تکرار تاریخ؛ چگونه کرباسچی و ظریف قربانی شدند؟
امیر محمدی: حذف غلامحسین کرباسچی، شهردار موفق تهران، و محمدجواد ظریف، دیپلمات برجسته ایران، دو نمونه از یک الگوی تکراری در تاریخ ایران است. هر دو نخبه، در اوج موفقیت و با دستاوردهای چشمگیر، قربانی دسیسههای داخلی و خارجی شدند.

به گزارش تلنگر؛ غلامحسین کرباسچی، شهرداری که با لقب «گلکار تهران» شناخته میشد، و محمدجواد ظریف، دیپلمات برجسته ایران، دو چهرهای هستند که هر دو در اوج موفقیت، از صحنه مدیریت و سیاست ایران حذف شدند. هر دو، نمادهایی از توسعه و پیشرفت بودند، اما سرنوشت مشابهی را تجربه کردند: قربانی شدن در برابر دسیسههای داخلی و خارجی.
مقایسه تاریخی؛ دو مدیر، دو سرنوشت مشابه
کرباسچی در ۳۶ سالگی و بدون رقابت، شهردار تهران شد و با پروژههای عمرانی و فرهنگی، چهره پایتخت را دگرگون کرد. ظریف نیز در اوج تحریمها، با دیپلماسی هوشمندانه، برجام را به نتیجه رساند و ایران را از انزوا نجات داد. اما هر دو، پس از ایستادگی در برابر فشارهای خارجی و تلاش برای توسعه ایران، از صحنه حذف شدند.
دسیسههای پنهان؛ نقش استعمار و بازیهای سیاسی
در هر دو مورد، ردپای دسیسههای خارجی و داخلی به وضوح دیده میشود. کرباسچی با مقاومت در برابر خواستههای سفارت انگلیس، خشم استعمار پیر را برانگیخت. انگلیسیها با استفاده از امپراتوری رسانهای خود، ابتدا او را ستودند و سپس با القائات پنهانی، زمینه حذف او را فراهم کردند.
در مورد ظریف نیز، دیپلماسی موفق او در مذاکرات برجام، باعث نگرانی قدرتهای خارجی شد. او که توانسته بود با هوشمندی، تحریمها را دور بزند، به هدفی برای فشارهای داخلی و خارجی تبدیل شد. در نهایت، با تغییر فضای سیاسی، او نیز از دولت حذف شد.
پایان یک رویا؛ زندان برای کرباسچی، انزوا برای ظریف
کرباسچی با پروندهسازی قضایی و اتهامات مالی، به زندان افتاد و از خدمات دولتی محروم شد. ظریف نیز پس از حذف از دولت، به حاشیه رانده شد و از نقشآفرینی در عرصه دیپلماسی بازماند. هر دو، قربانی سناریویی شدند که هدف آن، تضعیف ایران و جلوگیری از توسعه بود.
تکرار تاریخ؛ هشداری برای ایران
حذف کرباسچی و ظریف، دو نمونه از یک الگوی تکراری در تاریخ ایران است: نخبگانی که برای پیشرفت کشور تلاش میکنند، اما در نهایت، قربانی دسیسههای داخلی و خارجی میشوند. این رویدادها زنگ هشداری برای جامعه ایران است. هشداری برای بیداری در برابر بازیهای پنهان و هشداری برای حفظ و پاسداری از سرمایههای ملی.
پرسشهای بیپاسخ
- آیا حذف ظریف نیز مانند کرباسچی، نتیجه دسیسههای استعماری بود؟
- آیا اجازه خواهیم داد نخبگان این سرزمین، بار دیگر قربانی شوند؟
- آیا زمان آن نرسیده است که از تکرار این سناریو جلوگیری کنیم؟
این پرسشها، نه تنها درباره گذشته، بلکه درباره آینده ایران نیز سخن میگویند. آیندهای که به تصمیمهای امروز ما وابسته است.
انتهای مطلب
حذف نشدن بلکه آزاد شدن از اختلاس و حیف میل بیتالمال مردم ایران در داخل و خارج کشور و کاسبی از تحریم و انزوای سیاسی ایران فریاد ملت ایران هر روز تو خیابون فریاد می زنند سفر خالی