تعادل در گرسنگی و سیری: در برخی افراد ممکن است سیستم تنظیم گرسنگی و سیری دچار اختلال شود، بهطوری که فرد بیش از حد غذا میخورد یا بهطور دائم از خوردن غذا خودداری میکند.
- اختلالات گوارشی: مشکلات گوارشی مانند رفلاکس یا دردهای شکمی میتواند باعث اختلال در عادات غذایی و تغییر در میل به غذا شود.
درمان اختلال خوردن چیست؟
درمان اختلالات خوردن یک فرآیند پیچیده و چندجانبه است که نیاز به حمایت از متخصصان مختلف، از جمله روانشناسان، پزشکان و متخصصان تغذیه دارد. درمان اختلالات خوردن معمولاً شامل مداخلات روانشناختی، تغذیهای، دارویی و حمایت اجتماعی است. هدف اصلی درمان این اختلالات، بازگرداندن رفتارهای غذایی سالم، بهبود وضعیت روانی و فیزیکی فرد و جلوگیری از عوارض طولانیمدت است. در ادامه، انواع مختلف درمانهای مؤثر برای اختلالات خوردن توضیح داده شدهاند:
درمان روانشناختی
درمان روانشناختی بهویژه برای اختلالات خوردن بسیار حیاتی است. این درمانها به فرد کمک میکنند تا به الگوهای فکری و رفتاری که منجر به اختلالات خوردن شدهاند، بپردازد و آنها را تغییر دهد.
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): درمان شناختی-رفتاری یکی از مؤثرترین روشهای درمان اختلالات خوردن است. در این روش، فرد به شناسایی و تغییر افکار و رفتارهای منفی خود در مورد غذا، بدن و وزن میپردازد. هدف CBT این است که فرد یاد بگیرد چگونه بهطور سالمتر و منطقیتری با خوردن و ظاهر بدن خود روبهرو شود.
- درمان خانوادهمحور (FBT): این درمان بهویژه برای کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات خوردن مناسب است. در این روش، خانوادهها در فرآیند درمان مشارکت فعال دارند و به حمایت از فرد در بهبود عادات غذایی و ذهنیت خود کمک میکنند. درمان خانوادهمحور معمولاً شامل آموزش به خانوادهها درباره اختلالات خوردن و تقویت حمایتهای خانوادگی است.
- درمان انگیزشی (Motivational Interviewing): این روش به فرد کمک میکند تا انگیزه خود برای تغییر رفتارهای غذایی خود را شناسایی کند. درمان انگیزشی میتواند بهویژه برای افرادی مفید باشد که تمایلی به درمان ندارند یا مقاومت میکنند.
- درمان بینفردی (IPT): این درمان بر روی بهبود روابط فرد با دیگران و حل مشکلات اجتماعی و ارتباطی تمرکز دارد که ممکن است باعث اختلالات خوردن شده باشد.
درمان تغذیهای
متخصصان تغذیه در درمان اختلالات خوردن نقش حیاتی دارند. هدف درمان تغذیهای این است که فرد یاد بگیرد چگونه غذا را بهطور سالم و متعادل مصرف کند و بهطور مداوم از آن لذت ببرد.
- آموزش تغذیهای: در این بخش، متخصص تغذیه به فرد آموزش میدهد که چگونه رژیم غذایی سالمی داشته باشد و از محدودیتهای غذایی یا پرخوری جلوگیری کند. این آموزش میتواند شامل مشاوره برای رسیدن به اهداف تغذیهای خاص و یادگیری تکنیکهای صحیح غذا خوردن باشد.
- بازسازی عادات غذایی: در این فرآیند، متخصص تغذیه به فرد کمک میکند تا عادات غذایی ناسالم را شناسایی کرده و آنها را به عادات سالمتری تغییر دهد. این فرآیند ممکن است شامل ایجاد یک برنامه غذایی متعادل و مناسب برای وضعیت فیزیکی فرد باشد.
درمان دارویی
در برخی موارد، درمان دارویی میتواند برای کنترل علائم روانی همراه با اختلالات خوردن مانند اضطراب، افسردگی یا اختلالات خلقی مفید باشد.
- داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب: داروهایی مانند SSRIها (مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین) میتوانند در درمان افسردگی و اضطراب که همراه با اختلالات خوردن هستند، مفید باشند. این داروها معمولاً در درمان اختلالات خوردن مانند بیاشتهایی عصبی و بولیمیا مفید هستند.
- داروهای ضداضطراب: داروهایی که برای درمان اضطراب تجویز میشوند، میتوانند به فرد کمک کنند تا احساسات خود را بهتر کنترل کند و از روی آوردن به رفتارهای غیرسالم برای مقابله با اضطراب جلوگیری کند.
- داروهای تنظیم اشتها: در برخی از اختلالات خوردن مانند اختلال پرخوری (BED)، داروهایی برای تنظیم اشتها و کاهش پرخوری نیز تجویز میشوند.
حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی از جمله نقش خانواده، دوستان و گروههای حمایتی در فرآیند درمان اختلالات خوردن از اهمیت بالایی برخوردار است. حمایت از فرد در کنار متخصصان میتواند به بازگشت به روند طبیعی زندگی کمک کند.
- گروههای حمایتی: پیوستن به گروههای حمایتی مانند گروههای درمانی یا گروههای آنلاین میتواند برای افراد مبتلا به اختلالات خوردن مفید باشد. این گروهها به فرد کمک میکنند تا احساس تنهایی نکند و بتواند تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارد.
- حمایت خانوادگی: حمایت خانواده میتواند برای فرد مبتلا به اختلال خوردن بسیار ارزشمند باشد. آموزش خانوادهها در مورد اختلالات خوردن و راههای حمایت از فرد بیمار میتواند روند درمان را تسریع کند.
مداخلات بیمارستانی و بستری
در مواردی که اختلال خوردن شدید است و فرد دچار سوءتغذیه یا مشکلات جسمی جدی میشود، بستری شدن در بیمارستان ممکن است ضروری باشد. در بیمارستان، پزشکان و متخصصان میتوانند وضعیت جسمی فرد را پایش کنند و درمانهای مناسب را برای بازگرداندن وضعیت تغذیهای سالم آغاز کنند.
انتهای مطلب/ م.د