همای سعادت چیست؟ با کرکس ریشدار ایرانی آشنا شوید
همای سعادت یا همان کرکس ریشدار که از گونه های بومی ایرانزمین به شمار میرود در باورهای قدیمی نشانه سعادت مندی و خوشیمنی است. این پرنده زیبا از خاصترین مدل در گونه خودش است که در ادامه به خواهیم پرداخت.

به گزارش تلنگر؛ در روزهای اخیر تصاویری از پرندهای به نام هما در ارتفاعات البرز منتشر شد که بسیار خبرساز شد؛ بسیاری از کاربران مشاهده این پرنده را اتفاقی خوشیمن و نشانهای از آمدن روزهای بهتر در سال جدید دانسته و با نام “همای سعادت” تصاویر و مطالبی از آن را به اشتراک گذاشتهاند. این پرنده که تصاویر آن هم به شکل گسترده در رسانهها و شبکههای اجتماعی مختلف منتشر شد یک نوع کرکس یا مرغ استخوانخوار یا کرکس ریشدار است. این پرنده را در زبان فارسی با نام “هما” میشناسند.
معرفی همای سعادت؛ پرنده افسانه ای ایرانزمین
همای سعادت، مرغ استخوانخوار یا کرکس ریشدار درست مانند ققنوس افسانهای در ادبیات پارسی نشانه فر و شکوه و خوشیمنی است. در ادبیات کهن هرکس که سایه همای بر او بیفتد، سعادتمند و نیکبخت خواهد شد. هما از زمان ایران باستان پرنده سعادت بوده و میتوان مجسمههای سنگی هما را در تخت جمشید دید.
همای سعادت نوعی کرکس بومی ایران است
اولین نکتهای که بعد از خواندن این اخبار، تعجب همه را برانگیخت این بود که همای افسانهای ایران یک نوع کرکس (لاشخور) است؟ در واقع از نظر جانورشناسی هما از گونه کرکسها به شمار میرود، اما چیزی که او را متمایز میکند تغذیه هما است. همای سعادت بر عکس سایر کرکسها از لاشه حیوان یا انسان تغذیه نمیکند، بلکه غذایش مغز استخوان جانور است. از این نظر او تنها کرکس استخوانخوار به شمار میرود.
این پرنده که در ارتفاعات بسیار بلند کوهها زندگی میکند و بر خلاف دیگر گونههای کرکس مثل دال سیاه، دال معمولی و کرکس کوچک که همگی گونههای مهاجر هستند، هما بومی ایران است و از زمان های دور در رشته کوههای البرز و زاگرس زندگی میکرده است. خوشبختانه تعداد موجود از همای سعادت چندان کم نیست، اما با توجه به محل زندگیش که در کوههای بسیار بلند است، دیدنش توسط انسانها نوعی اقبال میطلبد. به همین خاطر است که در افسانههای ایرانی دیدن هما را نشانه سعادت میدانستند و به باور آنها کسی که سایه همای سعادت رویش بیفتد رستگار میشود.
اما اگر در دل این افسانههای تاریخی و اساطیری برویم، علت واقعی و البته جالب این باور را پیدا میکنیم.
در ایران باستان، یعنی زمانی که مردمان به دین زرتشت باور داشتند تدفین مردگان به شکل امروزی انجام نمیشد. در این آیین اجساد مردگان به مکانی به نام برج خاموشان منتقل میشدند. برج خاموشان جایی بود بدون سقف و بدون در که شخصی به نام نساسالار در آنجا مسئول تحویل گرفتن اجساد و بردن آنها به مرکز برج بود. اجساد در مرکز برج میماندند تا پرندگان و لاشخورها به سراغش بیایند و گوشت جسد خورده شود، سپس باقی مانده استخوان جنازه درون حفرههایی به نام استودان دفن میشد.
هر آنچه که در باره همای سعادت باید بدانید
در ادامه به پنج نکته حائز اهمیت دربارۀ جایگاه نمادین همای سعادت در سنت ایرانی و ادبیات فارسی را میخوانید.
۱. کلمۀ «همای» از ریشۀ «هو» گرفته شده است که در زبان اوستایی به معنی «خوب و نیکو» است و بنابراین همای را میتوان به معنی «دارای خصلت نیکو» و یا «مبارک» دانست. همای از جهت ریشۀ لغت با کلماتی مانند «همایون» و «خجسته» همریشه و هممعنی است.
۲. در سنت باستانی ایران همای سعادت را نماد فرخندگی و مبارکی میدانستند (و به همین دلیل نام «همای» را به آن داده بودند). به علاوه، این پرنده را نمادی از «فرّ» پادشاهی نیز میدانستند. چنانکه میگویند وقتی جمشیدشاه از مسیر درستکاری خارج شد، فر پادشاهی او به شکل یک پرندۀ همای از او جدا شد.
۳. تصویر همای احتمالا زینتپخش پرچم برخی از پادشاهان باستانی ایران بوده است. اما حتی در دورۀ بعد از اسلام نیز ظاهرا این سنت پابرجا بوده است، زیرا فرخی سیستانی در یکی از قصایدی که در مدح سلطان محمد غزنوی (فرزند سلطان محمود) سروده است، اشاره میکند که پرچم او نقش «همای طلایی» را بر خود دارد و بنابراین او همیشه در «سایۀ همایون هما» قرار دارد:
همای زرین دارد نشان رایت خویش
که داشتهست همایونتر از همای نشان؟
همیشه بر سر او سایۀ همای بود
تو هیچ سایه همایونتر از همای مدان
۴. بهنظر بسیاری از کاربرانی که پیش از این نام پرابهت همای سعادت را تنها در اشعار و ادبیات پارسی شنیده بودند، ظاهر هما و این واقعیت که مانند دیگر کرکسها عمدتاً لاشهخوار است اما غذای اصلیاش را مغز استخوان تشکیل میدهد، متناقض بود.
همای مانند کرکس از لاشۀ حیوانات تغذیه میکند، اما بر خلاف سایر لاشهخواران، بیشتر از گوشت، به خوردن مغز استخوان حیوانات علاقه دارد. به همین جهت است که «استخوانخوار» بودن این پرنده در ادبیات فارسی به دفعات زیاد مورد اشاره قرار گرفته است. گاهی این ویژگی استخوانخواری به نحوی بسیار مثبت تعبیر و تفسیر شده و حتی وجههای عرفانی پیدا کرده است. برای مثال سعدی در یکی از ابیات خود استخوانخواری را نوعی پرهیز از آزار جانوران زنده برشمرده است:
همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
که استخوان خورد و جانور نیازارد
این ویژگی قناعت کردن به استخوان در منطقالطیر عطار نیز مورد اشاره قرار گرفته و از آن تعبیری عرفانی شده است:
زان همایِ بس همایون آمد او
کز همه در همت افزون آمد او
گفتای پرّندگان بحر و بر
من نیم مرغی چو مرغان دگر
نفسِ سگ را استخوانی میدهم
روح را زین سگ امانی میدهم
یعنی همای با خوردن استخوان دارد نفس سرکش خود را رام میکند و به جای نفس به پرورش روح میپردازد. همانگونه که عارفان با ریاضت دادن به تن به دنبال پرورش جان هستند.
۵. این احتمال وجود دارد که خورده شدن استخوانهای یک انسان مرده، برای ایرانیان باستان نشانهای از رفتن روح به آسمان و سعادتمندی آن شخص در زندگی پس از مرگ بوده باشد (با توجه به اینکه زرتشتیان مردگان خود را دفن نمیکردند). بر همین اساس است که صائب تبریزی در یکی از اشعارش در بیان بخت و اقبال نامناسب خود میگوید:
صائب کجا رسد به هما استخوان ما
ما را چنین که آتش اندیشه میخورد
یعنی ما بخت آن را نداریم که استخوانمان بعد از مرگ غذای هما شود، زیرا تا قبل از آن، آتش اندوه استخوانهای ما را سوزانده است.
نقش هما از تاریخ تا ادبیات
حالا فرض کنید جنازهای به میان برج خاموشان آورده شده و کرکسها و لاشخورها بر سر لاشه آمدهاند و مشغول سیر کردن خودشان هستند. اما در این میان یک پرنده با نام “هما” با ظاهری متفاوت و پرهایی حنایی رنگ دور از سایر کرکسها بر بلندی مینشیند و نظارهگر اتفاقات است. تا پایان نزاع کرکسها بر سر جنازه این پرنده نزدیک هم نمیشود. وقتی کار همه آن لاشخورها و کرکسها با جنازه تمام شد، این پرنده با شکوه خاصی به سراغ جسد میآید و یک تکه از استخوان را به منقار میگیرد و به سمت کوهستان پرواز میکند. اتفاقی که در نوع خودش تقریبا نادر است.
به همین علت گذشتگان ما باور داشتند اگر هما تکهای از استخوان کسی را با خود ببرد، آن فرد در جهان دیگر رستگار خواهد بود؛ و به این ترتیب این باور اساطیری در ادبیات ما نیز شکل گرفت که اگر سایه هما بر سر کسی افتاد نشان از سعادت و رستگاری دارد.
هما (کرکس ریشدار) که در ادبیات ایران به عنوان نماد سعادت شناخته میشود بر فراز ارتفاعات پارک ملی گلستان زیست میکند.
چنان که اهلی شیرازی میگوید: هزار شکر که عالم به کام ماست دگر/ میمراد حریفان به جام ماست دگر/ شهان به سایه دیوار ما پناه آرند/ بلی همای سعادت به دام ماست دگر
تصاویر همای سعادت در آسمان ایران
پایان مطلب/س.آ