راز سفر هشتم آذر بشار به مسکو چه بود؟ / خیانت دوباره پوتین به ایران
امیر محمدی: به نظر می رسد در قصه سقوط بشار اسد زیر میز قدرت ها توافقاتی انجام دادند. توافقاتی که روسیه را به اهداف خود نزدیکتر و ایران را منزوی تر می کند. نکته ای که نشان می دهد دوست راهبردی اصولگرایان باز هم به عشاق دیرینه خود نارو زد.
به گزارش تلنگر؛ پس از پیشروی های مخالفان مسلح از ادلب به سوی حلب، بشار اسد هم به همان سرعت به مسکو رفت و یا فراخوانده شد.
راز پیشروی ها و عقب نشینی های ارتش سوریه، بی تحرکی نیروی های نظامی روسیه و عدم درخواست کمک از سوی بشار اسد از ایران و محور مقاومت را باید از سفر و دیدار چند ساعته پوتین و بشار جستجو کرد و بنظر می رسد توافقاتی بین اسرائیل غاصب، آمریکا، روسیه و ترکیه صورت گرفته بود که در این ملاقات مفاد تصمیمات به بشار اسد ابلاغ شده است.
در واقع خاورمیانه به مانند مثلث برمودا می ماند مرموز، غیرقابل پبش بینی و خوفناک.
درحالیکه همگان فکر می کردند که با شروع آتش بس بین لبنان و اسرائیل اندکی آرامش ایجاد می شود به ناگه شعله های آتش در سوریه گسترده شد. بشار اسد با فشارها و پیشنهاداتی که به ظاهر ازسوی عربستان و امارت ارائه می شد و در واقع از سوی آمریکا و اسرائیل هدایت می شد همکاری چندان مناسبی با جبهه مقاومت در طول یک سال اخیر ننمود. در داخل نیز از پیشنهادات ایران مبنی بر اتحاد ملی و رفع خصومت ها و ایجاد وفاق بین گروههای سیاسی استقبالی نکرد و زمانی به خود آمد که قدرت های بزرگ کیک سوریه را میان خود تقسیم نمودند.
این بار دیگر خبری از رشادت های شهید حاج قاسم سلیمانی و دوستانش نیست در این میان ایران سعی در اجماع بین المللی دارد و عراقچی در حال مذاکره با طرفهای مختلف تا بتواند با کمترین هزینه و از طریق دیپلماسی بحران سوریه را حل و فصل نماید. امری که چندان موفقیت آمیز به نظر نمی رسد.
حال وقت آن است که سناریوهای مختلفی که در این خصوص وجود دارد و اهداف کشورهای درگیر این برنامه احتمالا چه چیزهایی می تواند باشد. اهدافی که برای آینده استراتژیک ما مهم است.
سود روسیه از شکست سوریه چیست؟
جنگ اوکراین وضعیت روسیه در جامعه جهانی را سخت کرده است. پوتین همیشه از نزدیک شدن به موفقیت و پیروزی در جنگ اوکراین سخن می گوید اما به طور مشخصی از نقطه خاصی برای اعلام پیروزی حرف نمی زند. اما خواسته های او در سه حوزه مشخصا وجود دارد:
- عدم پیشروی ناتو به سمت مرزهای روسیه و بازگشت به توافقات قبلی این کشور با ناتو تا مرزهای 1997
- کنترل مناطق روس زبان در اوکراین و رویای بازپس گیری مناطقی که در گذشته بخشی از روسیه بوده است که شامل 3 ایالت متمول اوکراین می شود. او در مورد تمایل خود برای بازپس گیری “سرزمین های تاریخی” روسیه بدون مشخص کردن اینکه آنها هستند صحبت کرده است، اگرچه آنها به وضوح حداقل بخش هایی از اوکراین را شامل می شوند.
- کنترل نئونازی های اوکراینی که مسکو از کیف میخواست که نئونازیسم و ناسیونالیسم تهاجمی را ممنوع کند و قوانینی را لغو کند که دیدگاهی از تاریخ شوروی می دهد که در تضاد با نسخه مورد تأیید کرملین است. بهویژه، روسها با هرگونه اشاره مثبت به نقشی که ناسیونالیستهای اوکراینی ممکن است در جنگ جهانی دوم داشته باشند مخالف بودند. آنها این نیروها را اگر نازیهای آشکار نگوییم، هواداران نازیها میدانند و به آنها احترام میگذارند تا شاهدی بر نگرشهای نئونازی باشند.
این عوامل و خواسته روسیه برای کاهش توجهات دنیا به جنگ اوکراین برای رسیدن راحت تر به مقصود خود در آن باعث شده است که روسیه احتمالا در مقابل عقب نشینی و عدم اشراف بر نظام سوریه و ادامه استقرار نظامی در بخش های علوی نشین ساحل مدیترانه در انضمام بخش هایی از خاک اکراین با آمریکا به توافق رسیده باشد.
ترکیه به دنبال رویای عثمانی
با تسلط بر بخش های عمده سنی نشین سوریه به واسطه نیروهای محلی تحت امرش ، به رویای نو عثمانی خود نزدیک شده باشد.
رویای عثمانی اردوغان برگرفته از تفکرات سلیم است. سلیم از پادشاهان عثمانی بود که 500 سال پیش در سال 1520 درگذشت. در زمان حیات او بود که امپراتوری عثمانی از یک قدرت قوی منطقه ای به یک امپراتوری عظیم جهانی تبدیل شد.
تفکرات برگرفته از رفتارهای سلیم الگویی برای ترکیه ارائه می دهد تا با نفوذ از واشنگتن تا پکن، به یک قدرت سیاسی و اقتصادی جهانی تبدیل شود و رقبای داخلی و خارجی را به طور یکسان در هم بکوبد. او همچنین به اردوغان کمک می کند تا اسلام را به عنوان منبعی از قدرت فرهنگی و سیاسی، جزء حیاتی افتخارات گذشته عثمانی، که او به دنبال تقلید از آن در ترکیه معاصر علیه سکولاریسم نخبگان مسلط از زمان تأسیس آن بوده است، مطرح کند.
آمریکا و تداوم حضور در منطقه
با تسلط بر بخش های کرد نشین و حفظ پایگاه های نظامیانش ، منظومه حضور خود را در منطقه حفظ کند. اما ایالات متحده از این حضور سه هدف اصلی را دنبال می کند.
اول حضور آن در شمال شرق سوریه به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر تهاجمات نظامی رژیم سوریه یا ترکیه به منطقه فعلا خود مختار کردهای سوریه که تحت حمایت امریکا به خود مختاری رسیدند و بیشترین منابع نفت سوریه را دارد.
اگر نیروهای ایالات متحده عقب نشینی کنند، نیروهای دموکراتیک سوریه که به عنوان ارتش واقعی عمل می کنند، باید درباره خودمختاری منطقه با ترکیه و رژیم سوریه مذاکره کنند، که هر دو مخالفت خود را با خودمختاری کردها به وضوح نشان داده اند.
تلاشهای اخیر روابط نزدیک بین ترکیه و سوریه همچنین نگرانی کردها را تقویت کرده است که عقبنشینی کامل آمریکا موازنه قدرت در سوریه تقسیمشده را علیه آنها برهم میزند و بقای آنها را به خطر میاندازد.
دوم حضور ایالات متحده در جنوب شرقی سوریه برای ایران که همسایه سوریه است و ایالات متحده به دنبال محدود کردن نفوذ آن در منطقه است مهم قلمداد می شود. حضور ایالات متحده همچنین به عنوان موازنه ای برای نفوذ روسیه در سوریه و خاورمیانه عمل می کند. قابل ذکر است که حملات هوایی روسیه در سال 2015 بر مناطق تحت کنترل مخالفان در حلب در کمک به اسد برای بازپس گیری قلمرو و ماندن در قدرت بسیار مهم بود.
سوم طبق گزارش ها، ایالات متحده و شرکای محلی آن حدود 5000 جنگجوی گروه دولت اسلامی و 50000 اعضای خانواده تحت تلقین را بازداشت کرده اند. اگر این بازداشت شدگان توسط هر مقامی آزاد می شدند، گروه می توانست دوباره تشکیل شود و رشد کند. با تأکید بر این تهدید، ایالات متحده به همراه نیروهای دموکراتیک سوریه اکنون توانایی آن را دارند تا با سامان دهی مجدد این افراد بتوانند چالش جدیدی برای سوریه متحد ایجاد کنند که اکنون سوریه در همین چالش گرفتار شده است.
رژیم صهیونیستی و فشار لجستیک به محور مقاومت
صهیونیسم ها که طراح اصلی این سناریو بوده اند ، در دراز مدت بهره بردار نهایی خواهند بود و به اهداف خود که همانا پاره پاره کردن کشور های اسلامی و عربی است نزدیک شده اند و در کوتاه مدت عقبه لجستیکی حزب الله را مسدود کرده و در آینده خطر نظامی در جبهه شمالی خود را رفع کرده باشند.
این اقدامات در ادامه برنامه اختاپوست اسرائیل برای کنترل و مهار ایران انجام می شود.
خطر بازی قدرت ها برای ایران چیست؟
خطرناک ترین بازی بزرگ این طرح در موضوع مناطق کردنشین سوریه است که پایگاه های نظامی و اطلاعاتی آمریکا را در درون خود دارد و با اشراف آمریکا اکراد را بازی گردان خود خواهند کرد و مانند سلاحی در دست آمریکا هروقت اراده کنند به سمت اهداف خود شلیک خواهند کرد.
با قدرت گیری کردها و احتمالا ایجاد منطقه خودمختار کرد نشین در سوریه؛ همانگونه که در عراق ایجاد شد بزرگترین تهدید در این زمینه به سمت یکپارچگی و تمامیت ارزی ایران اسلامی خواهد بود.
این بازی و عملا کنترل رفتارهای منطقه ای در شمال و غرب ایران باعث خواهد شد ما بیش از پیش در فشارهای منطقه ای باشیم. این مهم یا ما را در استراتژی های منطقه ای با هزینه بیشتری همراه خواهد کرد یا انکه کشور را با ریل گذاری جدید و احتمالا درگیری های مرزی متعدد روبرو خواهد کرد.
عاقبت علویان و بشار اسد چیست؟
علویان سوریه که بالغ بر حدود ۱۵ درصد جمعیت ان کشور هستند به مناطق زیست خود و در حکومت نیمه فدرالی سواحل مدیترانه و با نظارت نظامی روس ها ادامه حیات خواهند داد.
بشار اسد اگر زودتر تصمیم گیری کند و خود و خانواده اش را به این مناطق برساند ، جان سالم بدر خواهد برد و گرنه به سرنوشت قذافی دچار خواهد شد.
آیا ایران و عراق برای حفظ تمامیت ارضی خود نظاره گر این سناریو خواهند بود و یا با اقدامات خود زیر این میز می زنند؟!
در هفته ها و ماه های آینده شاهد تغییر استراتژی و تاکتیک های دو کشور ایران و عراق خواهیم بود.
انتهای مطلب